عدالت مهمتر است یا دموکراسی؟ | الف


درباره تاریخ مشروطه ایران کتابهای فراوانی نوشته شده است، اما اگر از منابع دست اول (که همزمان با سالهای مشروطه یا کمی بعد از آن نوشته شده‌اند) بگذریم، دیگر کتابها اغلب با رویکردی تاریخ نگارانه به این ماجرای مهم و دوران سازِ معاصر ایران پرداخته و به روایت خطی حوادث با ترتیب زمانی وقوع آن پرداخته‌اند. از این منظر انگشت شمارند کتابهایی که کوشیده‌اند با رویکردی تحلیلی و با توجه به مبانی فکری جریانهای مختلف حاضر در این رخداد تاریخی حرفی نو را مطرح کرده یا افقی تازه را به روی آن بگشاید.

از عدالت‌خانه تا مشورت‌خانه» نوشته فاطمه قیاسی

کتاب «از عدالت‌خانه تا مشورت‌خانه» نوشته فاطمه قیاسی که به همت نشر لوح فکر وارد بازار کتاب شده است از جمله کتابهایی است که به جای وقایع نگاری مشروطه، با رویکردی فکر شده و مشخص به بررسی مبانی فکری و تاثیر آن بر تغییر و تحول‌های سیاسی این واقعه مهم تاریخ معاصر ایران پرداخته است.

آنگونه که در عنوان فرعی کتاب نیز مورد اشاره قرار گرفته، تاکید نویسنده روی «تعامل اندیشه و عمل در عصر مشرو طیت» بوده است. فاطمه قیاسی در دو محور اندیشه سیاسی و اندیشه دینی کوشیده تا با تاکید بر چنین تعاملی به تجزیه تحلیل وقایع آن روزگار بنشیند. اتخاذ این رویکرد و پرداختن به سیر تحول و تطور اندیشه دینی و اندیشه سیاسی مهمترین فاکتور در تازگی و جذابیت بخشی در این کتاب محسوب می‌شود.

نويسنده کتاب حاضر براین باور است که تحولات اجتماعي و سياسي در ايران ادامه جنبش‌هايي بود که به صورت فراگير در جهان در حال وقوع بود و البته به شکل پررنگی در کشورهاي منطقه همچون روسيه و عثماني قابل مشاهده بود. از این منظر، جريان نوسازي در ايران و شکل گيري انديشه اصلاح طلبي، با تغيير در زمينه هاي اجتماعي، سياسي و نظامي آغاز شد.

بنابراین فاطمه قياسي در اثر حاضر نشان می‌دهد که چگونه تغییر و تحول‌های فکری سیاسی و اجتماعی در ایران که حاصل بده و بستان فکری و فرهنگی با اروپائیان (غرب) بود، به تفاسير جديدي از دين و سياست در آن روزگار رسید و این تفسیر‌ها مبنای اندیشه و عمل در عصر مشروطیت شد. این کتاب در چهار بخش نوشته شده است «اندیشه سیاسی – دینی»؛ «کنش سیاسی»؛ «تعامل اندیشه دینی و عمل سیاسی» و «دین و سیاست».

عنوان کتاب «از عدالت خانه تا مشورت خانه» به این واقعیت تاریخی ارجاع می‌دهد که تغییر و تحول‌های افکار سیاسی در میان روحانیون و روشنفکران در آن سالها به نقد ساختار سیاسی موجود منتهی شد، ساختاری بسته با قدرتی متمرکز در دست پادشاهان خودکامه. ضرورت نوسازی و اصلاح ساختار سیاسی که با همراهی و به پاخاستن توده مردم نیز همراه شد ابتدا با درخواست عدالت خانه متبلور شد. در حقیقت این واکنش ظلم ستیزانه که به نوعی ایده ضرورت برقراری عدالت و نهادی متولی آن را در ذهن جامعه شکل داد به تدریج با تعامل اندیشه و عمل سیاسی به تفاسیر تازه از نسبت دین و سیاست انجانید و در این رهگذر خواست عدالت خانه به شکل مشورت خانه تغییر شکل داد و با توجه به تجربه‌های برگرفته از کشورهای اروپایی به شکل مجلس شورا در آمد.

این تغییر که در کلان ترین سطح تحولات عصر مشروطه رخ داد، حاکی از این واقعیت است که مردم به این درک می‌رسند که ساختاری که ضامن برقراری عدالت باشد کار آمد تر نهادی است که بخواهد عدالت را اجرا کند .
فاطمه قیاسی در این کتاب ارزنده با نگاهی جزئی نگر و دقیق جریانهای مختلف در اندیشه سیاسی و همچنین اندیشه دینی را صورت بندی کرده و با پرداختن به شخصیت‌های تاثیر گذار هم در میان روحانیون و هم در میان روشنفکران نشان می‌دهد که چگونه تحولات فکری در بستر زمانی آن روزگار (سالهای مشروطه) شکل گرفته و آثار خود را آشکار می‌کند.

بنابراین کتاب حاضر را می‌توان به عنوان اثری سودمند که به تبیین اندیشه سیاسی و تغییر و تحولات آن در تعامل با عمل سیاسی می‌پردازد توصیه کرد به ویژه اینکه در این رهگذر به نقش روشنفکران و به‌خصوص روحانیون در ستیز با ساختار بسته حکومت قاجار پرداخته و نشان می‌دهد که چگونه مبانی اندیشه ایشان باعث رقم خوردن رفتار سیاسی آنها شده است. خواننده این کتاب به روشنی در می‌یابد که چرا آن دسته از روحانیونی که در ابتدا درکنار هم برای امضای فرمان مشروطیت همراه بودند در ادامه روبه روی یکدیگر ایستادند. چهره‌هایی همانند سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی در کنار مردم ایستادند و شیخ فضل الله نوری در کنار مستبدی همانند محمد علی شاه در برابر مردم.

سخن آخر اینکه در کتاب حاضر نویسنده تصویری از فضای اندیشه سیاسی و دینی آن روزگار ترسیم کرده و به رفتار شناسی جریانها و چهره‌های مطرح آن روزگار (روشنفکران و خاصه روحانیون) متاثر از این فضا پرداخته است. بنابراین مخاطب کتاب وقایع و رخدادها را در پرتو اندیشه دینی و سیاسی آن روزگار مورد تحلیل قرار داده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...