مهدخت معین، دختر محمد معین گفت: با اینکه «گنجینه عرفان» نسخه‌ای قدیمی است و سال‌ها پیش تألیف شده، هنوز مواردی در معانی و مفاهیم ابیات در آن شرح ارائه شده که کم‌نظیر یا بی‌نظیر است. استنباط و ذوق مؤلف در دریافت و کشف مفاهیم و معانی ابیات شگفت‌انگیز است.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مهدخت معین فرزند محمد معین، استاد شناخته‌شده رشته زبان و ادبیات فارسی است. مهدخت معین که دکترای ادبیات فارسی نیز دارد و به تدریس در دانشگاه‌ها مشغول است، سال‌ها است که به چاپ آثار منتشرنشده محمد معین می‌پردازد. مزدیسنا و ادب پارسی و حافظ شیرین‌سخن، برهان قاطع و... از جمله آثاری است که به همت خانم معین منتشر شده‌اند. ایبنا به مناسبت چاپ مجموعه‌ای جدید از محمد معین -پدیدآورنده یکی از مهم‌ترین لغت‌نامه‌های فارسی یعنی فرهنگ معین- با نام «گنجینه عرفان»، مصاحبه‌ای با او ترتیب داده‌ایم که از چند و چون این اثر تاکنون منتشر نشده دکتر معین مطلع شویم.

مهدخت معین فرزند محمد معین

شرح محمد معین بر حافظ بعد از سال‌ها و با تاخیر در آستانه منتشر شدن است علت این تأخیر در چاپ این مجموعه چه بود؟
گنجینه عرفان که شرح غزل‌های حافظ است، حدود هشتاد سال پیش تألیف شده است. ده سال است که روی آن کار می‌کنیم و برای چاپ آماده می‌کنیم. کتاب بیش از هفتصد صفحه است. علت تأخیر برای شروع کار چاپ گنجینه این بود که خانواده تشخیص داد که اولویت با چاپ جلد دوم «مزدیسنا و ادب پارسی» است که قبلا چاپ نشده بود. آن کتاب را چاپ کردیم بعد اولویت با چاپ جلد دوم «حافظ شیرین سخن» بود که قبلا چاپ نشده بود، این کتاب را نیز چاپ کردیم. قبل از حافظ شیرین سخن، دو جلد «مجموعه مقالات» استاد معین را چاپ کرده بودیم. بعد از «حافظ شیرین سخن»، چهار مقاله و تعلیقات را که چاپ شده بود با اضافات بعدی مؤلف تجدید چاپ کردیم. در این مدت متن چهار مقاله، برهان قاطع و سلسله دستورهای زبان فارسی را هم چاپ می‌کردیم. بالاخره نوبت به گنجینه عرفان رسید.

نکته دیگر آن که معین بعد از تألیف کتاب در سال 1320 تا سال 1342 به‌تدریج روی کتاب کار کرده و ارجاعاتی به منابع و مآخذ دیگر داده بود که بایستی از آن مآخذ به گنجینه نقل می‌شد. تصحیح مکرر نمونه‌های چاپی نیز وقت می‌گرفت.

ویژگی‌های اصلی این شرح را چه می‌بینید؟ چه نکاتی این کتاب را از سایر شروح حافظ متمایز می‌کند؟
گنجینه عرفان بااینکه نسخه‌ای قدیمی است و سال‌ها پیش تألیف شده است و در سال‌های اخیر شرح‌هایی نوشته شده از جمله شرح شوق همکار دانشمند، سعید حمیدیان که جامع و کامل است، هنوز مواردی در معانی و مفاهیم ابیات در این شرح ارائه شده که کم‌نظیر یا بی‌نظیر است. استنباط و ذوق مؤلف در دریافت و کشف مفاهیم و معانی ابیات شگفت‌انگیز است.

نکته دیگر نقل‌قول از مآخذ و مراجع قدیمی توسط مؤلف است. این مراجع اکنون کمتر در دسترس است و اطلاع بر مطالب آن‌ها در زمینه حافظ‌شناسی مفید و مؤثر است و مؤلف گنجینه این امکان را برای ما فراهم کرده است. ضمنا استاد معین به نقل قول از مراجع قدیمی اکتفا نکرده و آن‌ها را نقد هم نموده است و دلایلی در رد یا تأیید آن‌ها ارائه داده است. همچنین افادات شفاهی از فضلا و ادبای عصر مانند دهخدا، قزوینی، فروزانفر، منوچهر مرتضوی و غیره نقل شده است.

در تدوین این کتاب، چه کسانی با شما همکاری کردند؟ روش کار چگونه بود؟
خانم سهیلا امیرقاسمخانی، از دانشجویان سابق من صد غزل اول از گنجینه را به عنوان پایان‌نامه فوق‌لیسانس کارکرده بود. تمام کتاب را رونویسی نموده و مواردی از جمله نشانی‌های سوره‌ها و آیات قرآن و شماره صفحات بعضی ارجاعات محمد معین را که خودش متذکر نشده بود در حواشی کتاب نقل کرده است. درباره این مسئله در مقدمه کتاب مفصل توضیح داده‌ام.

ضمنا این کتاب توسط انتشارات صدای معاصر چاپ می‌شود و مدیریت انتشارات، محسن محمدی در کار چاپ کتاب نهایت دقت، حوصله و تلاش را در نمونه‌خوانی و تصحیح مطبعی و ارائه چاپ منقحی از کتاب به کار برد. روش کار چنین بود که نقل‌قول‌هایی را که مشکلی در آن‌ها به نظر می‌رسید یا بعضی کلمات که خوانا نبود، به اصل مراجع، تا حد امکان، مراجعه و مطابقه می‌کردم. نسخه رونویس شده را به ناشر دادم و نمونه‌های چاپی، یا تایپی را هفت بار تصحیح و مرور کردم. فکر می‌کنم کمترین غلط‌های چاپی را خواهد داشت.

آیا دستنوشته­‌های دیگری از محمد معین در دست هست که تا کنون منتشر نشده باشد؟
کتاب‌های منتشرنشده دیگری هست که فعلا به طور مشخص برنامه‌ای برای چاپ آن‌ها نداریم. اگر خداوند توفیق دهد ان‌شاءالله جلد سوم مجموعه مقالات را برای چاپ آماده خواهیم کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...