«وقایع‌نگاری یک لات چاقوکش» نوشته حسن هدایت منتشر شد.

وقایع‌نگاری یک لات چاقوکش به قلم حسن هدایت

به گزارش ایسنا، «وقایع‌نگاری یک لات چاقوکش» داستان یکی از لات‌های قدیم تهران به نام هاشم آبسرداری است.

هدایت در مقدمه کتاب نوشته: «همه چیز از چند سال قبل شروع شد. اوایل دهه هفتاد. زمانی که شروع به تحقیقات جدی درباره لات‌های تهران، ریشه‌های‌شان و نقش آن‌ها در وقایع سیاسی و اجتماعی صدساله اخیر ایران نمودم، اوایل به نظر کاری تفریحی و حتی بامزه می‌رسید، ولی به تدریح روابط ریشه‌دار لات‌ها با سیاست و اهمیت انکارناپذیرشان در جریانات سیاسی، چون یک غول نمایان گردید. به نحوی که به عیان برایم مسلم شد که از دوران مشروطیت به بعد، تقریبا هیچ تحول اجتماعی وجود نداشته که لات‌ها و چاقوکش‌های ریز و درشت به طور کلی لمپن‌های سیاسی در آن نقش نداشته باشند.»

هدایت طی نشست و برخاست‌های متعددی که با آبسرداری داشته است، توانسته داستان زندگی او را در سال‌های ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۹ بنویسد.

حسن هدایت کارگردان سریال‌ آشنای «کاراگاه» و فیلم‌های اقتباسی از داستان‌های صادق هدایت از جمله «گرداب» و فیلم‌های سینمایی «چشم شیطان» و «سایه‌روشن» و «گراند سینما» است.

این کتاب در ۲۷۱ صفحه و با قیمت ۴۵هزار تومان توسط نشر گستره منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...