کتاب «پرسپکتیو به منزله صورت سمبلیک» نوشته اروین پانوفسکی با ترجمه محمد سپاهی توسط نشر چشمه منتشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب بیست و یکمین عنوان مجموعه «درباره هنر» و چهاردهمین عنوان مجموعه «تصویر» است که این ناشر چاپ می‌کند.

اروین پانوفسکی متولد سال ۱۸۹۲ و از نسل دوم منتقدان آلمانی پژوهش‌های تاریخ پوزیتیویستی است. او در سال ۱۹۲۰ نوشت: محصولات هنری ابراز عقیده سوژه‌ها نیستند، بلکه نحوه‌ای از شکل‌دهی به ماده‌اند؛ نه رخداد، بلکه پیامد [آن] هستند. طبق نظر این پژوهشگر، هر مطالعه تاریخی باید تصدیق کند که این اشیا خودآیین هستند؛ یعنی استحصال‌شان از شرایط محیط پدیداری محال است. این نخستین گام ضروری برای هر تاریخ فرهنگ غیرماتریالیستی بود.

کتاب و در واقع جستارهای «پرسپکتیو به منزله صورت سمبلیک» یکی از مشهورترین پژوهش‌های بینارشته‌ای تاریخ هنر محسوب می‌شود. این جستار و مطالب کتاب، با کنارهم‌گذاشتن حقایقی درباره فیزیولوژی و روان‌شناسی حس بینایی، اصول علم هندسه و فیزیک نور و همچنین نگرش‌های فلسفی و دینی به واقعیت تهیه شده‌اند و به مطالعه تاریخی درباره یکی از شیوه‌های رایج در بازنمایی هنرهای تجسمی می‌پردازد.

نوشته‌های پانوفسکی در این کتاب، علاوه بر بلندپروازی‌های نظری، گستره تاریخی وسیعی را از یونان باستان تا هنر مدرن در بر می‌گیرد و تقریباً تمام متن‌های پیشامدرن در باب پرسپکتیو را به مخاطب معرفی می‌کنند.

کتاب پیش رو در ۴ فصل گردآوری و تدوین شده که این ۴ فصل، ۸۰ صفحه اول کتاب را در بر می‌گیرند. از صفحه ۸۱ تا ۲۰۸ هم پی‌نوشت‌های مفصل، نمایه و تصاویر چاپ شده‌اند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

غلبه بر قوانین بازنمایی قرون وسطا با دستاوردهای دوچّو و جوتّو آغاز می‌شود. چراکه بازنمایی فضای داخلیِ بسته، طوری که به‌وضوح همچون جسمی توخالی به نظر آید، چیزی فراتر از تثبیت اشیاست. این امر نشانه انقلابی در سنجش قابلیت‌های فرمی سطح تصویر است. از این پس، این سطحْ دیوار یا قابی پذیرای شکل اشیا و فیگورهای مجزا نیست، بلکه بار دیگر تبدیل به قابی شده که متقاعدمان می‌کند از خلالش به فضایی می‌نگریم، حتی اگر این فضا از هر سمت بسته باشد. این سطح آماده پذیرش تعریف «صفحه تصویر» به معنی واقعی کلمه است. نگرشی که پس از دوران باستان مسدود شده بود، یعنی چشم‌انداز یا «از خلال چیزی نگریستن»، بار دیگر باز شده است؛ و می‌توان حس کرد که تصویر نقاشی‌شده می‌تواند بار دیگر به بُرشی از یک فضای بی‌کران تبدیل شود، البته با این تفاوت که این‌بار فضا صُلب‌تر و از نظر اجزا، نظام‌مندتر از دوران باستان است.

بی‌تردید، چند قدم دیگر _ که امروزه تصورش برای‌مان سخت است _ مانده بود تا این هدف تحقق یابد. چرا که کرانمند بودن فقط یکی از ویژگی‌های فضای آثار دوچّو (تابلوِ ۱۰) است؛ [کرانمندی] بدین معنا که فضا از جلو با صفحه تصویر، از عقب با دیوار پشتی اتاق و از طرفین با دیوارهای جانبی بسته می‌شود. این فضا ویژگی دیگری هم دارد که ناسازگاری [درونی] آن است؛ بدین معنا که اشیا _ مثلاً در نمونه فوق، میز شام آخر _ به گونه‌ای دیده می‌شوند که گویی مقابل «جعبه فضا» ایستاده‌اند، نه در داخل آن؛ و این‌که خطوط عمقی [لبه] اشیایی که نمای نامتقارن دارند (مانند بناها یا اثاثیه متمایل به کناره‌های تصویر) همچنان با هم موازی‌اند، در حالی که از نمای متقارن (یعنی وقتی محور مرکزی تصویر و محور مرکزی شیء بازنمایی‌شده روی هم می‌افتند) راستای خطوط عمقی کمابیش به یک نقطه گریز، یا در سطوح قائم دست‌کم به خط افق می‌رسند. (۴۱) اما حتی در چنین نمای متقارنی، وقتی سقف به چند بخش تقسیم می‌شود، بخش میانی از بخش‌های مجاور جداست، چون خطوط عمقی فقط در بخش مرکزی به سمت یک نقطه گریز مشترک هم‌گرا هستند، در حالی که در سایر بخش‌ها خطوط عمقی انحراف تقریباً زیادی از این نقطه گریز دارند. (۴۲) بنابراین در ابتدا، وحدت پرسپکتیوی فقط در صفحه موضعی تحقق یافته بود، نه در صفحه سراسری؛ پس هنوز وحدت کل فضا محلی از اِعراب نداشت.

این کتاب با ۲۰۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۲ هزار تومان منتشر شده است.

هنر |
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...