انتشارات سوره مهر و کانون زبان ایران، ترجمه انگلیسی چهار عنوان از کتاب‌های ادبیات دفاع مقدس را منتشر و راهی بازار نشر کردند.

پروانه در چراغانی و سه کتاب دیگر ترجمه شدند

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات سوره مهر با همکاری کانون زبان ایران، چهار عنوان کتاب «آزادی خرمشهر»، «پا به پای باران»، «زنده باد کمیل» و «پروانه در چراغانی» را به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر کرد.

پس از انتشار بیش از ۱۶۵ عنوان کتاب ترجمه شده سوره مهر، ۴ عنوان کتاب جدید این‌ناشر با کانون زبان ایران به‌عنوان منابع کمک آموزشی، ترجمه و روانه بازار شدند.

«زنده‌باد کمیل» اولین کتاب محسن مطلق است که دربردارنده خاطرات مطلق از سال‌های ابتدای جنگ عراق علیه ایران است که با زبانی ساده و گاه طنز نوشته شده‌اند.

نویسنده این‌اثر به بیان خاطرات خود از رزمنده‌ها و دوستان شهید و به گفته خودش مظلوم‌ترین و غریب‌ترین انسان‌ها پرداخته است. استفاده نویسنده از طنز و شوخی‌های رزمندگان از جمله ویژگی‌های این‌اثر است که درباره مسائلی چون دشواری‌هایی ازجمله گرما، سرما، تشنگی‌ها و تمامی جزئیاتی هستند که می‌توانند باعث زندگی کنار یک‌جمع جوان بشوند.

محسن مطلق این‌کتاب را سه‌سال پس از پایان جنگ به رشته تحریر درآورده است. به این‌ترتیب «زنده‌باد کمیل» سال ۷۹ در بخش خاطرات مسابقات معرفی ادبیات پایداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رتبه دوم را کسب کرد.

رهبر انقلاب در تقریظ خود بر این‌اثر نوشته‌اند: «از این نوشته عطر اخلاص به مشام می‌رسد و چه زیباست که روایت صحنه‌هایی که از اخلاص و ایثار سرشار است نیز از سر اخلاص باشد. نویسنده، فروتنانه خود را غالباً در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است. خوشا به حال این جوانان نورانی که در یکی از استثنایی‌ترین فرصت‌های الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی، رسیدند. این‌کتاب همچنین به خاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمک نوشته کرده است. از بعضی دیگر از خاطره‌های مکتوب، خواندنی ‌تر است، باید ترجمه شود.»

کتاب «پا به پای باران» اثر هدایت‌الله بهبودی و مرتضی سرهنگی، هم از دیگر آثاری است که اخیراً به زبان انگلیسی ترجمه شده است. دو گزارش موجود در این کتاب از تأثیرگذارترین گزارش‌هایی هستند که درباره هشت سال جنگ تحمیلی نگاشته‌ شده و نمای شهرهای استان خوزستان را بعد از پایان جنگ به تصویر می‌کشند.

این‌گزارش‌ها ‌مربوط به سال‌های ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸ بوده و موضوع آن، مسائل پیرامون جنگ ایران و عراق ‏است. در این‌گزارش‌ها دیدار از جبهه‌های جنوب، مناطق جنگی، خانه‌ها و مردم جنگ‌زده، محتوای اصلی کتاب است. نویسندگان این‌اثر چندی پس از خاموشی جنگ در خرمشهر و آبادان، به این‌شهرها رفته و از آن مناطق گزارش تهیه کرده‌اند.

رهبر انقلاب درباره این‌کتاب هم فرموده‌اند: آقای سرهنگی و آقای بهبودی کتابی نوشتند به نام «پابه‌پای باران‌» که من دو سه خطی پشت آن نوشته‌ام‌.... این‌ها از روی احساس من است‌... پایین صفحه نوشتم «درود بر سرهنگی‌ها و بهبودی‌ها!»

«آزادی خرمشهر» سومین اثر ترجمه‌شده مشترک سوره مهر و کانون زبان است که حاصل مصاحبه سعید فخرزاده با سردار شهید علی صیاد شیرازی با تدوین احمد دهقان است. این کتاب دربردارنده خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی پیرامون روزهای نزدیک به آزادسازی خرمشهر است.

چهارمین کتاب هم، «پروانه در چراغانی» از عناوین مجموعه قصه فرماندهان است که داستان‌هایی از مقاطع مختلف زندگی شهید حسین خرازی‏ فرمانده لشکر امام حسین (ع) اصفهان را در ایام جنگ ایران و عراق، برای گروه سنی نوجوان روایت می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...