غلامحسین میرزاصالح، پژوهشگر و مترجم در ۷۷ سالگی از دنیا رفت. وی نوه‌ی میرزاصالح شیرازی ناشر روزنامه کاغذ اخبار (نخستین روزنامه ایران) بود.

غلامحسین میرزاصالح

به گزارش کتاب نیوز، غلامحسین میرزاصالح، متولد ۱۳۲۴ در تهران بود. او پس از دریافت لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه ملی به انگلستان رفت و از دانشگاه آکسفورد با دکترای علوم سیاسی فارغ‌التحصیل شد. میرزاصالح سپس مشغول تحصیل در رشته ادبیات دانشگاه لوزان در سوئیس شد و با درجه دکترا به کشور بازگشت و به عنوان استاد علوم سیاسی در دانشگاه ملی(شهید بهشتی) استخدام و تا تسویه از دانشگاه به بهانه انقلاب فرهنگی به تدریس پرداخت.

برخی از آثاری که دکتر میرزاصالح تألیف، تصحیح و ترجمه کرده عبارتند از: «رضاشاه»، «مذاکرات مجلس اول»، «بحران و دموکراسی در مجلس اول»، «سفرنامه میرزا صالح شیرازی»، «جنبش میرزا کوچک‌خان»، «خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی»، «خاطرات ارباب کیخسرو شاهرخ»، «خاطرات سیاسی احمد آرامش»، «خاطرات سیدمحمدعلی شوشتری»، «خاطرات سیاسی قوام‌السلطنه»، تصحیح «ژیل بلاس» (رنه لوساژ، ترجمه میرزا حبیب اصفهانی)، «روشنفکران و عالیجنابان خاکستری» (ویتالی شنتالینسکی)، «برخورد تمدن‌ها» (برنارد لوئیس)؛ «سرزمین گوجه‌های سبز» (هرتا مولر)؛ «آنا آخماتووا» (ایلین فاینشتاین)، «نامه‌هایی از تهران» (خاطرات سر ریدر بولارد)، «قتل در تهران» (لارنس کلی)، «باخ» (دنیس آرنولد)، «نانکینگ» (شرح جنایت‌های ژاپن در چین در خلال جنگ جهانی دوم، ایریس چانگ) و «فروپاشی قاجار و برآمدن پهلوی» (اسناد وزارت خارجه انگلیس)، «کلاوزوتس»(مایکل هاوارد)، «بچه‌های ژیواگو» (ولادیسلاو زوبوک) و «فقط برایم نامه بنویس» (اورلاندو فیجز).

................ هر روز با کتاب ................

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...