جواد لگزیان | ایبنا


به تازگی کتاب «تحول آموزش عالی در عصر جامعه ۵.۰ : آغاز راه آموزش عالی بین‌المللی» تالیف حسین چناری منتشر شده است. چناری پژوهشگر در عرصه آموزش و رئیس دانشکده بین‌المللی ابن سینا گرجستان در این کتاب می‌کوشد ضمن تشریح دقیق شرایط زیستی و آموزشی در دنیای امروز خوانندگان را با لزوم همگرایی همه نوآوری‌های علمی و فنی برای آموزش و زندگی بهتر آشنا کند. گفتگوی ما درباره این کتاب که حاوی نکات مهمی برای نظام آموزشی است را در ادامه می‌خوانید:



جامعه ۵.۰ به چه معنی است و چه تغییراتی در آینده نزدیک به دنبال خواهد داشت؟
جامعه ۵.۰ جامعه‌ای انسان‌محور است که در آن دستاوردهای اقتصادی و مسائل اجتماعی همگام بوده و فضای سایبری و فیزیکی در هم آمیخته است. با شکل‌گیری و رشد انقلاب صنعتی چهارم و در سایه اقتصاد چرخشی ، جوامع متحول شده و نسل جدیدی از جامعه در آینده قابل تصور است. دولت ژاپن در سال ۲۰۱۶ طرحی را معرفی کرد که هدف آن استفاده و توسعه‌ی فناوری‌های انقلاب صنعتی چهارم برای بازآفرینی جامعه، حل مسائل، معضلات اجتماعی و همچنین ایجاد برابری در بهره‌گیری از منابع و درآمدهای ملی برای همه‌ی طبقات اجتماعی است. این طرح که با نام جامعه ۵.۰ به جهان معرفی شد، به دنبال آن است که همه‌ی بازیگران اجتماعی، از دولت گرفته تا دانشگاه و کارآفرینان و درنهایت عموم مردم را برای تحقق والاترین هدف آن بسیج کند که آن هدف، ضمن حفظ اهداف توسعه‌ی اقتصادی ژاپن، رفاه عمومی بود.

اصطلاح جامعه ۵.۰ نخستین بار در سندی با عنوان «پنجمین طرح اساسی علم و فناوری» استفاده شد. این واژه را شورای علم، فناوری و نوآوری دولت ژاپن تدوین کرد و در ماه ژانویه ۲۰۱۶ هیئت وزرای ژاپن، این طرح را اجرا کرد. از آن زمان تاکنون، گسترش این اصطلاح و شکل‌گیری مفاهیم بنیادین آن را شاهد بوده‌ایم.

در آینده با توجه به پیشرفت روز افزون تکنولوژی زندگی انسانها دارای چرخشی ۳۶۰ درجه خواهد بود و انسان‌هایی می‌توانند بهتر زندگی کنند که از قبل خود را برای این گونه جوامع آماده کرده باشند. اساسی‌ترین تغییر در این مفهوم این است که ما دیگر تنها بر فناوری تمرکز نمی‌کنیم، بلکه انسان در مرکز قرار می‌گیرد و بنابراین آن را «رویکرد انسان‌محور» می‌نامیم.

آیا «پنجمین طرح اساسی علم و فناوری» که در ژاپن پیشنهاد شده برای جامعه ما هم قابل اجرا است؟
بله قابل اجرا است، بشرط اینکه زیر ساخت‌ها را آماده و انسانها را برای ورود به چینن جامعه‌ای آموزش دهیم. یعنی باید انسانهایی خردمند پرورش دهیم که هم آگاهی فنی و فناوری داشته باشند و هم مفاهیم انسانی و عقلانی را درک کرده باشند. در دنیای امروزی با این حجم فناوری انسان تک بعدی توان زندگی در جامعه ۵.۰ را نخواهد داشت.

نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها در دنیای دیجیتال امروز را بیان کنید؟
در دنیای دیجیتال، نقاط قوت ممکن است شامل دسترسی به فناوری‌های نوین، دانش و تجربه در حوزه‌های مختلف دیجیتال، ارائه خدمات و محصولات با کیفیت بالا و بازخورد مثبت از مصرف کنندگان باشد. نقاط ضعف ممکن است شامل عدم تطابق با نیازهای بازار، کمبود منابع مالی و انسانی، عدم توان رقابت با رقبا و تغییرات محیط کسب وکار باشد. البته اگر صاحبان کسب و کار در مقابل تغییرات آینده واکنش مناسب نشان ندهند.

