نویسنده کتاب «فارابی، خیال و خلاقیت هنری» خیال را دارای نقش محوری در فلسفه فارابی برشمرد و گفت: خیال دست‌کم در دیدگاه‌های هنری معلم ثانی نقش اساسی دارد.

نادیا مفتونی، نویسنده این اثر، در گفت‌وگو با ایبنا،‌ اظهار داشت: مباحث این کتاب نظریه خیال را در یک بررسی تطبیقی میان دیدگاه فارابی و مهم‌ترین اسلاف او یعنی افلاطون و ارسطو و همچنین دو فیلسوف مهم پس از او یعنی ابن‌سینا و سهروردی ارایه می‌دهد.

وی خاطرنشان کرد: تنها نام فارابی در عنوان کتاب گنجانده شده است، زیرا از یک سو اندیشه او محور بحث‌ها را تشکیل می‌دهد و از سوی دیگر، برخی دیدگاه‌هایی که درباره او مطرح می‌شوند، از زاویه فلسفه هنر مورد توجه قرار نمی‌گیرند. به همین دلیل پرداختن به فارابی از این دریچه، از ارزشی تاریخی برخوردار است.

مدرس فلسفه اسلامی دانشگاه تهران
فارابی را نقطه عطف اندیشه‌هایی برشمرد که در این پژوهش تطبیقی مورد تحلیل قرار گرفته‌اند و گفت: این تفکرات نوعی روشنفکری و بلندنظری محسوب می‌شوند که بخشی از آنها در تبیین نظریه خیال و خلاقیت روشن شده‌اند.

وی درباره اکتفا نکردن به تحلیل آرای فارابی در کتابش گفت: از این طریق با بررسی تطبیقی و تحلیل و تبیین مواضع اشتراک و اختلاف میان حکما، موقعیت و اهمیت فارابی به شکل بهتری نشان داده می‌شود.

وی علت انتخاب مساله «خیال» به عنوان سرآغاز فلسفه هنر فارابی را نقش محوری خیال در فلسفه او دانست و اظهار داشت: خیال اهمیت بنیادی در دیدگاه‌های هنری او دارد.

مفتونی مسایل مفهوم‌سازی خلاقیت هنری، مفهوم‌سازی هنر، مفهوم‌سازی هنر دینی، کارکردهای جامعه‌شناختی هنر و جایگاه هنرمند در مدینه فاضله را دیدگاه‌های هنری فارابی برشمرد.

کتاب «فارابی، خیال و خلاقیت هنری» را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...