رمان محمود دولت‌آبادی درباره‌ی دوران جنگ تحمیلی در انتظار کسب مجوز نشر است.

دولت‌آبادی نگارش «طریق بسمل ‌شدن» را که درباره‌ی جنگ هشت‌ساله و جبهه است، چندی پیش به پایان رسانده بود، که حدود دو ماه است از سوی نشر چشمه برای کسب مجوز نشر ارائه شده است.

این نویسنده‌ی پیشکسوت نخستین‌بار در سال 83، درباره‌ی نوشتن درباره‌ی جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس به ایسنا گفته‌ بود: از نخستین شلیک‌های جنگی که به‌واقع بر ملت ما و بعد بر خود ملت عراق تحمیل شد، در اندیشه‌ی این بوده‌ام که باید اثری فراخور این واقعه‌ی عجیب بیافرینم.

دولت‌آبادی همچنین زمانی گفته بود: کتاب‌های «فرهنگ جبهه» را خوانده‌ام که پر از شوخی و سرخوشی است؛ زندگی فقط اندوه نیست.


به گزارش ایسنا، او از سوی دیگر، از چاپ بیستم رمان «کلیدر» در قطعی متفاوت از سوی نشر فرهنگ معاصر خبر داد و درباره‌ی ترجمه‌ی آثارش در خارج از کشور گفت: ترجمه‌ از آثارم در حال انجام است. بعد از ترجمه‌ی «جای خالی سلوچ» در آمریکا، دیگر آثارم در فرانسه و ایتالیا در حال انتشار است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...