شماره‌ بیست و هفتم مجله‌ وزن دنیا با بررسیِ پیوند سینما و شعر، با دقت در آثار شاعرانِ سینماگر منتشر شد.

وزن دنیا شماره 27

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در معرفی این مجله عنوان شده است: در این شماره‌، می‌توانیم از شاعران استان‌های تهران، آذربایجان‌شرقی، اصفهان، البرز، بوشهر، خراسان‌جنوبی، قم، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، یزد و همزبانان شعر بخوانیم.

در بخش «تعریف و تبصره» شماره‌ ۲۷، در پرونده‌ای مفصل به بررسیِ پیوند سینما و شعر، با دقت در آثار شاعرانِ سینماگر پرداخته‌ایم. آنوشا نیک‌سرشت دبیر این پرونده در یادداشتی به کندوکاو در پیوندهای زیبایی‌شناختیِ شعر و سینما پرداخته است. امید بلاغتی در یادداشتی در پی پاسخ به این پرسش است: وقتی از سینمای شاعرانه حرف می‌زنیم از چه چیزی حرف می‌زنیم؟

روبرت صافاریان در یادداشتی نظریه‌پردازی‌ها درباره‌ سینمای شاعرانه را بررسی کرده است. همچنین در ادامه‌ این پرونده، میترا فردوسی گفت‌وگویی با گراناز موسوی شاعر و سینماگر، با موضوع «خلاقیت سینمای شاعرانه ایرانی در چندلایه کردن بیان و مبارزه با سانسور» داشته‌است. روجا چمنکار در یادداشتی درباره‌ سینمای فرخ غفاری و پاسخ به این پرسش که او چگونه شعر را به سینما پیوند زد نوشته است.

فرشاد فرشته‌حکمت در یادداشتی به بررسی آنچه شعر را ناشعر و فیلم را از ضد فیلم جدا می‌کند پرداخته است. امیر قاضی‌پور در یادداشتی نگاهی به شعر و سینمای فریدون رهنما داشته است. آرمین یوسفی در یادداشتی مروری بر شعر و سینمای عباس کیارستمی داشته و مینا اکبری نیز یادداشتی با عنوان «کیارستمی شاعر، همان کیارستمی فیلم‌ساز است» را به رشته‌ تحریر درآورده است.

علی معینی نسبتِ تهرانِ محمدعلی سپانلو با تهرانِ محمدرضا اصلانی را بررسی کرده است. صوفیا نصرالهی دشواری‌های زیستِ زنِ مدرنِ روشنفکر را با نگاهی به شعر و سینمای فروغ فرخزاد بررسی کرده است.

در ادامه‌ بخش سینماگرانِ شاعر، سیدحمید شریف‌نیا از هوشنگ‌آزادی‌ور و سحر خوشنام از کبرا سعیدی (شهرزاد) نوشته‌اند. فرزاد شمس‌آوری در همین بخش از بکتاش آبتین و آنا پناهی از حسین پناهی نوشته‌اند. علی قنبری نیز در یادداشتی پیوند شعر و سینمای مستند را بررسی کرده است.

پایان‌بخش این پرونده یادداشت نیما جم است که نگاهی به روند شاعرانگی در سینمای جهان: از امپرسیونیست‌ها تا فیلم-شعر داشته است.

سرمقاله‌ی این شماره توسط پوریا سوری، با عنوان «قدرتِ بی‌قدرتان» به رشته‌ تحریر درآمده است.

شماره‌ بیست و هفتم «وزن دنیا» در ۲۰۴ صفحه و با قیمت ۱۵۰ هزار تومان در کتاب‌فروشی‌ها و کیوسک‌های مطبوعاتی معتبر در دسترس مخاطبان شعر است.

................ هر روز با کتاب ................

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...