کتاب «ده سال با حافظ اسد» [عشره اعوام مع حافظ الاسد ۱۹۹۰-۲۰۰۰] نوشته بثینه شعبان [Bouthaina Shaaban] به تلاش‌های نافرجام برای انعقاد قرارداد صلح سوری-اسرائیلی می‌پردازد که ده سال به طول انجامید؛ قراردادی که با میانداری آمریکایی‌ها پیش می‌رفت و مذاکرات آن از سال ١٩٩١ تا درگذشت حافظ اسد(٢٠٠٠) جریان داشت. در این مدت دو رئیس‌جمهور آمریکا (بوش پدر و کلینتون) و چهار نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی (رابین، پرز، نتانیاهو و ایهود باراک) و تعداد پرشماری وزرای خارجه این دو کشور، طرف‌های مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم او و هیأت‌ سوری بودند.

خلاصه کتاب ده سال با حافظ اسد» [عشره اعوام مع حافظ الاسد ۱۹۹۰-۲۰۰۰] نوشته بثینه شعبان [Bouthaina Shaaban]

اگر چه نویسنده به عنوان مشاور وزیر خارجه و مترجم مخصوص اسد، شخصا در عمده این مذاکرات حضور داشته است اما برای نگارش این کتاب فقط به خاطرات خود بسنده نکرده و آرشیوهای ده ساله در کاخ ریاست جمهوری دمشق و وزارتخارجه سوریه را غوررسی کرده است.

بدون شک حافظ اسد یکی از مؤثرترین رهبران جهان عرب به شمار می‌آید. او که پس از جمال عبدالناصر، عملا در قامت رهبر جبهه مقاومت ظاهر شد افزون بر سی سال، هدایت سوریه را در شرایط متلاطم منطقه‌ای به عهده داشت. او با هم‌حزبی خود (صدام حسین) که حتی حمله به یک کشور عربی (کویت) را در کارنامه خود دارد و با جاه‌طلبی و رفتار سینوسی، هر زمان در آغوش یکی از بازیگران منطقه‌ای یا بین‌المللی بود تفاوتی آشکار داشت. اسد حتی در برهه‌هایی، ساز استقلال از دُوَل عربی را زد. از جمله حمایت از ایران (در جنگ با صدام) و حضور در جنگ اول خلیج فارس در کنار ائتلاف به رهبری آمریکا و حضور عربستان و دو-سه کشور عربی دیگر.

بوش پدر با هدف تکمیل حلقه‌ی نقش‌آفرینی واشینگتن در منطقه، همزمان با فروپاشی رقیب تاریخی خود (شوروی) و ایجاد مناسبات جدید منطقه‌ای و بیل کلینتون در سودای دریافت جایزه صلح نوبل و تامین منافع رژیم اشغالگر قدس به دنبال فیصله دادن به نزاع چند دهه‌ای کشورهای عربی (و در خط مقدم آنها: سوریه) با اسرائیل بودند.

اگرچه آمریکایی‌ها به دلیل خصلت سوداگرانه خود تلاش می‌کردند طرفین را راضی کنند ولی در هر بزنگاه یکی از طرفین جا می‌زد. در این ماجرا خط قرمز رهبر سوریه (بازپس‌گیری جولان) هر چند با انعطافاتی در زمان‌بندی و نحوه اجرا کاملا مشهود است؛ چرا که حافظ اسد نمی‌خواست توافق‌نامه صلح از جنس کمپ دیوید (مصر-اسرائیل) یا قرارداد اسلو (ساف-اسرائیل) ببندد. او اگر رهبری استراتژیک نداشت در طول مذاکرات فرسایشی ده ساله بالاخره از تمامیت ارضی سوریه کوتاه می‌آمد بویژه آن که پیشنهادهای آخر، وسوسه‌کننده بود.

او به دلیل اعتماد به نفس و روشن‌بینی، فوبیای مذاکره نداشت اما به عکس سایر رهبران عرب از سفر به آمریکا خودداری و همتایان آمریکایی خود را در مادرید یا ژنو یا دمشق ملاقات می‌کرد.

نویسنده چند بار از قول خود و حافظ اسد می‌گوید کاش به آمریکایی‌ها اعتماد نمی‌کردیم و وارد این بازی نمی‌شدیم. هرچند هوشمندی اسد را می‌ستاید که معتقد بود اگر مذاکره را قبول نمی‌کردیم افکار عمومی دنیا گمان می‌کرد ما جنگ‌طلب و ضد صلحیم.
صلابت، ثبات قدم و نگاه استراتژیک از ویژگی‌های او بود و بر مبنای «الفضل ما شَهِدت به‌الاعداء» حتی دشمنانش از جمله نخست‌وزیران اسرائیل معترف بودند که به تعهداتش عمل می‌کند و محال است زیر حرفش بزند.

خانم دکتر بثینه شعبان یکی از چهره‌های برجسته دولت دمشق به شمار می‌آید که در سالهای گذشته عملا در نقش دستیار رسانه‌ای رئیس‌جمهور (بشار اسد) نقش‌آفرینی کرده است. او در این کتاب، ضمن نقل پاراگراف‌هایی از خاطرات بیل کلینتون، مادلین آلبریت و دنیس راس و به عنوان یک شاهد عینی، خطاهای سهوی یا عمدی آنان در نقل واقعیات و پشت پرده‌های مذاکرات صلح را بر می‌شمارد؛ هر چند بدیهی است این روایت هم جهت‌گیری خاص خود را داشته باشد.

مشهور است یکی از تکنیک‌های حافظ اسد، طولانی‌کردن جلسات مذاکره بوده است تا نیاز به سرویس بهداشتی سبب شود طرف مقابل در انتها کوتاه بیاید! از این تکنیک در کتاب حاضر، به دیپلماسی مثانه یاد شده است.
این کتاب که خاطرات و شواهد زیادی از فن دیپلماسی و ظرایف آن دارد برای علاقمندان روابط بین‌الملل، محققان تحولات منطقه و دوستداران و دشمنان آمریکا خواندنی است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...