کنشگری ترکیبی در زمین جدید | مرور
«…نمودهای کنشهای جدید در هند، چندین ویژگی قابل توجه دارند. این کنش گری از مشارکت ویژۀ جوانان و زنان در سراسر کشور ناشی میشود؛ چیزی که برای آیندۀ دموکراسی هند بسیار دلگرم کننده است. شماری از جنبشها سطوح قدرتمندی از رهبری زنان را نشان میدهد…» (یانگ، ۱۴۰۱ص۴۳)
«مجموعه دیگری از بازیگران جامعه مدنی که به ویژه در برزیل به سرعت در حال رشد است، گروههای کنشگری نرمفزاری هکرها و نرم افزارهای آزاد هستند. آنها در چند سال گذشته، از طریق کارزارهایی برای قانون جدید اینترنت و به نفع سیاستهای عمومی که دسترسی گستردهتر به اطلاعات را تقویت میکند، بسیج شدهاند….» (یانگ،۱۴۰۱ ص۲۱)
اولین بار که به دعوت یکی از دوستانم به امضای یک کارزار دعوت شدم، با فضایی مواجه شدم پر از خواستههای جورواجور گروههای مختلف مردم و نامههای سرگشاده خطاب به مسئولین. صفحه را چند بار بالا و پایین کردم؛ فهرست و سربرگها را مرور کردم، «در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران و با اتکا به اصل ۲۴ قانون اساسی مبنی بر آزادی بیان…» توجهم را جلب کرد؛ طرح مطالبات، همافزایی، فرهنگ سازی برای مطالبهگری، همگرایی جوامع مدنی، صدای مردم و… اینها همه واژهها و مفاهیمی بودند که کنجکاویام به این پلتفرم را بیشتر کرد، یک ابزار کنشگری مدنی، فارغ از میزان موفقیت این ابزار و شواهدی که در پایین صفحه آورده بود با عنوان کارزارهای موفق و حتی بدون توجه به لیست بالا بلند نامهایی که در بازتاب رسانهای روند و نتایج مطالبات مردم سهیم بودند؛ آن بستر را فضایی دیدم برای آشنایی با دغدغههای مردم: فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، صنفی و… سطح و موضوع مطالبه گری آنها و تا حدودی نظام ترجیحات جامعه مدنی را میتوانستم بررسی کنم، میگویم تا حدودی چون حواسم به دسترسی نابرابر به اینترنت و منابع آگاهی بخش دیگر هست.
اعتراف میکنم با این که معنی کارزار را میدانستم، در لغتنامههای فارسی جستجو کردم و چند بار خواندم: به معنی جنگ است و در اصل مرکب از «کار» به معنی جنگ و «زار» که افادۀ انبوهی میکند، مانند مرغزار و لاله زار… و من این انبوهی را میجستم، انبوهی ایستاده، انبوهی مطالبه گر… از آن روز یکی از فضاهایی که مقصد جستجوهایم شد همانجا بود؛ در کنار پی گیری هشتگها، طوفانهای توئیتری و فراخوانها و همه چیزهایی که بهره گیری از فناوریهای جدید در کنش اجتماعی و نمود کنش گری نوین محسوب میشوند… و اعتراف دیگرم این که گاهی فکر میکنم آن قدر که سردر آوردن از میزان کنش مدنی مردم و نوع مطالباتشان برایم مهم است در خود کنش گری نمیبینم، نمیدانم چرا؟ شاید به این دلیل که فکر میکنم زیستن در جامعهای که مردمش برای تغییر و ساختن آینده انگیزه و برنامه دارند، به انسان قوت قلب میدهد و از ناامیدی و سرخوردگی انسان میکاهد، اگر چه میدانم «شکافتن سقف فلک و طرحی نو در انداختن» کار آسانی نیست.
با این اوصاف طبیعی است که در تازههای کتاب هم عناوین در بردارنده جامعه مدنی و کنشگری وسوسهام کنند.