فرصت‌ها هم ممکن است شامل گسترش بازار هدف، افزایش تقاضا برای خدمات و محصولات دیجیتال، ارتقاء سطح کارآمدی و بهره‌وری با استفاده از فناوریهای جدید، ایجاد همکاریهای استراتژیک با سایر سازمانهای دیجیتال باشد. تهدیدها ممکن است شامل رقابت شدید در بازار، تغییر سلایق و انتظارات مشتریان، نوسانات قوانین و مقررات مربوط به حوزه دیجیتال، افزایش خطرات امنیت سایبری و حفظ حریم خصوصی باشد.

پیشنهاد مشخص شما برای رویارویی با چالشهای دنیای فن‌آوری امروز چیست؟
دنیای فن آوری پر از امکانات و همچنین چالشهای متعددی است که نیاز به توجه و تلاش دارد. برخی از پیشنهادات خاص برای رویارویی با این چالش‌ها عبارتند از:
۱- آموزش‌های مداوم: فناوری‌ها در حال تغییر و پیشرفت هستند و برای دنبال کردن آنها لازم است که دانش و مهارت خود را به روز کنیم. شما می‌توانید از منابع آموزشی مختلف مانند کتابها، مقالات، ویدئوها، دوره‌های آنلاین و غیره استفاده کنید.

۲- حفظ تعادل: فن آوری‌ها ممکن است به شما امکانات و راحتیهای زیادی بدهند، اما همچنین ممکن است به سلامت جسمانی و روانی شما آسیب بزنند. برای جلوگیری از این خطر، لازم است که تعادل خود را در استفاده از فن آوری‌ها حفظ کنید. شما باید به خود زمان و فرصت بدهید که از صفحه نمایش دور شده و با خانواده، دوستان، طبیعت و خودتان در ارتباط باشید. همچنین باید به تغذیه سالم، ورزش منظم، استراحت کافی و مدیریت استرس توجه کنید.

۳- حفظ اخلاق: فن آوری‌ها ممکن است به شما قدرت و قابلیت‌های جدیدی بدهند، اما همچنین مسئولیت‌های جدیدی را نیز به دوش شما خواهند گذاشت. شما باید در استفاده از فن‌آوری‌ها به اصول و قوانین اخلاقی پایبند باشید و حقوق دیگران را رعایت کنید. شما نباید از فن‌آوری‌ها برای هدفهای نامشروع و خلاف قانون، تخریب کار دیگران، سرقت، تقلب، تحریک و توهین استفاده کنید. شما باید به حفظ حریم خصوصی خود و دیگران، امنیت اطلاعاتی، حقوق مالکیت معنوی، حق انتخاب و رأی، حق دسترسی به اطلاعات و آموزش، حق بر عدالت و برابری احترام بگذارید.

تحولات برنامه درسی آموزش عالی در دهه آینده را چطور ارزیابی می‌کنید؟
با وجود چالش‌های فراوان، برنامه درسی آموزش عالی نباید به عنوان چارچوب ثابت و تغییرناپذیر دیده شود. بلکه باید به عنوان فضایی دارای پتانسیل تحول و تجدید نظر مد نظر قرار گیرد. فرصتهای مختلف مانند ايجاد همكارى‌هاى استراتژيك با ساير سازمان‌هاى دانشگاهى و غير دانشگاهى، گسترش بازار هدف، افزایش تقاضا برای خدمات و محصولات دانش بنيان و ارتقاء سطح کارآمدى و بهره‌وری با استفاده از فناورى‌هاى جديد می‌تواند به بهبود و تحول برنامه درسى آموزش عالى كمك كند.

برای این منظور، لازم است که عوامل مختلفی را در نظر گرفت، از جمله باید به سمت بین‌المللی سازی برنامه درسی حرکت کرد، یعنی در اکثر سرفصل‌ها باید با نگاه آینده پژوهی و رویکرد بین‌المللی حرکت کنیم . متاسفانه خیلی از سرفصل‌های برنامه درسی به روز نیستند و در برخی مواد حتی برای چندین سال قبل میباشند. برنامه‌های درسی میبایست مبتنی بر جامعه یادگیری باشد.

