آلن کلهیر [Allan Kellehear] نویسنده کتاب «تاریخ اجتماعی مردن» [A social history of dying] مرگ را به مسئله­ و پدیده­‌ای اجتماعی بدل کرده که قابلیت بررسی تاریخی و اجتماعی دارد.

آلن کلهیر [Allan Kellehear] تاریخ اجتماعی مردن» [A social history of dying]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا، کتاب «تاریخ اجتماعی مردن» با ترجمه قاسم دلیری منتشر شده است. کلهیر، دکتر داروساز و متخصص سلامت اجتماعی است. این شاید دلیل نوع نگرش او به موضوع مرگ و تأکیدش بر اسناد علوم انسانی در جریان نگارش این کتاب اثرگذار باشد.

او مرگ را به مسئله و پدیده‌ای اجتماعی بدل کرده است که قابلیت بررسی تاریخی و اجتماعی دارد. کلهیر از این طریق نگاه انسان مدرن به مرگ را به بازی می‌گیرد تا بتواند غبارزدایی، تصویری شفاف از مرگ ایجاد کند یا دست کم مخاطب را وادارد تا برای نگرشی نوین به مرگ به تلاشی سترگ دست یازد.

چنانچه در مقدمه این کتاب آمده است، این اثر تلاشی است برای اینکه از تصاویر شکننده و موقت فردی فاصله بگیریم، نسبت به داستان مرگ انسان‌ها زاویه دید گسترده‌تری اتخاذ کنیم و الگوهای عمده مردن را در سرتاسر تاریخ خود بشناسیم و توصیف کنیم.

این خود نشان می‌دهد نویسنده چه موضوع جذاب و معماگونه‌ای را برای نوشتن انتخاب کرده است. مرگ؛ معمای بزرگی است که ذهن آدمی هنوز در پیچاپیچ آن گنگ و مبهم است.

کلهیر معتقد است مطالعه مرگ همچون خیره شدن به استخر، انعکاسی از تصویر را می‌نمایاند. از منظر وی، تصورات باستانی از مرگ و مسئولیت اجتماعی در پایان زندگی به شکل‌گیری تجربیات انسان از مردن می‌انجامد. وی در چهار بخش کتاب از دوران سنگ، عصر یکجانشینی، عصر شهرنشینی و عصر جهانشهری خواننده را با خود به سفری در عمق تاریخ می‌برد و چالش‌های عمده بشر را درباره مرگ می‌کاود.

هر بخش این کتاب نیز به سه فصل تقسیم شده است که هر فصل به مؤلفه‌ای خاص آن مقطع از منظر نویسنده اختصاص دارد. بخش نخست شامل سه فصل ظهور آگاهی از مرگ، سفرهای آن‌جهانی: مرگ به مثابه مردن، چالش اول: پیش‌بینی مرگ است. بخش دوم نیز از سه فصل ظهور یکجانشینی، تولد مرگ خوب، چالش دوم: آماده‌ شدن برای مرگ تشکیل شده است.

سه فصل بعدی این کتاب نیز ظهور و گسترش شهرها، تولد مرگ خوب مدیریت‌ شده، چالش سوم: رام کردن مرگ هستند. بخش آخر نیز به گسترش فزاینده مدرنیته، تولد مرگ شرم‌آور، چالش نهایی: زمان‌بندی مرگ می‌پردازد.

کلهیر با رویکردی تاریخی اجتماعی در این کتاب پیش می‌رود و با سندمحوری چگونگی تحولات فکری نسبت به مردن را در هر مقطع می‌کاود و این تغییر را در زمینه‌ای تاریخی و اجتماعی بررسی می‌کند. نویسنده در این کتاب، به مطالعه‌ای جامع درباره اسناد علوم انسانی و بالینی درباره مرگ انسان می‌پردازد و بر مبنای رویکرد تاریخی خود، تصاویر امروزین مرگ بر اثر سرطان و مراقبت‌های پزشکی را در متن وسیع تاریخی، پزشکی و جهانی تحلیل می‌کند.

کلهیر می‌اندیشد اغلب مرگ‌های امروزی، خوب مدیریت شده نیستند، آنچه امروزه رواج یافته است انواع مرگ‌های شرم آور است، سرطان، بیماری قلبی یا علم پزشکی هیچ کدام معرف مرگ در دوره مدرن و بزرگ‌ترین آزمون‌های اخلاقی‌ آن محسوب نمی‌شوند بلکه فقر، سالمندی و طردشدگی اجتماعی به مهم‌ترین و اصلی‌ترین مؤلفه‌های مرگ در این روزگار تبدیل شدند.

این کتاب در ۴۲۴ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان توسط انتشارات ققنوس منتشر و روانه بازار شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...