رمان «سرزمین پاک» به قلم زرار سعید Zarrar Said در هند منتشر شد.

به گزارش مهر، هرچند که روایت این رمان در سرزمینی خیالی می‌گذرد، اما با الهام از زندگی دکتر عبدالقدیر خان، پدر دانش هسته‌ای پاکستان نوشته شده است.
در توضیح این رمان آمده است: ‌«روزگاری دانشمندی می زیست که برنده جایزه نوبل فیزیک شده بود اما ناگزیر به ترک کشورش شد، چرا که طبق قوانین حاکم بر آن کشور، دولتمردان مانع از ابراز علنی عقایدش می‌شدند و در صورت امتناع از ترک کشور، خطر کشته شدنش نیز وجود داشت. این انزجار تا حدی بود که کشورش حتی تا سال‌ها پس از فوتش از پذیرفتن وی به عنوان عضوی از آن کشور امتناع  می‌کرد، حتی بعد از خاکسپاری وی نیز تعدادی خرابکار با پاک کردن واژه «پاکستان» از سنگ قبرش سعی کردند تا بر این اصل پرده افکنند اما خود این جمله‌ ناتمام، غیر مجاز بودن و حماقت زیاد آنها را برملا می‌کرد.»

 Zarrar Said  در این رمان با بهره گیری از خیانت غم انگیز پاکستان در مورد دکتر عبدالقدیر خان (پدر هسته‌ای شدن پاکستان و بنیان گذار پروژه غنی سازی اورانیوم این کشور که سال‌ها در وطن خود در بازداشت خانگی به سر برد) به بیان داستان کشوری افسانه‌ای می پردازد، که به سوی زوال گراییده است. نویسنده در به تصویر کشیدن  تکیه مردان سلاح به دست بر مسند خلافت در کتاب خود از ظریف‌ترین استعاره ها، تقلیدها و واقع گرایی سحرآمیز بهره می‌جوید.

 روایتگر این داستان، کسی نیست جز، قاتل عبدالقدیر خان. فردی به نام سلیم آقا. او سرزمینش را در سنین جوانی ترک می‌کند اما با این وجود نمی‌تواند یاد و خاطره عشقش را که هنوز در شهر Lorr زندگی می‌کند، به فراموشی بسپارد. سلیم آقا درست زمانی کشته می‌شود که قصد داشت ماشین زمانش را امتحان کند ـ ماشینی که به وسیله‌ آن می‌خواست سفری به گذشته‌اش در شهر Lorr داشته باشد، تا شاید بتواند دیداری با عشقش لیلی، که به تازگی توانسته بود از پاکستان بگریزد و به سمت مخفیگاه وی در آمریکا روانه شود، داشته باشد ـ تولد معجزه آسای Agha (آقا) در خانواده‌ای  فقیر ـ پدری نجار و مردی الکلی و مادری رنج کشیده_خبر از عزت و شکوه او در آینده داشت.

نویسنده مطرح می‌کند که مرگ دکتر سلیم نه به واسطه گلوله یک آدمکش که به دست کشورش که او را طرد کرد اتفاق افتاد. این رخداد همچون چاقویی در قلبش نابودی همیشگی او را به همراه داشت.

رمان «سرزمین پاک» نوشته Zarrar Said در ۳۲۸ صفحه توسط انتشارات HarperCollins منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...