چیزها | ژرژ پرک

27 اسفند 1384

جوانانی خرده بورژوا که بیشتر ثروت ذهنشان را مه‌آلود می‌سازد تا کار: «خوش دارید تشک رختخوابتان چه ویژگی داشته باشد؟ می‌توانید قیافه مردی را برایم وصف کنید که اسپاگتی و ماکارونی را دوست داشته باشد؟ درباره ماشین رختشویی خودتان چه نظری دارید. آیا از آن راضی هستید؟ زیاد کف نمی‌کند؟» بعدها، پرک این اثر خود را رمان «افسون‌گاههای بازرگانی» تعریف کرده است.

چیزها [Les Choses] ژرژ پرک
چیزها [Les Choses] رمانی از ژرژ پرک (1) (1936-1982)، نویسنده فرانسوی، که در 1965 منتشر شد. این نخستین رمانی است که از ژرژ پرک انتشار یافت و عنوان فرعی آن «تاریخچه سالهای 60» است. رمان با وصف دقیق فضایی مسکونی، جایی مرفه و گرم، آغاز می‌شود. افعال جمله‌ها به وجه شرطی‌اند: «خوب است که نخست چشم بر قالی ماشینی خاکستری رنگی بیفتد که در راهرو دراز و باریکی با سقف بلند گسترده شده باشد.» خواننده زود پی می‌برد که این دکور قالبی رؤیایی است، رؤیایی که دو موجود پرهیبت تا چهره داستانی، به نام ژروم (2) و سیلوی (3)، که آرمان زندگی راحت و سازواره خود را طرح‌ریزی می‌کنند، به آن دلبسته‌اند.

زندگی واقعی آنان آشکارا محقرتر است: دانشجویانی هستند غیرممتاز که بدون مدرک تحصیلی مناسبی وارد زندگی حرفه‌ای شده‌اند؛ جوانانی خرده بورژوا که بیشتر ثروت ذهنشان را مه‌آلود می‌سازد تا کار؛ و آماده آن ‌هستند که به طفیل دیگران در هنر شیفتگی بلندپروازانه‌ای عمر به سر برند.

در آغاز سالهای 60 هستیم. جنگ الجزیره در جریان است و سیاست دوگلی برقرار شده است. ژروم و سیلوی، که شاید بتوان گفت روان‌شناس-جامعه‌شناس‌‌اند، به کار نظرخواهی از مصرف‌کنندگان مشغول‌اند: «خوش دارید تشک رختخوابتان چه حسن‌هایی داشته باشد؟ می‌توانید قیافه مردی را برایم وصف کنید که اسپاگتی و ماکارونی را دوست داشته باشد؟ درباره ماشین رختشویی خودتان چه نظری دارید. آیا از آن راضی هستید؟ زیاد کف نمی‌کند؟» بعدها، پرک این اثر خود را رمان «افسون‌گاههای بازرگانی» تعریف کرده است. وجود چهره‌های داستانی تابع دارایی یا میل به دارا بودن است و چون چشم‌اندازهای آنان بس محدود است، زندگی آنان ناگزیر در ناخرسندی و ملالی که، راستش آنچنان تحمل‌ناپذیر هم نیست راکد می‌ماند و حتی، به مناسبت اقامتی در تونس به عنوان همکار، در نوعی بیهودگی. گزارشی با افعالی به صیغه ماضی استمراری به این توصیف لحن جدی خونسردانه می‌دهد. ژروم و سیلوی به رده خود بازمی‌گردند و با بیرون آمدن از آن دودلی خیال‌پرورانه، سرانجام همان می‌شوند که از نظر اجتماعی باید باشند و آن موقعیتی است کم‌قدر.

رمان ژرژ پرک را، زمانی که سخن از جامعه مصرفی تازه آغاز شده بود، ابتدا به عنوان نمونه‌ای از جامعه‌شناسی تیزبینانه، پذیرا شدند؛ ولی رفته رفته این اثر با لحن آشکارا خونسردانه و اتفاق زبانی خود، به درجه رمان گرانقدری همطراز رمان‌های فلوبر می‌رسد. لیکن آثار بعدی پرک نیز روشنگر این رمان می‌شوند: جهان اشیا، با وصف نکته‌بینانه و سیاهه‌برداری و رده‌بندی شده، از بسیاری جهات، همان دنیای پرک و مایه افسون‌زدگی اوست. بی‌گمان چیزها، به مراتب بیش از آنچه در آغاز به نظر می‌رسید، حسب حال خود نویسنده است و این معنی چه‌بسا کلید ابهام خجسته این نوشته را به دست دهد:‌ چیزها رمانی هیجانی نیست، لیکن لحن آن غیرعاطفی و گاهی محتاطانه ریشخندآمیز است.

احمد سمیعی (گیلانی) . فرهنگ آثار. سروش

1.Georges Perec 2.Jerome 3.Sylvie

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...