برگ برگ | شرق


هنک جانستون [Hank Johnston] در کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» [What is a social movement] تأکید می‌کند که جنبش‌ها را باید همزاد دولت‌های مدرن دانست. به عبارت دیگر، ظهور دولت مدرن هم‌زمان با بازیگر مهم و پیچیده و ماندگار دیگری بوده است به نام جنبش اجتماعی معاصر. جنبش‌های اجتماعی همواره در بستر دولت‌ها به وقوع می‌پیوندند؛ رابطه‌ای دوسویه و پویا دارند و بر یکدیگر فشار را وارد می‌کنند. مسئله این‌ است که اغلب نخبگان سیاسی قدرت را به راحتی واگذار نمی‌کنند. درنتیجه شکل‌گیری بسیج‌های مردمی در طول تاریخ، جهت در معرض تماس قراردادن نخبگان با مردم عادی و طرح مطالبات جامعه یک ضرورت بوده است.

هنک جانستون [Hank Johnston] جنبش اجتماعی چیست؟» [What is a social movement ?]

ماهیت جاج‌ها و هویت‌های ضداستقرار
جنبش‌ها را می‌توان از منظر زمانی و موضوعی در دو دسته قدیم و جدید جای داد. بهترین مثال از جنبش‌های قدیمی، جنبش‌های کارگری است که در آن تضاد و نزاع بر سر مالکیت دستمزدها، امنیت، مزایا و شرایط کاری برای اعضای طبقه کارگر موضوعاتی بنیادین است. اما در نیمه دوم قرن بیستم جنبش‌های جدیدی شکل‌ گرفته‌اند که چندان نمی‌توان با تضاد منافع تحلیلشان کرد. در جنبش‌های جدید (جاج)، بخش قابل‌توجهی از افراد طبقه متوسط و تحصیل‌کرده‌اند و حول زمینه‌های محیطی، حقوق زنان، حقوق حیوانات قوام پیدا می‌کنند. این جنبش‌ها در زمینه‌هایی مرتبط با سبک زندگی و سیاست‌های هویتی شکل‌ گرفته‌اند. به عنوان مثال جنبش‌ هیپی‌ها در دهه 1960، نمونه‌ای از ادغام هویتی و ابتکار در سبک زندگی در میان جوانان نسل بود و هیچ ربطی به تقسیمات طبقاتی و نابرابری نداشت. نوع لباس‌پوشیدن، کدهای رفتاری و ترتیبات زندگی را از نشانه‌های هویت ضداستقراری آنها قلمداد می‌کنند. جاج‌ها رابطه روشنی با موقعیت ساختاری مشارکت‌کنندگان خود در جامعه ندارند.

متن‌های جمعی، از مانیفست‌ تا روایت
مصنوعات فرهنگی نقش مهمی در فرایندهای بسیج ایفا می‌کنند. مفهوم مصنوع به معنی تولیدات انضمامی، اغلب مادی و فرهنگی مثل موسیقی، شعر، ادبیات، تئاتر، اپرا و هنرهای تجسمی است. مصنوعات می‌توانند در غالب متن‌های گفتاری و نوشتاری باشند. متن‌ها می‌توانند از بیانیه و مانیفست، تا شعارها، تراکت‌ها، داستان‌ها و روایت‌ها را دربر بگیرند. مانیفست‌ها به خوبی نشان‌دهنده آگاهی اجتماعی افراد نسبت به موقعیت خود و بازنمایی‌کننده هویت جمعی هستند. به عنوان نمونه مانیفست چاپی اعضای گروه زندگی نکبتی جمعی پانکی- آنارشیستی را نشان می‌دهد که مثال خوبی برای نشان‌دادن یکی از جاج‌های مبتنی بر سبک زندگی است. این مانیفست‌ها با بیاناتی حاکی از هویت آغاز می‌شود. جانستون اشاره می‌کند که اخیرا توجه به داستان‌هایی که مشارکت‌کنندگان و فعالان روایت می‌کنند، رشد فزاینده‌ای داشته است. روایت‌ها به شکل خاصی قدرتمندند و مناظری را به تصویر می‌کشند که موجب انجام کنش‌هایی می‌شوند و تنش‌ها را به اوج می‌رسانند.

ترانه‌بازی‌ و انسانی که در اعتراض، آوازخوان بهتری است
موسیقی و ترانه در بسیاری از جنبش‌های بزرگ مانند جنبش کارگری، حقوق مدنی، سوسیالیسم در شیلی، جنبش‌های مختلف قومی- ملی‌گرایانه و نمایش‌های پانکی آنارشیستی عاملی مطرح بوده است. موسیقی نه تنها می‌تواند عامل ایجادکننده هویت جمعی و عامل انتقال اطلاعات و حفظ سنت‌ها باشد، می‌تواند عامل یکپارچه‌ساز پرفورمنس‌های نوظهور جنبش نیز باشد. به طور معمول در مراحل اولیه رشد جنبش، تولیدات هنری اغلب به شکل عنصر مرکزی فرهنگ مخالفان درمی‌آیند.

کدام جنبش‌ها موفق‌ترند؟
جانستون در این کتاب از متغیرهای مهمی در جهت دوام جنبش‌ها رونمایی می‌کند. اولین نکته مهم در ارتباط با رابطه جنبش‌ها با گروه‌ها و سازمان‌هاست. جنبش‌ها زمانی موفق‌ترند که فراتر از سازمان‌ها و گروه‌ها باشند و خود را بدان‌ها محدود نکنند. نکته بعدی مربوط به ساحت معطوف به ارزش‌های کنشگران است. نکته سوم نیز به فضای مرتبط با پرفورمنس یعنی حوزه‌های کنش جمعی که از سوی کنشگران به نمایش گذاشته می‌شد برمی‌گردد.

این کتاب به دانشجویان علوم اجتماعی و علاقه‌مندان به مطالعه در حوزه‌های جامعه‌شناسی سیاسی (به ویژه جامعه‌شناسی انقلاب)، جامعه‌شناسی تاریخی و ارتباطات توصیه می‌شود. کتاب چندان به زبان فنی و تخصصی نوشته نشده و خواندن آن برای افراد با سطح سواد معمول نیز قابل فهم است.

چاپ چهارم کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» اثر هنک جانستون و ترجمه سعید کشاورزی و مریم کریمی توسط نشر ثالث در 250 صفحه منتشر شده است.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...