عشق، وفاداری، تراژدی | سازندگی


این رمان ِدورانِ جنگ جهانی دوم که مبتنی بر وقایعِ واقعی است، تلاش‌های یک فیلِ یتیم و یک متصدی جوان باغ‌وحش را در تقابل با دشواری‌هایی دنبال می‌کند که غلبه بر آنها مستلزمِ شهامت و فداکاری است. برای این متصدی جوان و پراشتیاق باغ‌وحش، این مهم‌ترین ماموریتِ تمامِ عمرش است: هدایتِ یک ماده‌فیل جوان از یک کشتیِ بخارِ لنگرانداخته در اسکله‌های بلفاست به خانه جدیدش در باغ‌وحش. از همان اولین صحنه غیرعادی، ما درگیرِ شخصیت‌ها و دنیای «فیل بلفاست» [The Elephant of Belfast] رمانِ مهیجِ اس. کرک والش [S. Kirk Walsh] می‌شویم که به‌تازگی با ترجمه آرزو سالاری در نشر گویا منتشر شده است.

فیل بلفاست» [The Elephant of Belfast]  اس. کرک والش [S. Kirk Walsh]

در سفرهای احساسی که از پیِ می‌‌آید، والش در چنان سطحی به کاوش عشق، وفاداری و تراژدی می‌پردازد که راه‌بردن یک فیل در آن به شکل اندوهباری ساده به‌نظر می‌رسد. شخصیت اصلی داستان، زن جوان بیست‌ساله‌ای به‌نام هتی کوئین است. این زن مصمم و باهوش از ابتدای ورودش به کتاب آماده است که در هر دو زمینه حرفه‌ای و شخصی، در محل کار (و دورانی) که مردسالاری بر آن چیره است، به پیشرفت برسد. او هنوز از ضربه مرگ خواهر محبوب خود آنا در هنگام زایمان و پیش از آن از فرار عشقی «بین‌مذهبی» کاتولیک-پروتستان وی و در پی آن قهر با مادرشان به خود نیامده است. هتی به ما می‌گوید، اندوه حجابی بود که ذهن او را از رویدادهای بین‌المللی آن روزهای پرمخاطره سال1940، به دور نگاه داشته بود. اشغالِ نظامیِ شهرهای دیگر، بمباران لندن توسط لوفت‌‌وافه (نیروی هوایی آلمان نازی)، همگی «مانند غرش نامحسوس قطاری در دوردست بود ــ صدایی که به زحمت شنیده می‌شد و همواره درحال فروکش‌کردن بود، و به همین دلیل راهی به درون غبارِ حزن و اندوه او نمی‌یافت.»

علاقه هتی در انجام مسئولیت‌هایش در باغ‌وحش، منجر به بالندگی قابلیت‌ها و استقلال فردی او می‌شود و ظرفیت او را در بهره‌مندی از شادی‌ها افزایش می‌دهد. روابط عشقی، دوستی‌ها و پیوندهای خانوادگی در ادامه شرایط بغرنج‌تری پیدا می‌کنند. والش به شرح طبیعت مغشوش و خطراتی که در سر راه روابط جوانان تازه به‌بلوغ‌رسیده وجود دارد می‌پردازد و به شخصیت‌هایش چه پیر و چه جوان فضای لازم را می‌دهد تا بتوانند به ابراز وجود پرداخته، به تکامل برسند و خوانندگان را غافلگیر کنند، بدون اینکه به‌نظر برسد دارند مسیر اشتباهی را طی می‌کنند.

شخصیت‌های فرعی حضور پررنگی در داستان دارند: این فهرست، ویولت، ماده‌فیل داستان را هم دربرمی‌‌‌گیرد که پس از کشته‌شدن مادرش توسط یک شکارچی غیرمجاز در«سرزمین دوردست سیلان،» (سریلانکای فعلی) یاد می‌گیرد که خود را با شرایط وفق داده و دوباره به کسی اعتماد کند. رُز، مادر دوری ‌گزین هتی؛ آقای رایت، رئیس عبوس باغ‌وحش که «اغلب با حیوانات با مهربانی بیشتری صحبت می‌کند تا با انسان‌ها»؛ فریس پول، دوست هم‌مدرسه‌ای هتی که مانند خود او شیفته طبیعت است؛ و لیام، شوهرخواهر هتی که ارتباطی دردسر‌آفرین با ارتش جمهوریخواه ایرلند برقرار کرده است، نیز هستند. در کنار این همراهان، هتی حتی حضور آنا را نیز حس می‌کند که در ابتدای کتاب نجواکنان می‌گوید، «اون ماده‌فیل متعلق به تو است، همانی است که می‌خواستی.»

دنبال‌کردن همه اینها آسان به‌نظر نمی‌رسد، اما خواننده هرگز در این دنیای پرجزئیات احساس گم‌گشتگی نمی‌کند، بلکه به‌عکس، والش با چنان ویژگی به صحنه‌هایش جهت می‌دهد که خواننده عملا مسیرش در گرداگردِ بلفاست را از میان بیراهه‌ها و شناسایی نشانه‌های آشنای جاده آنتریم پیدا می‌کند و از لحظه به لحظه آن لذت می‌برد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...