فرزام کریمی از ترجمه و انتشار کتاب «جنون، استعاره و شر در مسخ» با سرویراستاری هارولد بلوم خبر داد.

جنون، استعاره و شر در مسخ هارولد بلوم

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  هنرآنلاین، فرزام کریمی مترجم و روزنامه‌نگار، با اعلام این خبر گفت: کتاب «جنون، استعاره و شر در مسخ» نخستین اثری است که با تمرکز بر یک سوژه یعنی «مسخ» فرانتس کافکا، به‌ نقد، تجزیه و تحلیلی دقیق از این اثر می‌پردازد. تا پیش‌ از این آثاری انگشت‌شمار و در قالب تالیف در باب این سوژه نشر یافتند؛ اما به‌گمانم این نخستین اثر در قالب ترجمه به سرویراستاری هارولد بلوم از برجسته‌ترین منتقدان ادبی قرن بیستم ایالات متحده امریکا است. او همواره به برخورداری از نگاهی کلاسیک شهره بود و در برابر باورمندان به نقد نو و آن‌ها که به ساحت نقد کلاسیک تخطی می‌کردند ایستادگی می‌کرد.

او با این توضیح که هارولد بلوم در کتاب به سردبیری ماهرانه‌ای پرداخته است، ادامه‌داد: البته در ایران آن را سردبیری و در غرب آن را سرویراستاری می‌نامند. به این معنا که بلوم در این نوع آثار علاوه‌بر ویراستاری تخصصی به انتخاب و مطالعه نقدهایی مرتبط با سوژه پرداخته است و توانسته با نکته‌بینی تمام مقالات جامع در باب سوژه را در یک مجموعه گردآوری کند.

کریمی با بیان این که بلوم پس از نگارش مقاله‌ای مفصل درباره «مسخ» سلسله جستارهایی را در کنار دیگر اساتید و همکارانش در کتاب ارائه داده است، افزود: اشخاصی نظیر مارک اندرسون، استاد زبان آلمانی دانشگاه کلمبیا امریکا، الیزابت مک اندرو، استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه کلمبیا امریکا، فیلیپ راین، استاد زبان انگلیسی دانشگاه واندربیلت امریکا، جورج جیبیان، استاد کالج اسمیت، استنلی کرنگلد، استاد زبان آلمانی و ادبیات تطبیقی دانشگاه پرینستون امریکا و کافکاشناس، آلن تیهر، استاد زبان فرانسه در دانشگاه میسوری و مایکل روو، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه یل امریکا هم با ارائه جستارهایی، بلوم را در این کتاب همراهی کرده‌اند. تمامی آن‌ها دارای تالیفاتی درباره کافکا هستند. علاوه‌بر این شخصا، دو جستار از ژرژ باتای، فیلسوف شهیر فرانسوی را هم به مجموعه اضافه کرده‌ام تا مخاطب با مجموعه‌ای هدف‌مند روبه‌رو باشد. اهمیت ترجمه چنین اثری بی‌شک در ضرورت وجود نقد خلاصه شده است.

انتشارات مروارید کتاب «جنون، استعاره و شر در مسخ» را به‌تازگی نشر داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...