کتاب «گزارش سانسور یک فیلم: جنوب شهرِ فرخ غفاری» نوشته عباس بهارلو از سوی نشر قطره منتشر شد.

گزارش سانسور یک فیلم: جنوب شهرِ فرخ غفاری» نوشته عباس بهارلو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «گزارش سانسور یک فیلم: جنوب شهرِ فرخ غفاری» در چهار فصل: «پیشگفتار»، «فصل اول؛ داستان یک زندگی»، «فصل دوم؛ داستان یک سانسور»، «فصل سوم؛ طرح اولیه فیلمنامه جنوب شهر» و «فصل چهارم؛ آلبوم عکس‌ها»  منتشر شده است.

درباره این کتاب آمده است: این کتاب فقط درباره سانسور و توقیف فیلم «جنوب شهر» و حیات هنری کارگردان آن فرخ غفاری نیست، بلکه تصویری، ولو تند و گذران، از موقعیت و فضای یک دوره تاریخی هم است. فرض بر این است که این گزارش، یا روایت، به ترسیم یک مرز تعیین‌کننده یا نوعی مَقطع، در تاریخ سینمای ایران نیز کمک می‌کند؛ زیرا «جنوب شهر» و غفاری را نمی‌شود با گزِ آشنا و رایج سینمای ایران اندازه گرفت. جَنَم و تلقی او از فیلم‌سازی ریشه در فرهنگ و فضای آشکارا متفاوتی داشت که او سرخوشانه در آن بالیده بود و هدفش گذاشتن بنایی بود که پیش از آن در سینمای ایران وجود نداشت؛ اگرچه واقف بود که با فیلمش واکنش‌هایی را هم برمی‌انگیزد. این حقیقت از همان سال‌هایِ اطرافِ ساخته شدنِ فیلم و توقیف آن کمابیش مشهود بود و به‌ویژه در سال‌های بعد منتقدان و فیلم‌سازانِ بسیاری با عبارت‌بندی‌های گوناگون آن را تأیید و تصریح کردند.»

کتاب «گزارش سانسور یک فیلم: جنوب شهرِ فرخ غفاری» نوشته عباس بهارلو در 277 صفحه و به‌بهای 145هزار تومان راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...