صفدر تقی‌زاده شنبه، ۲۳ مردادماه در آمریکا و در سن ۸۹سالگی از دنیا رفت.

صفدر تقی‌زاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، صفدر تقی زاده، مترجم و نویسنده، متولد سال ۱۳۱۱ در آبادان بود. او که دانش‌آموخته مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران بود، مدتی در دانشکده نفت آبادان نیز زیر نظر آموزگاران انگلیسی به تحصیل پرداخت. تحصیل در دانشکده نفت موجب پیشرفت دانش زبان انگلیسی او شد.

صفدر تقی‌زاده علاوه بر ترجمه انگلیسی به فارسی و ترجمه فارسی به انگلیسی، سال‌ها به تدریس زبان انگلیسی پرداخت و در دانشگاه‌های تهران، علامه طباطبایی و شهید بهشتی تدریس زبان انگلیسی تخصصی را بر عهده داشت. تقی‌زاده در دوره‌هایی عضو هیئت داوران جایزه‌های ادبی بود و ترجمه را هم رها نکرد.

از ترجمه‌ها و کتاب‌های منتشرشده توسط او می‌توان به این عنوان‌ها اشاره کرد: «آنا کریستی» اثر یوجین اونیل، «مرگ در جنگل» اثر شروود اندرسن، «اهریمن پیر» اثر پرل باک، «سفر دور و دراز به وطن» (مجموعه نمایش‌نامه کوتاه) یوجین اونیل، «تورتیلا فلت» اثر جان اشتاین بک، «بزرگترین شخصیت‌های قرن بیستم: مهمترین شخصیت‌های قرن و هزاره از دید منتقدان مجله تایم»، «داستان‌های کوتاه از نویسندگان امروز ایران و جهان» (با همکاری اصغر الهی)، رمان برگزیده معاصر آنتونی برجس، داستان‌های کوتاه ایران و جهان، «تاریخ تمدن: رنسانس» اثر ویل دورانت (با همکاری ابوطالب صامری، «زائران غریب» (دوازده داستان) اثر گابریل گارسیا مارکز، «یاد و نگاه: چهره‌های هنر و فرهنگ معاصر ایران» (ترجمه به انگلیسی)، «یوجین اونیل» اثر جان گسنر، «اگر ادبیات وجود نداشت» اثر دوریس لسینگ، «شعر جهان» اثر سی. کی. ویلیامز، «غیب‌گویی: یودیت» اثر پیتر هاندکه، «سینما و موسیقی: فیلمنامه‌نویسی به سبک گودار» اثر اومبرتو اکو، «جهنم روی زمین» اثر رابرت جیمز، «اهانت به تماشاگر: سیل» اثر پیتر هاندکه، «کمال» اثر ولادیمیر ناباکوف، «بعضی چیزها پایدار می‌مانند دست‌گرمی برای نوشتن یک داستان»، «روشنایی مثل آب است»، سه شعر از گونتر گراس، «سرودی برای بوی هیزم» و «واقعه‌ای سر پیچ خیابان». برخی ترجمه‌های تقی‌زاده با همکاری محمدعلی صفریان بوده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...