فیلسوف دیگری | هم‌میهن


نقد سنت متافیزیکی فلسفه غرب، به‌خصوص در قرن بیستم، با نام هایدگر گره خورده است و بسیارانی او را مهمترین منتقد متافیزیک می‌دانند. در ایران نیز بسیارانی در نقد فلسفه غرب به هایدگر اقتدا می‌کردند و با زبان او به نزاع غرب می‌رفتند. با این همه امروزه می‌دانیم که نقدهایی بنیادین به هستی‌شناسی هایدگری نیز وجود دارد که لااقل برای مخاطبان ایرانی، برخی از آنها ناشناخته بودند.

دیگری و صلح فراسوی ذات حامده راستایی

یکی از این ناشناخته‌ها، اندیشه امانوئل لویناس است؛ فیلسوفی لیتوانیایی که ازقضا در دوره‌ای نیز تحت تاثیر هایدگر قرار داشت و بر مبنای اندیشه این متفکر آلمانی، به نقد استاد هایدگر، هوسرل ‌پرداخت، اما بعدتر به‌ویژه پس از فاش‌شدن همکاری هایدگر با نازی‌ها، رویکردی انتقادی در قبال او اتخاذ کرد و حتی از اتمام کتابی درباره هایدگر که در حال نوشتن آن بود، دست شست.

بعدتر نیز اگرچه مقام فلسفی هایدگر را پاس داشت و «هستی و زمان» او را یکی از پنج کتاب بزرگ فلسفه غرب دانست، اما تردیدی در قضاوت خود نسبت به کنش هایدگر روا نداشت و به‌صراحت در این باره چنین نوشت: «می‌توان بسیاری از آلمانی‌ها را بخشید، اما گذشتن از چند آلمانی دشوار است. بخشیدن هایدگر نیز دشوار است.»

از نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ به تدریج ترجمه‌هایی از آثار لویناس به فارسی منتشر شد. گام اول تألیف درباره او را اما مسعود علیا در سال ۱۳۸۸ برداشت؛ وقتی «کشف دیگری با لویناس» را نوشت. در همان سال گفت‌وگوهای لویناس با فیلیپ نمو را مراد فرهادپور و صالح نجفی ترجمه کردند و بعدتر نیز علیا کتاب بسیار مهم «از وجود به موجود» را به فارسی بازگرداند؛ اثری که همان عنوان آن نشانگر تقابل لویناس با هایدگر است.

هرچقدر هایدگر دلمشغول هستی‌شناسی بود و آنطور که بسیاری از مفسرانش نشان داده‌اند، رنج انسان‌ها و یهودیان برایش اهمیتی نداشت و آنطور که اینک در یادداشت‌های او آمده، حتی یهودیان را سزاوار «مرگ» نیز نمی‌دانست، لویناس برعکس دغدغه «دیگری» را دارد. به همین دلیل نیز به او «فیلسوف دیگری» لقب داده‌اند. بخشی عمده از این حساسیت فلسفی لویناس، به تجربه تلخی بازمی‌گردد که در قرن بیستم دید و چشید. هم رنج دیگران را دید و هم خود رنجی عظیم برد. برادرانش در جنگ کشته شدند و خود نیز چهار سال در اسارت آلمان‌ها بود. بعدتر درباره این سال‌ها چنین نوشت: «فقط یک سگ محلی با زندانیان رفتار انسانی داشت. به‌نظر می‌رسید که آخرین کانتی در آلمان باشد».

شاید به‌واسطه مشاهده و تجربه چنین شرایط دهشت‌باری بود که تأمل فلسفی خود را معطوف بدین نکته کرد که چه چیزی جهان غرب را به چنین بحران اخلاقی و فاجعه رسواکننده‌ای کشاند که ده‌ها میلیون انسان را طی جنگ‌های جهانی به کشتن داد؟ یکی از پاسخ‌های رایج به این پرسش که نزد عامه مردم نیز طرفدارانی فراوان داشت و دارد، وجود سیاستمداران دیکتاتور و تمامیت‌خواهی چون هیتلر است.

لویناس اما فیلسوف بود و نمی‌توانست با چنین پاسخی قانع شود. درنهایت او به چنین برداشتی رسید: بحران‌های اخلاقی بیش از هر چیز منبعث از فلسفه تمامیت‌طلب فیلسوفان غربی، از سقراط تا هایدگر است زیرا این اندیشمندان هر یک به نحوی و «با هدف شناخت حقیقت، امپریالیسم و تمامیت‌خواهی را نظریه‌پردازی کرده‌اند» و «پیامد این امر در صحنه اجتماعی، «دیگری»ستیزی بوده است»؛ حال آنکه آنچه در فلسفه لویناس درنهایت محوریت می‌یابد، مسئولیت نامتناهی نامتقارن خویش نسبت به «دیگری» و «دیگران» است.

کتاب «دیگری و صلح فراسوی ذات در اندیشه امانوئل لویناس» اثر حامده راستایی، شرحی بر چگونگی تعین این مسئولیت در سوژه نسبت به دیگری و دیگران است. کتاب از چهار فصل تشکیل شده است؛ امپریالیسم «همان» و گریز از «دیگری»، تاریخ سرگذشت سوژه و رابطه با «دیگری»، فروپاشی امپریالیسم «همان» و مسئولیت در برابر «دیگری» و سریان مسئولیت در جامعه. در فصل نخست تصویری از سوژه‌ای تمامیت‌خواه و امپریالیست به تصویر کشیده می‌شود که در طلب تصرف و تسلط بر تمام جهان است و می‌کوشد همه اغیار را به زیر سلطه مفهومی خود درآورد.

از نظر لویناس، فلسفه غرب «هستی‌شناسی و فروکاست غیر به «همان» است» زیرا «فلسفه از ابتدا تاکنون خودمحوری و هستی‌شناسی به‌مثابه فلسفه اولی و فلسفه قدرت است، چراکه نمی‌تواند چیزی را غیرقابل شناخت بداند.» در فصل دوم اما «همان» خرسند از بلع و تملک جهان، با غیری مواجه می‌شود که مطلقاً غیر است، زیرا به فراچنگ سوژه نمی‌آید و نامتناهی است.

لویناس این غیر را «دیگری» می‌داند. این دیگری در قالب چیزی که لویناس «چهره» می‌نامد، بر «همان» متجلی می‌شود و در این مواجهه، مفارقت رقم می‌خورد؛ امری که به فروپاشی امپریالیسم «همان»، تاسیس اخلاق و پذیرش مسئولیت نامتناهی و نامتقارن سوژه در قبال «دیگری» می‌انجامد. در مرحله نهایی اما سوژه با شخص سوم مواجه می‌شود که از چشمان «دیگری» به او می‌نگرد و با برهم زدن محفل دونفره سوژه و «دیگری»، پای سوژه را به جامعه باز می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...