کتاب در آغاز ما را در این آزادی که در کوچه و خیابان هم زنده و قابل لمس است شرکت می‌دهد و سپس به توصیف جنگ خندق ها می‌پردازد و رفاقت چریک ها که افسر و سرباز همه یک حقوق می‌گیرند و در مقام افراد برابر دستورها را به هم ابلاغ می‌کنند. پس از آن اورول به نقل و شرح آشوب هایی می‌پردازد که در مه 1937 در بارسلون درمی‌گیرد.

درود بر کاتالونیا [Homage to Catalonia]. جورج اورول
درود بر کاتالونیا
[Homage to Catalonia]. اثری از جورج اورول (1) (اسم متسعار اریک آرتور بلر (2)، 1903-1950)،‌نویسنده انگلیسی، که در 1938 منتشر شد. هیچ چیز به اندازه گزارشهای مربوط به واقعه‌ای معین و در معرض فرسایش ناشی از گذشت زمان نیست، ولی این گزارش، پس از گذشت یک ربع قرن، طنین و قدرت نمونه خود را حفظ کرده است. شاید علت در درجه اول این باشد که این اثر به توصیف حادثه‌ای می‌پردازد که به صورت نماد درآمده است (جنگ اسپانیا در نخستین ماه های 1937)، اما بیشتر از آن روست که این گزارش با صداقت، حدت، و دقتی نوشته شده است که به حق آن را تا حد نمونه بالا می‌برد. اورول، که به نیروی شبه نظامی «پوم» (3) (حزب کارگر اتحاد مارکسیستی) پیوسته است در زمانی که نفخه انقلابی تمام سدهای طبقاتی را از میان برداشته کاتالونیا را شناخته است. کتاب در آغاز ما را در این آزادی که در کوچه و خیابان هم زنده و قابل لمس است شرکت می‌دهد و سپس به توصیف جنگ خندق ها می‌پردازد و رفاقت چریک ها که افسر و سرباز همه یک حقوق می‌گیرند و در مقام افراد برابر دستورها را به هم ابلاغ می‌کنند. پس از آن اورول به نقل و شرح آشوب هایی می‌پردازد که در مه 1937 در بارسلون درمی‌گیرد، سپس از زخم خود سخن می‌گوید که ناشی از عبور گلوله از گلویش است، و بالأخره از غیرقانونی شناخته شدن «پوم» و فرارش به خارج اسپانیا یاد می‌کند. او کتاب را با دو پیوست طولانی با عناوین «اختلاف احزاب سیاسی» و «آشوبهای ماه مه بارسلون چه بود؟» به پایان می‌رساند، و در این صفحات، ضمن آنکه به تجربه‌های خود استناد می‌جوید، لحن شاهد و گواه را رها می‌کند تا لحن مورخ را برگزیند.

جنگ اسپانیا برای اورول چرخشی سرنوشت‌ساز بود، چون او، بر اثر غیرقانونی شناخته شدن «پوم»، از روشهای استالینی دستخوش بیرازی و هراس شد، و این امر او را به نوشتن شاهکارش هزار و نهصد و هشتاد و چهار کشاند. اورول، که بیشتر همچون فردی طاغی رفتار می‌کرد تا انقلابی، بازی سیاست را که غالباً خواهان فدا کردن احساسات یا شرافت در راه کارایی است نمی‌توانست بپذیرد، ولو اینکه می‌توانست آن را درک کند. به این ترتیب، رفتار او رفتار فردی اصلاح‌گراست، نه مبارزی مصمم بر آنکه تمام نتایج تعهد خود را بپذیرد، اما این امر به کیفیت گواهی او هیچ خدشه‌ای وارد نمی‌آورد و سرتاسر آن از چنان طراوت و تفاهم و طنزی آکنده است که گشاده‌دستی او در تعریف وقایع، بر خلاف سخنوری های آراسته، به صورت عین حقیقت درمی‌آید.

قاسم صنعوی. فرهنگ آثار. سروش.

1.George Orwell   2.Eric Arthur Blair   3.P.O.U.M.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...