تفکر انتقادی با تعریف تامل‌برانگیز و شایسته ریچارد پل که آن را اندیشیدن درباره‌ی فرایند تفکر حین فکر کردن، به منظور بهبود و ارتقای تفکر می‌داند، تنها یک دغدغه خاطر دانشگاهی نیست بلکه مسیری برای یک زندگی بهتر است. تفکر انتقادی هنگامی که با مسائل روزمره سروکار داریم به کار می‌آید: اینکه چطور بهتر مطالعه کنیم، یا وقتی در فرودگاه معطل می‌شویم چه کار کنیم، یا چه جور لباسی بخریم. همه‌ی این‌ها یعنی فکر کردن درباره‌ی نحوه‌ی دستیابی به هدفی که می‌خواهیم؛ یعنی موثق‌ترین نوع چاره‌جویی و مسئله‌گشایی‌. این سطح از تفکر که به تصمیمات روزمره‌ی ما مربوط می‌شود یکی از سطوح مهم تفکر نقاد به شمار می‌رود.

مجموعه سؤالات تفکر انتقادی: آزمون‌های کنکور سال‌های ۹۷، ۹۸، ۹۹ و آزمون‌های ارزیابی مهارت‌های تفکر آکسفورد» گردآوری و ترجمه یاسر خوشنویس

پرورش مهارت‌های تفکر انتقادی به شما کمک می‌کند، راه‌ها و گزینه‌هایی را که پیش رو دارید تصور کنید، مفروضات قدیمی را که ممکن است داشته باشید شناسایی کنید و دور بیندازید، و برخی از پیامدهای مثبت یا منفی تصمیماتی را که خودتان می‌گیرید یا دیگران می‌گیرند پیش‌بینی کنید. همچنین به شما کمک می‌کند بر اهداف خود تمرکز کنید و روش‌های مؤثرتری برای دستیابی به این اهداف بیابید.

یادگیری تفکر انتقادی همچنین به افراد کمک می‌کند، مسائل جدی‌تر زندگی را حل کنند. آن‌ها را نه کاملاً، اما تا حد زیادی از قید عادت‌های فکری رها می‌سازد. تفکر نقاد راهکارهای جدیدی را پیش افراد می‌گذارد که باعث می‌شود احساس رضایت بیش‌تری داشته باشند، راهکارهایی که پیش از آن شاید هرگز به ذهنشان خطور نکرده باشد: یافتن شریک زندگی یا شغل جدید؛ تلفیق دانش عمیق نهفته در دروس با شیوه‌ی تفکر درباره‌ی زندگی؛ دستیابی به نگرش معقول درباره‌ی خود، دیگران، ارزش‌های شخصی و هر چه زندگی را برای شما ارزشمند می‌سازد ـ همه‌ی این‌ها با رویکرد متفکرانه غنی‌تر و قابل‌دسترس‌تر می‌شوند.
تفکر انتقادی کاملاً پرورش‌یافته شامل سه بخش می‌شود. نخست، پرسیدن. تفکر نقاد متضمن پرسشگری است؛ یعنی مطرح کردن پرسش‌های لازم، پرسش‌های مهمی که به اصل موضوع می‌پردازند. تفکر نقاد متضمن توجه به وجود پرسش‌هایی است که باید مطرح شود.

دوم، تفکر انتقادی متضمن تلاش برای یافتن پاسخ به این پرسش‌ها از طریق بررسی استدلالی است. پاسخ‌دهی استدلالی به سؤالات با دیگر روش‌های پاسخ‌دهی تفاوت دارد، مشخصاً با ارائه‌ی پاسخی که همواره آن را بدیهی فرض کرده اما هیچ‌وقت درباره‌ی آن فکر نکرده‌ایم؛ پاسخ‌دهی بر اساس مقایسه با سایر موارد (این قضیه مرا یاد... می‌اندازد) یا بر اساس عقایدی که طبق آن بزرگ شده‌ایم؛ یا پاسخ‌دهی بر اساس ویژگی‌های شخصیتی. همین‌طور با گفتن اولین پاسخی که به ذهنمان می‌رسد و سپس با تمام قدرت از آن دفاع کردن.

سوم، تفکر انتقادی متضمن پذیرفتن نتایج استدلال است. تفکر نقاد با پرداختن به سایر فعالیت‌های ذهنی تفاوت دارد. هنگامی که ما به صورت نقادانه به مسئله‌ای می‌اندیشیم، نتایج را درونی‌سازی می‌کنیم. استدلال ما فقط کلامی نیست، بلکه نتایج را باور داریم چون بیش‌ترین تلاش خود را برای بررسی موضوع انجام داده‌ایم و می‌دانیم که بررسی مستدل مسائل بهترین راه برای یافتن پاسخ‌های معتبر است. وانگهی، هنگامی که به طور نقادانه درباره‌ی کاری بیندیشیم، نتیجه‌ی آن نه فقط باور و عقیده بلکه عمل است: معمولاً کاری را می‌کنیم که آن را از همه معقول‌تر برآورد کرده‌ایم، مگر آنکه اتفاقی پیش‌بینی‌نشده رخ دهد.

کتاب «مجموعه سؤالات تفکر انتقادی» دربردارنده‌ی آزمون‌های کنکور سال‌های ۹۷، ۹۸، ۹۹ و آزمون‌های ارزیابی مهارت‌های تفکر آکسفورد به همراه پاسخ آنها است که این مهارت را در معرض سنجش می‌گذارد تا خوانندگان بتوانند با محک توانایی‌های خود در این زمینه گام در راه پیشرفت و تعالی گذارند.

هر کدام ‌از سؤالات با دقت طراحی شده و خواننده را ضمن آشنایی با ظرافت اندیشیدن با فرایند تفکر انتقادی همراه می‌سازد. بیایید اولین سوال کنکور تفکر انتقادی را با هم پاسخ دهیم و حرکت به سوی مهارت در تفکر انتقادی را با هم آغاز کنیم.

1. در جامعه‌ی مدرن بسیاری از مردم در معرض افسردگی هستند. این بیماری را می‌توان با داروهایی مانند فلوکستین که تعادل شیمیایی مغز را تغییر می‌دهند، درمان کرد. با این حال فرد می‌تواند تحت روان‌درمانی هم قرار گیرد که شامل صحبت کردن درباره‌ی مشکلات با فردی آموزش‌دیده و همدل است که کمک می‌کند چارچوب ذهن بیمار مثبت‌تر شود. بنابراین افراد افسرده که ایده‌ی تغییر شیمی مغز خود را نمی‌پذیرند بهتر است روان‌درمانی را انتخاب کند.
کدام‌یک از موارد زیر یک پیش‌فرض پشت استدلال بالا است؟
الف) اگر مشاور آموزش‌دیده و همدل باشد روان‌درمانی در درمان افسردگی مؤثرتر از دارو است.
ب) روان‌درمانی تعادل شیمیایی مغز فرد را تغییر نمی‌دهد.
ج) روان‌درمانی نمی‌تواند با درمان دارویی همراه باشد.
د) افسردگی ناشی از سرعت زندگی مدرن است.

«مجموعه سؤالات تفکر انتقادی: آزمون‌های کنکور سال‌های ۹۷، ۹۸، ۹۹ و آزمون‌های ارزیابی مهارت‌های تفکر آکسفورد» گردآوری و ترجمه یاسر خوشنویس در ۱۲۸ صفحه توسط انتشارات اختران رهسپار بازار کتاب شده است.

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...