کتاب «کنشگری مدنی جهانی در حال دگرگونی» [Global civic activism in flux] کتابی است که در سال ۲۰۱۷ میلادی توسط ریچارد یانگ [RICHARD YOUNGS] نوشته (میتوان گفت گردآوری و تنظیم) شده است و توسط مهدی مقدری به فارسی برگردانده شده است و در سال ۱۴۰۱ در ۱۳۲ صفحه توسط نشر نگاه معاصر به چاپ رسیده است. در مقدمۀ کتاب نویسنده عضو ارشد برنامۀ دموکراسی، منازعات و حکمرانی در بنیاد کارنگی اروپا و استاد روابط بین الملل در دانشگاه وارویک انگلستان معرفی شده است، این مقدمه که توسط مترجم نوشته شده است مقدمهای گیراست که با طرح موضوع اصلی کتاب یعنی تحولات بزرگ و متنوعی که در جامعۀ مدنی جهانی رخ داده است خواننده را مشتاق پی گیری ادامۀ کتاب میکند، در مقدمه، مترجم از زندگی در زمانی سخن میگوید که شیوههای نوظهور کنش گری مدنی (در کنارشیوههای سنتی) اکنون را بهترین و بدترین زمانها برای کنش مدنی کرده است، و دلیل آن از یک سو پویایی مثبت در جهت توانمندسازی کنشگران با استفاده از تکنولوژی و ابزار ارتباطی نوین و ازسوی دیگر تنگناهای موجود در جامعه مدنی که حاصل سازوکارهای سرکوبگرانه قدرت هاست. گونههای جدید کنش مدنی و نقش این شیوهها در بسیج علیه فرادستان واکنشهای عصبی رژیمها را در پی دارد، به همین علت، با افزایش محدودیتها و تنگناهای ازسوی حکومت (ها)، کنش گران هم به دنبال شکلهای جدیدی ازسازمانهای مدنی هستند که از برنامههای سرکوبگرانۀ رژیمها جلوتر باشد.
کتاب شامل هشت فصل و یک سخن پایانی است. در واقع هریک از هشت فصل کتاب را یک کارشناس دربارۀ گونههای جدید کنش گری در یکی از هشت کشور مورد مطالعۀ خود نوشته است؛ برزیل، مصر، هند، کنیا، تونس، ترکیه و اکراین که همه از کشورهای در حال توسعه و پسا کمونیستی هستند. این نویسندگان هشت تصویر کلی از جامعه مدنی این کشورها ارائه میدهند و با تمرکز بر جنبشهای اجتماعی نوین، فرصت مقایسه روند و شیوههای کنش مدنی در این کشورها را در اختیار خواننده میگذارند. در بخش پایانی کتاب نویسنده برای درک مسیر کلی جامعه مدنی جهانی با مقایسه ی این هشت کشور از نظر میدان عمل کنش گران در شیوههای سنتی کنش گری و شیوههای نوین، دیدگاه خود را در پنج بخش آورده است:
۱ـ در سالهای اخیر، بازیگران جدیدی با ویژگیهای مشترک در این هشت کشورِ برجسته ظاهر شده اند. در هر مورد، کنش گری مدنی پراکنده تر، ساده تر، نوآورانه و جسورانه شده […] از راهکارهای خلاقانه تری براساس تصویر سازی و نمادگرایی استفاده میکنند…
۲- …تغییر چهره ی جنبشهای مدنی، اغلب گونههای جدیدی از بسیج را به تصویر میکشد که گویی به مثابه بی اعتبار ساختن کنشهای سنتی است .[…] (اما) کنش گری جدید، کنش گری قدیمی را کاملاً تحت الشعاع قرار نداده است […] و برخی از ویژگیها را با اشکال سنتی به اشتراک میگذارد و همیشه خود را در رابطهای کاملاً مخالفت آمیز با دومی قرار نمیدهد … به طور خلاصه، اشکال گوناگون کنش گری مدنی ترکیبی، در سراسر جهان در حال ریشه دواندن است .
۳- کنش گری مدنی جدید هم زمان مناقشه برانگیز تر و عمل گرا تر است. هر دو گونه، از وضع موجود کم تر استقبال میکنند و در عمل قصد بیش تری برای پیمودن پیشرفت و اصلاح ملموس دارند. این امر ناشی از سرخوردگی عمیق شهروندان ازساختارهای سیاسی موجود است و هم تمایل جوامع برای یافتن راههایی برای دور زدن تنگناهای ساختاری..
۴- نکته جالب و بسیار مهم این است که گونههای جدید کنش گری مدنی، هم با افزایش زیاد پوپولیسم سیاسی درسراسر جهان همراه است و هم اغلب هدف برخی ازآنها عقب راندن پوپولیسم است، در اصل این زمین جدیدی است که مبارزه ی وجودی امروز میان مفاهیم لیبرالی و غیرلیبرالی سیاست در آن نقش آفرینی میکنند …
۵- امروز کنش گری جدید، در معرض تهدید است زیرا دولتها لازم میدانند که راهی برای خنثی سازی بالقوه و سرزندگی آن بیابند […] تا اندازهای نوآوری در جامعه مدنی به زنده نگه داشتن کنش گری در شرایط بسیار دشوار، کمک میکند؛ با این حال هنوز زود است به این نتیجه برسیم که سازواری جامعه ی مدنی به اندازۀ کافی جلوتر از اقدامات محدود کنندۀ رژیمها قرارگرفته است.