پیدایش هوش در کودکان [The Origins of Intelligence in Children (La naissance de l'intelligence chez l'enfant)]. اثر تحقیقی از ژان پیاژه1 (1896-1980)، روان‌شناس سوئیسی فرانسوی‌زبان، که در 1932 انتشار یافت. به دنبال این اثر ساختن اشیای واقعی توسط کودکان2 (1937) منتشر شد، و با مطالعه‌ای درباره‌ی پیدایش تقلید در کودکان کامل گردید. انتشار پژوهش آخر به تأخیر افتاد، زیرا با تحلیل بازی و منشأ نماد بازنمودی رابطه‌ی نزدیکی داشت، و در 1945 در کتاب شکل‌گیری نماد در کودکان3 انتشار یافت.

پیدایش هوش در کودکان [The Origins of Intelligence in Children (La naissance de l'intelligence chez l'enfant)]. ژان پیاژه

این سه اثر مجموعه‌ی واحدی تشکیل می‌دهد که در آن به مرحله‌ی نخستین شکل‌گیری هوش پرداخته شده است؛ یعنی به تجلیات گوناگون هوش حسی- حرکتی و به شکل بسیار ابتدایی تصور و بازنمود. آرایی که در رساله‌ی نخست مطرح شد به‌ویژه به شکل‌گیری الگوهای4 حسی- حرکتی و ساز و کار5 همسان‌سازی6 ذهنی اختصاص یافته بود. این آرا مایه‌ی بحث‌ها و جدل‌های فراوانی شد، به‌ویژه، از جانب هانری والون7 در کتابش تحت عنوان سرچشمه‌های تفکر در کودکان8 پیاژه در 1947، در پیش‌گفتار چاپ دوم پیدایش هوش، به او پاسخ داد و متذکر شد که کارهای آخرش باعث کشف پیوندی بسیار بزرگتر میان عامل حسی- حرکتی و بازنمودی (تصوری) شده است که قبلاً به نظرش نرسیده بود. این به آن دلیل است که نوزاد، با هماهنگ‌کردن اعمال خود، ساختن الگوهایی مانند شیء پایدار و سوارکردن دو چیز بر روی هم در دو بعد یا سه بعد و چرخش و روی هم‌انداختن و غیره را آغاز می‌کند که از این طریق بالأخره موفق می‌شود فضای ذهنی خود را سازمان دهد.

پس از آن و به‌ویژه ثابت‌های9 ادراکیِ شکل و اندازه به ساختمان حسی- حرکتی شیء پایدار بستگی دارد. بدون شک الگوهای حسی- حرکتی از نوع مفاهیم نیستند و خویشاوندی کارکردی که پیاژه بر آن تأکید دارد، تقابل ساختاری میان این دو حد افراطی را نفی نمی‌کند. ولی بدون الگوهای قبلی، تفکر در حال تولد به گفتار خالص کاهش می‌یابد و این چه‌بسا تداعی‌کننده‌ی بسیاری از شواهد باشد که والون در کتاب خود گفته است. ولی بچه‌ی کوچک دقیقاً در سطح ملموس کنش‌ها هوش خود را بهتر نشان می‌دهد و سپس در حدود هفت یا هشت سالگی کنش‌های هماهنگ به اعمالی منتهی می‌شوند که می‌توانند تفکر زبانی را سازمان دهند و آن را بر پایه‌ی سازوکار منسجمی استوار کنند.

علی اسدی نیک. فرهنگ آثار. سروش


1. Jean Peaget 2. La Construction du réel chez l’enfant
3. La Formation du Symbole chez l’enfant 4. Schémes
5. Mécanisme 6. Assimilation 7. Henri Wallon
8. Les Origines de la pensée chez l’enfant 9. constances

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...