روایت زنانگی در جامعه‏ ای مردسالار | هم‌میهن


نگار داوودی، تاکنون دو کتاب نوشته است؛ یکی رمانی به‌نام «کوکو» و دیگری مجموعه داستان «دوستی با گراز». او در کتاب «دوستی با گراز» که از مجموع 26 داستان کوتاه گردآوری شده است عموماً به مسائل زنان معاصر ایرانی می‌پردازد.

 نگار داوودی، مجموعه داستان «دوستی با گراز

محتوای داستان‌های این کتاب عمدتاً حول محور زنانی می‌گردد که در مغاک زندگی کسالت‌بار زناشویی و روابط ناسالم و سمی گیر کرده‌اند و راه گریزی ندارند یا اگر هم دارند، آگاهی لازم برای بیرون کشیدن خودشان از این لجن‌زار را ندارند.

البته که برخی از شخصیت‌هایش نیز به بلوغ می‌رسند، دیگر نقش قربانی را نمی‌پذیرند و از زیر یوغ مردان‌شان بیرون می‌آیند. داوودی مشکلات روزمره زندگی زنان در جامعه‌ی مردسالار و سنتی حال حاضر ایران را با استفاده از فضاسازی، تصویرسازی و توصیفاتی دقیق و زنده روایت می‌کند و برای این‌کار نیز از هر سه زاویه دید اول، دوم و سوم شخص، به اقتضای فضای هر داستان بهره می‌گیرد تا تاثیر موردنظرش را بر مخاطب به‌صورتی غیرمستقیم بگذارد.

او از زاویه دید دوم شخص -زاویه‌ دیدی که برای داستان‌نویسی کمتر استفاده می‌شود- صرفاً در چند داستان با شخصیت اصلی زن استفاده می‌کند تا مستقیماً خواننده را مخاطب قرار دهد، بر ‌جای شخصیت‌های اصلی صرفاً زن بنشاند و همدلی مدنظرش را بگیرد؛ این‌گونه تلنگری به مخاطب می‌زند تا تبعیض و ستم رفته بر آنان را عمیقاً تجربه کند. علاوه‌برآن برخی از داستان‌های او نقدهایی را بر سیستم سرمایه‌داری، زندگی شهری و مدرنیته و جامعه روشنفکری نیز وارد می‌آورد.

نخستین داستان این کتاب، «اتاقک» نام دارد که از همان ابتدا با زاویه دید دوم شخص و توصیفاتی دقیق مخاطب را با خود در دل داستان می‌برد و بر جای دخترک ترسیده و تنهایی می‌نشاند که در اتاقک مخروبه‌ی قابله‌ای، انتظار دهشتناکی برای سقط جنین می‌کشد؛ جنینی که به‌تنهایی صاحبش نشده، اما باید به تنهایی جور خلاص شدن از آن را در شرایطی که خطر مرگ را برای او در پی دارد، بکشد.

داستان‌های«بلوف»، «حیاط‌خلوت»، «من خوشبختم»، «آدم‌های توی دیوار»، «شاخه‌های زیتون» و «ورق‌ها» همگی در رابطه با زنان خانه‌داری‌ هستند که هرکدام متناسب با شیوه‌ی زیست‌شان از زندگی کسالت‌بار زناشویی، خانه‌داری، نقش همسری-مادری و مردانی که درک‌شان نمی‌کنند، کلافه‌اند. در سه داستان نخست، زنان منفعلانه تحمل می‌کنند و در مابقی برای تغییر شرایط موجود تقلا می‌کنند.

داستان‌های «برنج سرد»، «وقتی معشوق‌ها خواب‌اند همه‌چیز آرام است»، «حفره» و «نبات تلخ»، ماجرای زنانی است که در رابطه‌ای سمی با افرادی بی‌تفاوت یا خیانتکار گیر کرده‌اند. در دو داستان نخست زنان منفعلانه تحمل می‌کنند، در «حفره» زن طغیان می‌کند و خودش را می‌رهاند، در آخری البته کمی متفاوت است و معشوق زن را درگیر اعتیاد، سپس ترک می‌کند.

سه داستان «کیک خانگی»، «یکی از جنین‌های چاله دخترخاله من است» و «حیوان خانگی» به چالش‌های پس از طلاق و سقط جنین می‌پردازند؛ «کیک خانگی» داستان جدا شدن زنی و چالش‌هایش با تنهایی است، «یکی از جنین‌های چاله دخترخاله من است» داستان حول محور زنی باردار می‌گردد که شوهرش با خشونت ولش کرده، بچه‌اش سقط شده و مشکلات روانی پیدا کرده است. «حیوان خانگی» نیز داستان خرافاتی‌شدن زنی است که جنین‌اش را از دست داده است و همسرش هم دیگر نیست.

داستان‌های «خانم زند»، «زلزله»، «گریه»، «چرخه» و «ما» به سایر مسائل زنان می‌پردازند؛ اولی به کودک همسری، دومی به انتظار آراستگی دائمی از زنان، سومی به سختی‌های دوران شیردهی و چهارمی و پنجمی هم به چالش‌های روابط زنان با یکدیگر.

داستان «دوستی با گراز» که نام این مجموعه داستان را نیز ازآن خود کرده است، از زنی می‌گوید که بلاخره از قید ترس‌هایش و وابستگی به همسرش رها می‌شود.

مابقی داستان‌ها یعنی «آفتاب بود و جمعه»، «خانه‌ی خیس»، «خروس»، «عکسی که نینداختیم»، «گارسون» و «استیصال» از نوع معمولی کمی متفاوت‌تر از سایر داستان‌های این مجموعه‌اند. اولی روایتی از انتظار است، دومی دلمرده بودن خانه‌های مدرن، سومی روزمرگی‌های مردی هیز، چهارمی زندگی‌های سخت و تصنعی، پنجمی مصائب زیستن در سیستم سرمایه‌داری و ششمی نقد جامعه روشنفکری است.

این مجموعه داستان نشان می‌دهد که نگار داوودی با نگاه تیزبینانه‌ و واقع‌بینانه‌ای که نسبت به مسائل زنان در جامعه‌ی معاصر ایران دارد، می‌تواند حقیقت پشت نگاهی کلیشه‌ای به زنان را عریان سازد. مجموعه داستان «دوستی با گراز» نگار داوودی، توسط نشر نی در ۱۰۸ صفحه و با قیمت ۱۲۰ هزارتومان منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...