برای همگامی دانشگاه و جامعه ۵.۰ چه کارهایی باید صورت پذیرد؟
جامعه ۵.۰ جامعه‌ای انسان محور است که در آن دستاوردهای اقتصادی و مسائل اجتماعی همگام بوده و فضای سایبری و فیزیکی در هم آمیخته است. این جامعه نیازمند دانشگاه‌هایی است که بتوانند با تغییرات سریع و چالشهای متعدد این عصر همگام شوند و نقش فعال و مؤثری در تولید، انتقال و بهره برداری از دانش داشته باشند.

برای این منظور، چند کار می‌توان انجام داد: توسعه برنامه‌های آموزشی مبتنی بر نیازهای جامعه ۵.۰: دانشگاهها باید برنامه‌های آموزشی خود را با توجه به نیازهای جامعه ۵.۰ طراحی و اجرا کنند. این برنامه‌ها باید به دانشجویان مهارتهای لازم حل مسال را برای حل مسائل اجتماعی، استفاده از فناوریهای نوین، خلاقیت و نوآوری، همکاری و تعامل با سایرین، یادگیری مداوم و تطبیق با تغییرات آموزش دهند.
افزایش فعالیتهای پژوهشی و نوآورانه مبتنی بر جامعه ۵.۰: دانشگاه‌ها باید فعالیت‌های پژوهشی و نوآورانه خود را با هدف حل مسائل جامعه افزایش دهند. این فعالیت‌ها باید به تولید دانش، فناوری و محصولات جدید که به بهبود کیفیت زندگی، رفع نابرابریها، حفظ محیط زیست، تقویت هوش مصنوعی، ارتباطات و شبکه سازی، تقویت سلامت و رفاه عمومی کمک کنند، منجر شوند.

گسترش همکاری‌های استراتژيك با ساير سازمان‌هاى دانشگاهى و غير دانشگاهى: دانشگاه‌ها باید با سایر سازمان‌های دانشگاهى و غير دانشگاهى مانند صنعت، دولت، جامعه، رسانه‌ها و سازمان‌های بین‌المللي همکاریهای استراتژيك برقرار کنند. این همکاریها باید به تبادل دانش، منابع و تجارب، افزایش توانمندی‌ها، ایجاد فرصت‌های یادگیری و کارآفرینی، افزایش تأثیرگذاری و نفوذ، ارتقاء سطح کارآمدی و بهره‌وری، افزایش رضایتمندی و اعتماد عمومی منجر شوند.

به چند مورد دیگر هم می‌توان اشاره کنم: ایجاد فضای نوآورانه و کارآفرینانه در دانشگاهها و تشویق دانشجویان و اساتید به تولید دانش و فناوری برای حل مسائل جامعه؛ تقویت رابطه بین دانشگاهها و صنعت و جامعه و افزایش همکاری‌های علمی، پژوهشی، آموزشی و اجرایی؛ توسعه پایدار و مسئولانه دانشگاهها با توجه به نیازها، ارزشها و منافع جامعه و محیط زیست؛ به روزرسانی برنامه‌های آموزشی و پژوهشی دانشگاهها با استفاده از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات و تقویت سرمایه اجتماعی و فرهنگی در دانشگاهها و جامعه و افزایش شادکامی، خلاقیت، همدلی و همکاری.

لطفا قدری برای ما درباره مسئولیت اجتماعی دانشگاه و یادگیری توانایی‌های بین ‌رشته‌ای توضیح دهید.
مسئولیت اجتماعی دانشگاه به معنای تعهد و مسئولیت دانشگاه در برابر جامعه و محیط زیست است. دانشگاهها به عنوان نهادهای تولید و انتقال دانش، میتوانند نقش موثری در حل مسائل و چالشهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی داشته باشند. برای این منظور، دانشگاهها باید با توجه به نیازها و انتظارات جامعه، برنامه‌های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی خود را طراحی و اجرا کنند. همچنین باید با رعایت اصول شفافیت، شایسته سالاری، اخلاق حرفه ای و حفظ منابع طبیعی، به بهبود کیفیت زندگی افراد و گروههای مختلف کمک کنند.

