شماره یازدهم و دوازدهم فصلنامه «فرهنگ‌بان» منتشر شد.

یازدهم و دوازدهم فصلنامه «فرهنگ‌بان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره با مطلبی از محمد دهقانی با عنوان «دعوای مینوی و امیرانی و ریحان بر سر انتقادات حمید شیرازی از عطار» آغاز می‌شود و سپس با این مطالب در بخش «زبان و ادبیات» همراه است: «زیبایی و معنی غریب در شعر» نوشته تقی پورنامداریان، «شعر فارسی در دوره تجدد و مسئله ایران» نوشته کامیار عابدی، «طرف خانه سوان: نگاه جامعه‌شناختی» نوشته مشیت علایی و «لالی انتخابی: درباره کرمانشاهی بودن» نوشته سیداشکان خطیبی.

در بخش «اندیشه» هم این مطالب درج شده است: «تاریخ خشونت: چرا ما هنوز محتاج نظریات والتر بنیامین هستیم» نوشته جمیز مارتل با ترجمه علی خزاعی‌فر، «تفحص در زوایای پنهان تمدن غربی: به یاد یوسف اسحاق‌پور» نوشته علیرضا مناف‌زاده و «حسن حنفی: واپسین فرد نسل میراث‌گرایان» نوشته احسان موسوی خلخالی.

«آنفلوانزای ۱۹۱۸ در قزوین و روستاهای آن؛ گزارش یک شاهد عینی» نوشته سیدقاسم یاحسینی «اولین انشعاب» به قلم انوش صالحی و «هیاهوی میراث فرهنگی» نوشته سیدرضا هاشمی نیز مطالب بخش «تاریخ» این شماره از «فرهنگ بان» هستند.

داستان «چاکُن، چاکُن» نوشته پرسیوال اورت با ترجمه امیر یدالله‌پور هم در این شماره آمده است.

بخش «ایران در جهان» نیز با این مطالب همراه است: «رساله یک کلمه مستشارالدوله در ضرورت استقرار قانون» نوشته حسن هاشمی میناباد، «استادی بزرگ و انسانی سخاوتمند: یاد برت فراگنر» نوشته رودی مته با ترجمه مرتضی هاشمی‌پور، «خاموشی پژوهشگر ادبیات تطبیقی: یاد جولی اسکات میثمی» نوشته شهروز خنجری.

در بخش معرفی و نقد کتاب «فرهنگ بان» هم این مطالب را می‌خوانیم: «نکاتی درباره دیونامه» به قلم محمد جعفری‌قنواتی، «نگاهی به مناسبات معماری و علوم در ایران دوره اسلامی» نوشته یونس کرامتی، «دانش‌ اندر دل: به مناسبت انتشار مجموعه مقاله‌های استاد پورنامداریان» نوشته فرزاد مروجی، «دکترهای اعصاب: داستان‌های ناگفته روان‌پزشکی» نوشته ضحی حسینی نصر، «فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آکادمی علوم مجارستان» نوشته فریبا حری، «در آداب درست‌نویسی» نوشته حمید نوروزیان، «تصویری چند وجهی از ایران باستان» نوشته روزبه شکیبا، «داستان کوتاه؛ نگاهی گذرا» از مرتضی هاشمی‌پور و «تازه‌های کتاب» روزبه شکیبا.

«استاد ممتاز ادبیات عرب»(به یاد آذرتاش آذرنوش) نوشته علی بهرامیان، «آذرنوش و چالش میان فارسی و عربی» به قلم محمد دهقانی، «ایرانِ ایران» (به یاد ایران درّودی) نوشته مهرنوش عسگری‌طاری، «جامعه‌شناسِ آرزومندِ ایران» (به یاد جمشید بهنام) از سید آیت‌الله میرزایی و «استاد زبان و زبان‌شناسی» (به یاد لطف‌الله یارمحمدی) نوشته محمد راسخ‌مهند هم در بخش «یادبود»های این شماره منتشر شده‌اند.

شماره یازدهم و دوازدهم «فرهنگ بان» به مدیر مسئولی و صاحب ‌امتیازی مرتضی هاشمی‌پور در ۲۳۸ صفحه و یا قیمت ۷۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...