کتاب «جامعه در حرکت» نوشته رویا سلیمی با نگاهی به فیلم‌ها و نمایش‌های ایرانی در میانه دهه 90 از سوی نشر «آن‌سو» روانه بازار کتاب شده است.
به گزارش ایبنا؛ «مغزهای کوچک زنگ‌زده»، «عرق سرد»‏، «عصر یخبندان‏»، «بارکد»‏، «عصبانی نیستم»‏، «دارکوب»، «جاده قدیم»، «ملی و راه‌های نرفته»، «رگ خواب»، «ماجان»، «خفته‌گی»، «نگار»، «ایتالیا ایتالیا»، «شنل»، «خجالت نکش»، «آزادی به قید شرط»، «حریم شخصی»، «کارگر ساده نیازمندیم»، «تابستان داغ» و «جشن دلتنگی» فیلم‌های سینمایی بررسی‌شده در این کتاب است.

«کوکوی کبوتران حرم»، «همسایه آقا»، «موسیو ابراهیم»، «از زیرزمین تا پشت‌بام»، «پرسه‌های موازی»، «آینه‌های روبه‌رو»، «خواب زمستانی»، «آبی مایل به صورتی»، «دریازدگی»، «زبان اصلی»، «سردار»، «شرقی غمگین»، «شنیدن»، «بی‌تابستان»، «شیرهای خان‌بابا سلطنه»، «شوایک سرباز ساده‌دل»، «من یه زنم صدامو می‌شنوین؟»، «اکسیژن»، «لامبورگینی»، «نوشتن در تاریکی» و «برای کلاه‌آهنی‌ها» هم نمایش‌های روی صحنه‌رفته در دهه 90 است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نویسنده در پایان این بخش البته نگاهی به مضمون مشترک در برخی نمایش‌های پاییزی سال 96 هم انداخته است.

رویا سلیمی در این کتاب قضاوتی همه‌جانبه درباره سینما و نمایش ایران در دهه 90 ندارد، بلکه او کوشیده است خطی کلی از این آثار را به نمایش بگذارد. هر اثر هنری در این کتاب ابتدا با ذکر نام نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران، سال تولید و برای نمایش‌ها محل اجرا معرفی شده است. بعد از آن نویسنده با توضیح کوتاهی درباره داستان به سراغ تحلیل و نقد خود رفته است.

برای مثال رویا سلیمی فیلم «عصر یخبندان» به کارگردانی مصطفی کیایی را با اشاره به رویکرد کلی کارگردان در آثار پیشین، این طور معرفی می‌کند: «عصر یخبندان نگاهی تلخ و گزنده به قشر متوسط جامعه ایران دارد؛ قشری که زیرپای قدرت‏، پول و نفوذ آقازاده‌ها می‌خواهند قد علم کنند و در پایان نیز سعی می‌کند حق خود را به شیوه خود بگیرد.»

کتاب «جامعه در حرکت» در 200صفحه و با قیمت 40هزارتومان منتشر شده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...