کتاب «رقص مضراب» به قلم سیاوش کامکار، مهیار طریحی و مصطفی مومنیان منتشر شده است.

رقص مضراب سیاوش کامکار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب که شاملِ ۲۲ قطعه برای سنتورنوازی معاصر است در انتشارات هستان منتشر شده است.

در معرفی این کتاب به قلم نویسندگانش آمده است: «حس زیبای یادگیری و یاددادنِ هم‌زمان، انگیزه‌ اصلی انتشار این کتاب است. از روزی که باافتخار در محضرِ استاد اردوان کامکار شاگردی کردیم و شیوه‌ سنتورنوازی معاصر را آموختیم بیش از یک دهه می‌گذرد. از آن زمان تا به امروز اشتیاقِ آموزش آن‌چه فراگرفته‌ایم در وجود ما جای گرفته و آموزش بخشی جدایی‌ناپذیر از فعالیت‌های حرفه‌ای ما شده است. پس از گذراندنِ فراز و فرودهای فراوان و همدلی‌هایی که در دوره‌ آموزش پدید آمد، همچنین اجرای کنسرت‌های تریو برای سنتور و همکاری در مسترکلاس‌های استاد کامکار، بر آن شدیم تا از آن‌چه اندوخته بودیم، بهره گیریم و در کنسرت‌های مختلف قطعات یکدیگر را اجرا کنیم و پس از هر اجرا، پیشنهادها و انتقادات درباره‌ آن قطعات را با همراهی یکدیگر بررسی کنیم. این کار در فضایی دوستانه از یک‌سو و سخت‌گیری‌ها و نکته‌سنجی‌های استادمان، از سوی دیگر انجام می‌پذیرفت. هم‌زمانی این دو حس و فضا، تجربه‌ای بی‌مانند برای ما رقم زد تا علاوه بر به‌کارگیریِ نقدهای سازنده و تمییز نهادن بین سره و ناسره، با سلیقه‌ آهنگ‌سازی یکدیگر بیش‌تر آشنا شویم. حاصلِ آن تجربه‌ دل‌چسب، که به دست آوردنِ آن به هیچ‌روی آسان نبود، این مجموعه قطعات از سه آهنگ‌ساز به شیوه‌ سنتورنوازی معاصر است.»

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...