«فلسفه‌ی هنر»[La philosophie de l'art, 1981] اثر ژان لاکست [Jean Lacoste] با ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی توسط نشر ماهی به چاپ چهارم رسید.

به گزارش مهر، نشر ماهی به‌تازگی چهارمین چاپ «فلسفه هنر» اثر ژان لاکست (فیلسوف فرانسوی) و ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی را با شمارگان هزار نسخه، ۱۳۹ صفحه و بهای ۲۳ هزار تومان منتشر کرده است. این‌کتاب، شرح و توضیحی است اندیشه‌های فیلسوفان برجسته تاریخ درباره هنر است و مباحث آن، با افلاطون آغاز و به نظریات مرلوپونتی ختم می‌شود.

نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۳۹۲ با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و بهای هفت هزار تومان و چاپ پیشین (سوم) آن نیز در سال ۱۳۹۷ با شمارگان ۷۰۰ نسخه و بهای ۱۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود. کتاب شرح و توضیحی است از آنچه فیلسوفان (از افلاطون تا موریس مرلوپونتی) درباره‌ هنر گفته‌اند.

کتاب موردنظر، ۷ فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب از این قرار است: «تقلید»، «مساله زیباشناسی»، «سرنوشت هنر»، «تخیل»، «هنرمند»، «هنر و حقیقت» و «بیانگری». 

نویسنده در فصل نخست به شرح و توضیح دیدگاه افلاطون به عنوان آغازگر مباحث فلسفه هنر در تاریخ تفکر پرداخته و در فصل دوم نیز، دیدگاه اندیشمندانی چون «امانوئل کانت» و « آرتور شوپنهاور» را شرح و بررسی کرده است. همچنین در فصل سوم تفکرات «گئورگ ویلهلم فریدریش هگل» مورد واکاوی قرار گرفته است.

ژان لاکاست در فصل چهارم به بررسی دیدگاه‌های دو هنرمند متفکر پرداخته است: «اوژن دلاکروآ» و «شارل بودلر». بودلر یکی از مهم‌ترین نویسندگان، شاعران و ادیبان مکتب سمبولیسم در قرن ۱۹ و دلاکروآ نیز مهم‌ترین نقاش رمانتی‌سیسم فرانسه در قرن ۱۹ است.

فصل پنجم و ششم کتاب نیز به ترتیب به شرح نظریات دو اندیشمند مهم تمام تاریخ فلسفه و تفکر جهانی، یعنی فردریش نیچه و مارتین هیدگر، اختصاص دارد. در نهایت در فصل پایانی کتاب نیز نظریات «موریس مرلوپونتی» پدیدارشناس و یکی از خلاق‌ترین و مطرح‌ترین اندیشمندان قرن بیستم شرح شده است. هرکدام از فصول هفت‌گانه کتاب، خود شامل چند بخش هستند. بر این‌اساس فصل نخست به‌ترتیب شامل بخش‌های «تقلید یا میمه‌سیس»، «فریبندگی هنر» و «امر زیبا و آفرینش هنری» است. 

فصل دوم نیز شامل بخش‌های «مساله ذوق»، «امر زیبا و امر والا»، «نبوغ و هنرهای زیبا» و «هنر و اراده» است. «تقلید از طبیعت»، «زیباشناسی و سرنوشت هنر» و «ایده امر زیبا» نیز به ترتیب بخش‌های فصل سوم را تشکیل می‌دهند. 

فصل چهارم نیز شامل این بخش‌هاست: «ملکه قوه‌ها»، «کشف رنگ»، «افسردگی» و «نقد تخیل». فصل پنجم شامل سه بخش به این ترتیب است: «کشف دیونوسوس»، «قضیه واگنر» و «هنر تراژیک و سبک بزرگ». فصل ششم نیز دو بخش با نام‌های «چیز، ابزار، اثر» و «ذات اثر هنری» دارد و در نهایت فصل آخر کتاب نیز به ترتیب شامل این بخش‌هاست: «واقعیت چیزها»، «جهان نقاشی»، «آزادی هنرمند» و «آواهای سکوت». 

در بخشی از مقدمه کتاب این‌کتاب آمده است:

«هنر واژه‌ای چند پهلوست. در قرون وسطا هنرهای آزاد در مدارس و معالم تدریس می‌شد و از هنرهای مکانیکی متمایز بود. هنرهای آزاد شامل فعالیت‌های تقریبا نظری و ذهنی می‌شد و هنرهای مکانیکی شامل فعالیت‌های پیش‌پاافتاده و کارهای یدی. نقاشی در زمره هنرهای مکانیکی بود... قدر مسلم نقاشی کامل‌ترین نماد هنرهای زیباست، هنرهایی که در هیچ رده و دسته‌ای نمی‌گنجند، نه دعوی حقیقت دارند و نه ادعای کارآیی، اما خیال‌انگیزند و سکوتشان سرشار از ناگفته‌هاست.» 

«مبانی نظریه‌ ادبی» نوشته هانس برتنس، «مبانی زیباشناسی» نوشته پیر سوانه و «زیباشناسی چیست؟» نوشته مارک ژیمنز نام برخی ترجمه‌های منتشر شده ابوالقاسمی است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...