«دفتر یادداشت» اثر ژوزه ساراماگو، با ترجمه علی قادری، منتشر شد. این کتاب به 12 بخش کلی تقسیم شده است و این بخش‌ها به ماه‌های مختلفی اختصاص دارند؛ از سپتامبر 2008 تا آگوست 2009.

 به گزارش ایبنا، «دفتر یادداشت» نتیجه تجربه وبلاگ‌نویسی ساراماگو در خلال سپتامبر 2008 تا آگوست 2009 میلادی است و او در طول این ماه‌ها، به طور مرتب مطالب وبلاگش را به روز کرده است.

این اثر با توضیح مختصری درباره نویسنده و مقدمه‌ای از ساراماگو همراه شده و او در این خاطرات، به موضوعات زیادی اشاره کرده است؛ از پرت شدن کفش به سوی رییس‌جمهور آمریکا گرفته تا آنفولانزای خوکی و داستان‌نویسی. با این حال، آن‌چه در هنگام خواندن این کتاب نظر هر مخاطبی را به سوی خود جلب می‌کند غالب بودن موضوعات سیاسی به روز است که ساراماگو آن‌ها را با دقت و توجه خاصی، تحلیل و بررسی کرده است.

برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1998 میلادی، با انتشار چنین کتابی در واقع مخاطب را به مرور خاطرات و دغدغه‌های خود در طول یکسال دعوت کرده است. دغدغه‌هایی که شاید برای بسیاری از انسان‌ها، در زمان نگارش مطالب، مساله‌ای مهم و چالش‌برانگیز بوده باشد.

وی در این مجموعه، نه تنها درباره سیاست‌های ایالات متحده نظر می‌دهد، بلکه گاه قدم را فراتر نهاده و وارد خاورمیانه، ایتالیا و بسیاری از مناطق جهان می‌شود و مخاطب را نیز در این سفر با خود همراه می‌کند.

با وجود تمرکز فراوان ساراماگو بر مسایل سیاسی، او در قسمت‌هایی از کتاب، نثری به شدت احساسی و محترمانه را برای توصیف شخصیت‌های مطرح ادبی، استادان و همچنین عزیزانش به کار می‌گیرد و به مسایل اجتماعی می‌پردازد.

نکته جالب در این اثر، نگاه آیند‌ه‌نگر ساراماگو به مسایل روز و سیاستمداران جهان است. برای مثال، او در بخشی از کتابش که عنوان «چیزی به نام برلوسکونی» را برای آن برگزیده است به مشکلات اخلاقی برلوسکونی اشاره دارد و نقدی درباره کارهای او نوشته است. ساراماگو در تاریخ هشتم ژوئن سال 2009 میلادی نوشته بود: «نمی‌دانم چه اسم دیگری می‌توانستم برای او انتخاب کنم. چیزی که به طرزی وحشتناک شبیه انسان است، چیزی که مهمانی می‌گیرد، مجالس عیش و نوش به راه می‌اندازد و کشوری به نام ایتالیا را اداره می‌کند. این چیز، این بیماری و یا بهتر بگویم این ویروس که از وقوع چیزی ناگوار به نام مرگ اخلاقی خبر می‌دهد، بیماری حادی است که می‌بایست از فکر و ذهن ایتالیایی‌ها بیرون کشیده شود...»

خواندن نظرات نویسنده‌ای مطرح در سطح جهان، درباره مسایل مختلف، اثری باارزش برای مخاطبان آثار سیاسی، اجتماعی و ادبی است.

«دفتر یادداشت» ساراماگو، از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...