پیش از یک قرن تلاش و تکاپو برای «آزادی» و استقرار و نهادینه شدن «قانون»، تاریخ ملّت ما را رقم می‌زند. از نخستین سال‎های پیدایش قرن بیستم میلادی، تا سرآمدن آن قرن شگفتی‌آور در تاریخ بشر، و ورود به قرن حاضر و پای گذاشتن به هزاره سوّم، پنج نسلِ انسان ایرانی کوشیده است تا «آزادی» این حقّ مسلّم بشری را برای خود همیشگی کند و «قانون‌مداری» را حاکم بر روابط فردی و اجتماعی نماید. بر میل سیری‌ناپذیر قدرت به پر و بال گستردنِ بی‌مهار، افسار زند و آن را «مشروط» و «محدود» گرداند. مردم ایران، نخبگان، روشنفکران و راهبران جنبش‌های مردمی چه هزینه‌های گزافی که در راه به دست آوردن این خواست مشروع و به حقّ پرداختند و چه جان‎های گرانقدری که فدا کردند. طوفان انقلاب اسلامی، نسیم روح‎بخش آزادی را نوید داد. قانون اساسی جمهوری اسلامی به عشق شکستن قدرت استبدادی و بی‌معارض نگاشته و تدوین شد.

لبخند ستیزان» (تاملی در جامعه مدنی و دشمنانش) نوشته محمد جواد مظفر

امّا زمینه تاریخی و فرهنگی تمایل به استیلای مطلقه، در خمیرمایه این سرزمین کهن، سبب‌ساز بازتولید مناسبات پیشین گشت و یک‌بار دیگر «آزادی» به محاق رفت. دوّم خرداد هفتاد و شش، به یمن تعبیه راه‌کار دموکراتیک در قانون اساسی، امکان یک خیزش مسالمت‌آمیز را برای ملّت ایران فراهم کرد. ایرانیان در یک عزم عمومی و به گونه‌ای شگفت‌آور، از دورافتاده‌ترین و محروم‌ترین نقاط کشور تا قلب تهران و نیز ایرانیان ساکن در دیگر کشورها، همه یک وجدان کرده، به پای صندوق‎های رأی رفته و بر روی برگه‌های رأی نوشتند: «سید محمّد خاتمی» و بدین‌سان از پس یک قرن افت و خیزهای مدام و پی‌درپی، جنبش مدنی مردم ایران ظهور یافت.

یک‌بار دیگر نشانه‌های شور و نشاط و امید در ایران آشکار شد و «لبخند» بر لبان مردم نمودار گشت. همدلی و احترام جهانی ارزانی مردمی شد که اینچنین اراده خود را آشکار کرده بودند. امّا دریغ که بار دیگر و از فردای دوّم خرداد، آنان که تحجّر و جمود فکری ملکه وجودیشان شده، به همراه اقتدارگرایان و برخورداران از رانت‌های ثروت و قدرت و صاحبان منزلت‌های کاذب در پرتو مناسباتی که در آن مردم نقشی در ساز و کار سیاسی و اجتماعی آن نداشتند، در مقابل این اراده ملّی ایستادند و هرروز بحرانی تازه آفریدند.

کتاب «لبخند ستیزان» (تاملی در جامعه مدنی و دشمنانش) نوشته محمد جواد مظفر از انتشارات کویر شامل مجموعه مطالبی است که طی چهار فصل سامان یافته است. این مطالب بیشت‌تر در قالب مقالات در نشریات مختلف ـ قبل و بعد از دوم خرداد ۷۶ـ به چاپ رسیده است. فصل نخست کتاب شامل مقالاتی است که نگارنده، قبل از جنبش جامعه مدنی ایران تالیف کرده است.

فصل اول حاصل گزیده‌ای از کارهای نویسنده، قبل از جنبش مدنی مردم ایران در دوّم خرداد هفتاد و شش است. در این فصل، مقاله «از ماست که بر ماست» نشان از نگاه نویسنده به وجود بنیان‌های فرهنگی‌تاریخی حاصل از سازوکار استبدادی در بطن اخلاقیات و مناسبات فردی و اجتماعی ایرانیان دارد. در آن مقاله، نویسنده کوشیده است تا نشان دهد انتقادپذیری که از بنیان‌های اساسی تحقّق جامعه مدنی است، نیازمند یک عزم ملّی و دگرگونی اخلاقی‌فرهنگی در میان مردم ایران است.

فصل دوّم که عنوان «جامعه مدنی و دشمنانش» را به خود اختصاص داده است حاوی بیست و چهار یادداشت است که در فاصله زمانی بهمن‌ماه هفتاد و شش تا اردیبهشت هفتاد و نه نوشته شده است. در این فصل، نویسنده کوشیده است تا از منظرهای متفاوت، دفتر ویژگی‌های جامعه مدنی و نیز دشمنانش را پیش روی خوانندگان بگشاید. عناوین برخی از یادداشت‌ها عبارت‌اند«دستگاه امنیتی و روشنفکران»، «یک سهمیه زندان برای هر شهروند» و «هاشمی رفسنجانی و تئوری اعتدال.»

فصل سوّم، مجموعه یازده یادداشت است که در ستون «شمارش معکوس تا مجلس ششم» در روزنامه مشارکت نوشته شده و به خواننده کتاب مدد می‌رساند تا شرایط آن روزها را درک کند و در کار شکل‌گیری «مجلس اصلاحات» تأمل نماید. این یادداشت‌ها تصویری است از فضای سیاسی و اجتماعی قبل و بعد از انتخابات مجلس ششم.

فصل چهارم کتاب، حاوی چهار گفت‌وگو است که حاصل همکاری با چند نفر از روزنامه‌نگار جوان و توانمند است. در این فصل خواننده می‌تواند از میان بحث‌های مطرح شده با دیدگاه نویسنده پیرامون مسایل و مشکلاتِ پیش‌روی جنبش مدنی مردم ایران آشنا شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...