یادگیری توانایی‌های بین رشته ای به معنای توسعه و استفاده از دانش، مفاهیم، روش‌ها و تجارب دو یا چند رشته یا تخصص علمی برای شناخت و حل یک مسئله یا پدیده پیچیده است. در دنیای امروز که با تغییرات سریع و پویا روبرو است، یادگیرندگان نیاز دارند که بتوانند با استفاده از روش‌های نوین و خلاقانه، به مسائل جدید پاسخ دهند. برای این منظور، لازم است که فراتر از حدود رشته‌های خود فکر کنند و با تلفیق دانش‌های مختلف، راهکارهای جامع و کارآمد ارائه دهند.

مبحث صلاحیت جهانی چیست و جایگاه ما در این بحث کجاست؟
از منظر آموزشی، صلاحیت حرفه‎‌ای پل ارتباطی است مابین دو دنیای «کسب وکار» و «آموزش و مهارت آموزی» و درست از زمانی که نظام‌های آموزشی و بازار کسب و کار به یکدیگر نزدیک شدند و درصدد رفع نیازهای هم برآمدند، مهارت و مهارت‌آموزی اهمیت خاصی پیدا می‌کند تا جایی که امروزه در کشورهای پیشرفته، تجربه و مهارت کلید ورود به حوزه‌های شغلی و موفقیت‌‌های اقتصادی شده‌اند و داشتن مدارک صرفاً تحصیلی، کارایی خود را از دست داده است و تمامی مشاغل نیاز به آموزش مادام العمر دارند. در جوامع نسل پنجم دیگر دیواری بین صنعت و دانشگاه نیست، به نوعی می توان گفت داخل صنعت دانشگاه وجود دارد، یعنی هرکارگاه کسب و کار خود دارای چهارچوب یادگیری مادام العمر است. به همین دلیل اجرای این موضوع ضروت بیشتری خواهد داشت و هرشخصی که بخواهد وارد نیروی کار کشور شود از قبل صلاحیت حرفه‌ای وی باید مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس مشغول به کار شود.

بیشتر کشورهای جهان از سالها قبل سیستم آموزشی خود را بر اساس آموزش‌های مادام العمر برنامه ریزی کرده‌اند. یعنی مهارت محوری بجای مدرک پروری. اگر قانون نظام صلاحیت حرفه‌ای در ایران به درستی اجرا شود در آینده نزدیک بطور معجزه آسایی شاهد بالارفتن بهروری در تمامی مشاغل خواهیم بود. چون این نظام افراد را مدام تشویق به یادگیری در حرفه تخصصی خود می‌کند. البته در اینجا دولت، اتحادیه‌ها، اصناف و کارفرمایان نقش اساسی را ایفا خواهند کرد.

لطفا در چند جمله راهکارهایی کلیدی که مد نظر دارید، خلاصه بیان فرمایید؟
ما باید به سوی کیفی سازی آموزشی حرکت کنیم. متاسفانه در چند دهه گذشته سیاست‌ها بر توسعه کمی تمرکز داشته است و از کیفی‌سازی و بین‌المللی سازی دور شدیم. همانطور که شاهد بودیم در دوران کرونا سیستم آموزشی ما شوک شدیدی را تجربه کرد. دانشگاه و کلا سیستم آموزشی باید حذف دیوار بین صنعت و دانشگاه را بطور جدی دنبال کند و خروجی‌های دانشگاه باید به سمت کسب و کار باشند.

و حرف آخر شما به عنوان یک پژوهشگر آموزشی....
به عنوان یک عضو کوچک از جامعه آموزش پیشنهاد میکنم آموزش‌ها را بین‌المللی کنیم. اکنون اگر مشاهده کنید رتبه دانشگاه‌های ما هنوز فاصله زیادی با تراز اولی‌ها دارد و سرانه تعداد دانشگاهای ما نسبت به جمعیت خیلی بیشتر از استانداردهای امروزی است و این یعنی ما باید به سمت کیفی‌سازی آموزش حرکت کنیم و سیستم آموزشی باید هرچه زودتر نظام صلاحیت حرفه ای را بطور صحیح اجرا کند تا فاصله صنعت و دانشگاه را به حداقل برسانیم. تقویت آموزشگاه‌های فنی و حرفه ای میبایست یکی از اولویت‌های سیستم آموزشی باشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...