کتاب «زندگی فردی ناشناخته» گزارشی ناب و خواندنی از حوادث سال‌های اولیۀ تأسیس حوزۀ علمیه قم؛ از کشف حجاب تا درگیری رضاخان با آیت‌الله بافقی در سال‌های حکومت پهلوی توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شد.

زندگی فردی ناشناخته شیخ محمد حجتی بروجردی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، شیخ محمد حجتی بروجردی نویسنده کتاب از سال 1305 که برای تحصیل به قم آمده است خاطرات خود را به صورت تلگرافی و کوتاه در برگه‌های متعدد می‌نوشته است. این تکه کاغذ‌ها سال‌ها بعد شالوده اصلی کتاب «زندگی فردی ناشناخته» می‌شود.

کتابی که قرار بوده است بدون افشای هویت نویسنده‌اش به بازگویی تاریخ اجتماعی حوزه بپردازد؛ اما سرنوشت این کتاب طور دیگری رقم می‌خورد. نویسنده تعداد محدودی از کتاب را در اختیار برخی از دوستان صمیمی خود می‌گذارد و این آغاز افشای هویت اوست.

شخصیت برون‌گرا و اجتماعی نویسنده و ارتباط نزدیکش با شیخ مرتضی حائری فرزند حاج‌شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه، باعث شده تا در جریان بسیاری از حوادث سال‌های اولیه تأسیس حوزه حضور فعال داشته باشد. از رهگذر همین حضور است که یادداشت‌های او دربردارنده نکات و اطلاعات مهمی پیرامون سال‌های نخستین تأسیس حوزه است. داستان علمای مهاجر به قم در اعتراض به نظام اجباری، درگیری رضاخان با آیت‌الله بافقی در حرم حضرت معصومه، کشف حجاب، جریان اتحاد لباس، حمله به مسجد گوهرشاد، خدمت سربازی طلاب، چگونگی برگزاری امتحانات از سوی حکومت وقت، وقایع پیش‌آمده پس از وفات حاج‌شیخ و زعامت حوزه در دوره مراجع ثلاث و حوادث پیش و پس از ریاست حوزه توسط آیت‌الله بروجردی ازجملۀ این موارد است.

از ویژگی‌های بارز کتاب «زندگی فردی ناشناخته» آن است که برخلاف اکثر شرح‌حال‌نویسی‌های حوزوی که به روایت زندگی مراجع تقلید و علمای شناخته‌شده می‌پردازند؛ با روایتی از زندگی یک طلبه عادی روبه‌رو هستیم. جایگاه اجتماعی، معیشت، تفریحات و به‌عبارت دیگر سبک زندگی یک طلبه در سال‌های ابتدایی بازتأسیس حوزه علمیه قم به‌خوبی در این کتاب منعکس شده است.

کتاب «زندگی فردی ناشناخته» گزارشی ناب و خواندنی از حوادث سال‌های اولیه تأسیس حوزه علمیه قم در سال‌های حکومت پهلوی به کوشش محمد حسین فروغی و محمدامین رفیعی در قطع رقعی و 256 صفحه به رشته تحریر در آمده و توسط انتشارات شهیدکاظمی منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...