از داخل خزینه تا زیر دوش | هم‌میهن


«سرگذشت اجتماعی خزینه در ایران» از مجموعه «سرگذشت اجتماعی اشیاء»، به قلم سولماز سپهری‌آزاد و دبیری دکتر عباس کاظمی، در تلاش برای درک تاریخ معاصر ایران ازطریق شیوه‌ جالبی به معرفی اشیاء می‌پردازد. چنان‌که بر مبنای پارادایم حاکم بر این مجموعه، اشیاء نه‌تنها چیزهای ساده و دورانداختنی نیستند، بلکه می‌توانند بر روابط اجتماعی تأثیرگذار باشند و در تشکیل تاریخ اجتماعی نقش داشته باشند.

سرگذشت اجتماعی خزینه در ایران سولماز سپهری‌آزاد

این مجموعه نمایش می‌دهد که چگونه می‌توان باتوجه به اشیاء مثل تقویم، خزینه، توالت و رژلب به درک مفهوم مدرنیته پی برد. ازهمین‌رو باید گفت این کتاب تنها برای پژوهشگران و دانشجویان مناسب نیست، بلکه به نحوی ساده و قابل فهم نوشته شده که همگان می‌توانند از آن بهره‌ بردارند. این کتاب به تشریح مقاومت‌های مردمی در مقابل دوش و شکل‌گیری مطالبه‌های اجتماعی خواست‌خزینه می‌پردازد و تبیین می‌کند که جنبش خواست‌خزینه چگونه شکل گرفت و چه نیروهای اجتماعی‌ای در پشت این جنبش بودند.

نویسنده در مقدمه کتاب از تاریخ سوژه آغاز می‌کند اما با این عنوان که باید از تاریخ، یک ضدخاطره ساخت. در این خوانش تاریخی به این اشاره می‌شود که از حدود سال 1318، سه‌سال پس از آنکه فرهنگستان ایران واژه «بهداشت» را جایگزین لغت «حفظ الصحه» و «اداره کل بهداری» را جانشین «اداره صحیه» کرد، دستور اصلاح وضع حمام‌ها صادر شد که مراد از آن تعطیل‌کردن خزینه‌ها و نصب دوش‌های مجزا برای آب‌ کشیدن بدن در پایان استحمام بود. پیامد تغییر در ساختار حمام تنها تعبیری ساده در آداب مأنوس شست‌وشو نبود که البته آن هم در جای خودش حائز اهمیت است. حمام عمومی قرن‌ها بخش مهمی از زندگی روزمره و حیات اجتماعی مردم بود و کارکردهایی فراتر از تمیزی و بهداشت داشت. مکانی برای گرد هم آمدن، تفریحات دست‌جمعی، مذاکرات و کسب‌وکار، قهر و آشتی، دوستی و دشمنی، جادو و جمبل و خرافات بود. درواقع حمام بخش جدایی‌ناپذیر از آیین‌ها و رسوم رایج زندگی مردم بود.

بر همین اساس تغییر ساختار حمام و جایگزین کردن خزینه با دوش، در اصل حمام عمومی را به حمام انفرادی (نمره) بدل کرد؛ تغییری که پیامدش تمام آن بخش زیست اجتماعی را که در عمومیت آن فضای مه‌آلود رقم می‌خورد، می‌شست و از مدار زندگی می‌زدود تا نویسنده تلاش کند با تبارشناسی از موضوع، به تبیین و تحلیل تاریخی آن دست بزند تا با بداهت‌زدایی از امور نشان دهد چیزها، آن‌طور که به‌نظر می‌رسند درون‌مایه‌هایی بی‌چون‌وچرا و آشنا نیستند بلکه محصول برخی تغییرات تاریخی خاص‌اند. همچنین کتاب با رویکردی فوکویی در باب قدرت و مقاومت به خوانش موضوع خود دست می‌زند و آن را نقطه عزیمت خود قرار می‌دهد و براین‌اساس توضیح می‌دهد: مخالفت با قدرت بهداشت و پزشکی مدرن از رهگذر مقاومت در برابر «دوش» و اصرار ورزیدن بر خزینه؛ مقاومت‌ها و مبارزاتی بی‌نظم که تیر پیکان انتقادشان نه متوجه کسب سود بیشتر در حرفه گرمابه‌داری، بلکه معطوف به اعمال کنترل بر بدن‌ها، بر سلامت افراد و بر آداب نظافت و کمی بعدتر بر سبک زندگی افراد است.

کتاب با مسئله‌مند کردن خزینه و حمام، آن را در ابعاد گسترده تاریخی و اجتماعی بازنمایی و صورت‌بندی می‌کند. اقدامات استانداردسازی از سوی وزارت بهداشت ازجمله تغییرات ساختاری حمام و جایگزین کردن خزینه با دوش، در همان گام‌های نخست، به مسئله‌ای با ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بدل شد. این مسئله‌مندی با ارجاع به مفهوم مقاومت در اندیشه‌های فوکو به این می‌پردازد که شهرهای مختلف ایران در برابر اقدامات بهداشتی حکومت به مقاومت برخاستند و شیوه‌های اعمال قدرت در مواجهه با خرده‌مقاومت‌های مردمی، رفته‌رفته به قوای قهریه مبدل شد.

به‌عبارت دیگر در این رویکرد، مسئله دیگر نمی‌تواند ماهیت بهداشت سنتی و مدرن و جست‌وجو برای یافتن حقیقت درباره پاکی و ناپاکی آب خزینه باشد، چراکه بینش تبارشناسانه در پی واکاوی مسئله از این زاویه است که چه شرایطی حقایق پیرامون آب، حمام و بهداشت را ساخته و چه قواعدی آن اندیشه‌ها را به حقیقت بدل کرده است. کتاب «سرگذشت اجتماعی خزینه در ایران»، به جز مقدمه‌ای مفصل، سه فصل دارد که در فصل اول به مسئله گرمابه و ابعاد مختلف آن پرداخته شده. در فصل دوم مناقشات بر سر جایگزینی خزینه با دوش موضوع بحث است و در فصل سوم، مقاومت‌های مردمی در برابر اقدام بهداشتی جایگزینی خزینه با دوش مورد بررسی قرار گرفته است.

در مؤخره کتاب هم به این می‌پردازد که تاریخ‌گویی واقعی کاوش در زوال‌ها و انحطاط است؛ نخست از بالا می‌نگرد، سپس فرود می‌آید تا سراسر چشم‌انداز را تصرف کند که تفاوت‌ها و پراکندگی‌ها را به تصویر بکشد. تاریخ واقعی هیچ‌چیز را دارای ثبات اطمینان‌بخش نمی‌داند و بازی تسلی‌بخش بازشناختن‌ها را برهم می‌زند. این کتاب تغییر و تحولات حمام و سبک شست‌وشو را به‌مثابه مصداقی از تغییر سبک زندگی و شیوه نظم اجتماعی، ساختار خانواده و در پی آن، معماری و فضای خانه ایرانی مورد تحلیل قرار داده که بسیار خواندنی است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...