مجموعه داستان و نمایشنامه «میقان» نوشته زهرا مینوئی، به همت نشر داستان راهی کتاب‌فروشی‌ها شد.

میقان زهرا مینوئی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب شامل دو نمایشنامه به نام‌های «میقان» و «طوطی ماهی» و سه داستان کوتاه با عناوین «آخرین سفر»، «طوفان» و «پنج‌شنبه‌های طلایی» است. نمایشنامه میقان از این مجموعه پیشتر تندیس زرّین اولین دوره‌ی جشنواره‌ی حیات (1395) را برای مینویی به همراه داشته است.

در بخشی از متن کتاب می‌خوانیم: «اگر تفنگِ برنوی لول‌بلندِ خوش‌دستِ خان‌رسول همراهش بود و کمی پول داشت، منتظرِ آمدنِ رشیده‌خانم نمی‌شد، حمیرا را از توی این اتاق‌های تودرتو پیدا می‌کرد، دستش را می‌گرفت و می‌بُرد به اتاقِ شاه‌نشینِ عمارت که با سقفِ آینه‌کاری زیبا و پنجره‌های رو به حیاطش سال‌هاست رنگِ مهمان و عروس به خود ندیده؛ اما بندِ چرمی تفنگ هنوز بر دوشش نیفتاده و قطارِ فشنگ دورِ کمرش نیست.
در این سال‌ها هر بار که خواسته تفنگ را که خودِ خان‌رسول گفته مالِ پسرِ ارشد است، برای شکارِ کَل و بز با خود ببرد، نگاهِ غضبناکِ خان‌رسول بازش داشته است.»

کتاب «میقان» نوشته زهرا مینوئی، در 108 صفحه، با شمارگان 300 نسخه، به قیمت 50 هزار تومان، در قطع رقعی و جلد شومیز، از سوی نشر داستان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...