انتشارات ققنوس کتاب «ظهور داعش» [The Rise of ISIS: the modern age of terrorism] نوشته کارولین کنون [Caroline Kennon] را منتشر کرد.

ظهور داعش» [The Rise of ISIS: the modern age of terrorism] نوشته کارولین کنون [Caroline Kennon]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ «ظهور داعش» با ترجمه پریسا صیادی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.

مجموعه تاریخ جهان انتشارات ققنوس با هدف ترسیم چشم‌انداز گسترده از سیر تاریخ منتشر می‌شود و اندیشه‌های سیاسی‌، فرهنگی،‌ فلسفی تاثیرگذار را در گذر مشعل تمدن از بین‌النهرین و مصر باستان به یونان،‌ روم، اروپای قرن وسطی و دیگر تمدن‌های جهانی تا روزگار ما پی می‌گیرد. هر جلد از این محموعه برداشتی جامع و روشن از یک دور تاریخی را به خواننده ارائه می‌کند.

«ظهور داعش» جلد هفتاد و ششم این مجموعه است که می‌کوشد، به این سوالات پاسخ دهد که خاستگاه داعش کجاست؟ رهبرانش چه کسانی بودند؟ چه اهدافی در سر داشتند؟ چه پیامدهایی برای منطقه و جهان داشتند؟ زمینه‌های ظهور داعش چه بود و در چه بستری رشد کردند؟ آیا می‌توان از شکل‌گیری چنین سازمان‌ها و گروه‌هایی در آینده جلوگیری کرد؟

با اینکه امروز دیگر داعش قدرتی ندارد، این سؤالات و ده‌ها سوال دیگر همچنان ذهن بسیاری از ما را درگیر کرده است. خواندن این کتاب تا حدودی به یافتن این پاسخ‌ها کمک می‌کند.

نویسنده در پیشگفتار کتاب ابتدا خاستگاه داعش را معرفی می‌کند، ابومصعب زرقاوی که در سال 2004 القاعده عراق را تشکیل داد و در نهایت به یک سازمان بزرگ و افراط‌گرای اسلامی تبدیل شد. نویسنده سپس به معرفی تروریسم در جهان می‌‍‌پردازد. پس از این پیشگفتار چند صفحه‌ای فصل نخست کتاب آغاز می‌شود که به معرفی و ظهور افراد و جریان‌هایی چون بن‌لادن،‌ زرقاوی و القاعده عراق می‌پردازد.

انتشارات ققنوس این کتاب را در 104 صفحه به همراه تصاویر در 100 نسخه به قیمت 25 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...