تصویرگر سوئدی و خالق الفی اتکینز در ۷۹ سالگی درگذشت.

گونیلا بریستروم [Gunilla Bergström] الفی اتکینز

به گزارش کتاب نیوز به نقل از همشهری آنلاین، گونیلا بریستروم [Gunilla Bergström]، نویسنده و روزنامه‌نگار و تصویرگری سوئدی که برای ایرانی‌ها بیش از همه با شخصیت الفی اتکینز شناخته می‌شد در سن ۷۹ سالگی در گوتنبرگ از دنیا رفت.

خانم بریستروم نویسنده محبوب کودکان بود و شخصیتی که او با نام آلفونس اُبری در سوئد خلق کرد، در کشورهای مختلف با نام‌های متفاوت شناخته می‌شد؛ انگلیسی‌ها او را الفی اتکینز صدا می‌کردند و آلمانی‌ها هم به این پسربچه که با پدرش زندگی می‌کرد ویلی ویبرگ می‌گفتند. در مجموع ۲۶ جلد از مجموعه‌کتاب‌های «الفی اتکینز» منتشر و به بیش از ۳۵ زبان در گوشه و کنار جهان ترجمه شد.

گونیلا بریستروم در ۱۹۴۲ در گوتنبرگ به دنیا آمد و در زندگی پربار خود بیش از ۴۰ کتاب برای کودکان نوشت. از جمله مهم‌ترین جایزه‌هایی که این نویسنده و تصویرگری سوئدی دریافت کرد می‌توان به جایزه السا بسکو، جایزه معتبر آسترید لیندگرن و مدال افتخار دولت سوئد اشاره کرد. او با به وجود آوردن شخصیت الفی اتکینز معتقد بود کودکانی که بتوانند جادوی واقعیت را درک کنند، بهتر برای زندگی کردن آماده می‌شوند.

گونیلا بریستروم [Gunilla Bergström] الفی اتکینز

بریستروم سال ۱۹۶۶ به استکهلم پایتخت سوئد رفت و روزنامه‌نگاری را در روزنامه‌های آفتونبلادت و داگنز نی‌هتر تجربه کرد. پنج سال بعد وارد دنیای نویسندگی برای کودکان شد و نخستین کتاب از مجموعه «الفی اتکینز» سال ۱۹۷۲ به بازار فرستاد. این شخصیت و ماجراهای او چنان در دنیا خوانده و پسندیده شد که یک مجموعه انیمیشن در ۲۶ قسمت ۱۰ دقیقه‌ای روی آنتن تلویزیون رفت و به اندازه کتاب‌ها موفق بود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...