کتاب «توانای ناتوان، تئاتر ما: نگاهی به نمایشنامه‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۶» نوشته خسرو حکیم‌رابط توسط نشر عنوان منتشر شد.

«توانای ناتوان، تئاتر ما: نگاهی به نمایشنامه‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۶  خسرو حکیم‌رابط

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، خسرو حکیم رابط در تازه‌ترین اثر خود، بیست‌سال نمایشنامه‌نویسی ایران را با نگاه انتقادی بررسی کرده است. حکیم‌رابط در کتاب «توانای ناتوان، تئاتر ما» برای نزدیک به ۱۹۰ نمایشنامه از ۱۷۰ نویسنده ایرانی و خارجی، نقدهای کوتاه و بلند نوشته است.

بین نمایشنامه‌نویسان حاضر در این‌بررسی، می‌توان به نام‌هایی چون بهرام بیضایی، اکبر رادی، محمد یعقوبی، محمد چرمشیر، فرهاد ناظرزاده کرمانی، حسن باستانی و… اشاره کرد. آثار نمایشنامه‌نویسانی همچون ویلیام شکسپیر، ژان آن وی، اوژن یونسکو و… نیز در این کتاب بررسی شده است.

خسرو حکیم‌رابط در مقدمه کتاب آورده است:

«تئاتر ما دیرآمده ای است فاقد سنت‌های کارآمد، صادق و بی‌ادعا. به دور از شعر مایا تئاتر فرنگ. و به‌جاست اگر که در اینجا نام شریف برخی از بنیان‌گذاران اولیه تئاتر ایران را به یاد آوریم: میرزاآقا تبریزی با «حکومت زمان خان»، رضاکمال شهرزاد با «شب هزار و یکم»، میرزاده عشقی با «رستاخیز شهریاران ایران»، گریگور یقیکیان با «انوشیروان عادل و مزدک»، حسن مقدم با «جعفرخان از فرنگ آمده» و… آثاری ویراسته و پیراسته، خوش‌ساخت، صاحب‌درد و صاحب‌حرف. اما برخلاف آن بنیان‌گذاران شریف و کارآمد، متأسفانه مدتی‌ست که بسیاری از جوانان و به‌خصوص دانشجویان ما فروتنانه بگویم درس‌آموخته از "استادانی" آن‌چنانی که بعضی‌هایشان خود حتی پا بر صحنه نگذاشته‌اند و نمایشنامه‌ای درخور عرضه نداشته‌اند، اغلب درس‌آموختگان برآمده از این کلاس‌ها و اغلب این «استادان» بی‌توجه به حال و روز زمانه خود و چشم‌بسته بر دردها، زخم‌ها، حرف‌های ناگفته، بغض‌های فروخورده و گُل‌های ناشکفته و پایمال شده، شهرت‌طلبانه، خام‌دست و پیاده می‌روند زیر چترهایی مثلاً آوانگاردیسم یا پست‌مدرنیسمی خودساخته… و می‌شوند «بکت» و «یونسکو» و «مولر» و… البته از نوع باسمه‌ای آنان! بگذریم…»

این‌کتاب با ۲۰۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۸۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...