در همین کنگره بود که اتفاقی عجیب رخ داد. نیما زمانی که در وقت شعرخوانی خود پشت تریبون قرار گرفت و خوانش شعر «آی آدم‌ها» را آغاز کرد، حضار در کمال تعجب دیدند که چراغ‌های سالن ناگهان خاموش شد. وقتی مسئولان برنامه در پی علت ماجرا رفتند تا آن را رفع و رجوع کنند، متوجه شدند دکتر حمیدی شیرازی برق‌های سالن را قطع کرده است!... حمیدی شیرازی در کنار ملک‌الشعرای بهار نماینده دسته دوم از مخالفان نیما بود

کامیار عابدی در کتاب جدید خود نگاهی انداخته است به زندگی مردی که همه هم و غم زندگی‌اش میراث‌داری از سنت گذشتگان بود و انتقاد از نیما یوشیج.

مهدی حمیدی شیرازی؛ شاعر و عاشق کامیار عابدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، کتاب «مهدی حمیدی شیرازی؛ شاعر و عاشق» به قلم کامیار عابدی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

زنده‌یاد حمیدی شیرازی در کنار شعرهایی چون «مرگ قو» که در کنج ذهن بسیاری از علاقه‌مندان به شعر، ماندگار شده، به سبب مخالفتش با نیما و نوگرایان نیز شهره است. مخالفان نیما را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد؛ نخست نوگرایانی که از میزان نوآوری نیما ناراضی بودند و از این جهت او را ملامت می‌کردند و دسته دیگری، شاعرانی سنت‌گرا بودند که به دلیل علقه و پیوند به این سبک، نیما را شاعر کاهلی می‌دانستند که آمده شعر را با نوآوری‌هایش خراب کند. زنده‌یاد حمیدی شیرازی در کنار ملک‌الشعرای بهار نماینده دسته دوم و از مخالفان نیما از این منظر بود.

جدال سنت و نوگرایی در ادبیات ایران، چند چهره شاخص دارد که حمیدی شیرازی یکی از آنهاست تا جایی که به تعبیر سیروس طاهباز، از حمیدی شیرازی با عنوان دشمن قسم خورده نیما یاد می‌شود. ماجرای برخوردهای این دو گروه و هواداران آنها نیز خواندنی است. به عنوان نمونه گفته می‌شود، در سال 1325 انجمنی موسوم به انجمن روابط فرهنگی ایران و اتحاد جماهیر شوروی، نخستین کنگره نویسندگان ایران را برگزار می کند. وقایعی که در این کنگره اتفاق می‌افتد، می‌تواند اوج مظلومیت نیما و عناد شاعران و ادیبان روزگارش را با او نشان دهد. دکتر مهدی حمیدی شیرازی که در این کنگره نوبت شعرخوانی داشت، هنگامی که پشت تریبون قرار گرفت، شعری درباره اشعار نیما خواند. در تاریخ آمده در اینجا بهار (که خود در اصل با حمیدی موافق و از مخالفان نیما بود) اعتراض می‌کند که: «کنگره جای خواندن این شعرها نیست!» اما نیما از جا بلند می‌شود و می‌گوید: «آقای رئیس اجازه بدهید بخواند، آینده قضاوت خواهد کرد که شعر کدام یک از ما می‌ماند.»

در همین کنگره بود که اتفاقی عجیب رخ داد. نیما زمانی که در وقت شعرخوانی خود پشت تریبون قرار گرفت و خوانش شعر «آی آدم‌ها» را آغاز کرد، حضار در کمال تعجب دیدند که چراغ‌های سالن ناگهان خاموش شد. وقتی مسئولان برنامه در پی علت ماجرا رفتند تا آن را رفع و رجوع کنند، متوجه شدند دکتر حمیدی شیرازی برق‌های سالن را قطع کرده است!

کامیار عابدی در کتاب خود تلاش کرده زندگی مردی را به تصویر بکشد که تمام هم و غم خود را در حفظ سنت‌های شعری به کار برد و از این جهت می‌توان او را میراث‌دار دغدغه‌مندی در این حوزه دانست.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: مهدی حمیدی شیرازی(1293-1365) از هواخواهان بسیار پابرجای شعر کهن فارسی بود و از بیرقداران اصلی جدال سنت و تجدد در دهه‌های 1320 تا 1350، او در نظم، نثر و سخنرانی‌های خویش در این دوره از هرگونه انتقاد و حمله صریح و تند به نیما یوشیج و شاعران نیمایی خودداری نمی‌ورزید. البته شاعران نوگرا نیز به شدت او را در معرض انتقاد و حمله متقابل قرار می‌دادند. با این همه، حمیدی در بهره‌یابی از ساختار قدیم شعر در سروده‌هایش توانایی، تبحر و استادی خاصی داشت. چند شعر وی مانند «مرگ قو»، «در امواج سند»، «موسی»، «بت‌شکن بابل» از شناخته شده‌ترین شعرهای دوره تجدد ادبی محسوب می‌شود.

در تک‌نگاری حاضر، مؤلف با رویکرد ادبی - تاریخی معهود خود کوشیده است تا در طی چهار بخش و 24 فصل، هم سیر زندگی و زیست شخصی حمیدی را نشان دهد، هم به بررسی و تحلیل تفصیلی و دقیق شعرهایش بپردازد، هم از مناقشه‌ها و شهرآشوب‌های او روایت‌هایی مشروح به دست دهد و هم آرای پراکنده وی را در مقام شاعری ادیب درباره جریان‌های مختلف شعر فارسی، از رودکی تا بهار، شناسایی و طبقه‌بندی کند.

در بخش پنجم نیز فشرده آرای حدود 30 تن از شاعران، ادیبان و پژوهشگران موافق، منتقد و مخالف او در دسترس قرار گرفته است.

انتشارات جهان کتاب این اثر را در 526 صفحه و به قیمت 95 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات معاصر قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...