نمایشنامه تک‌پرده‌ای «جن‌گیری» [Exorcism : a play in one act] اثر یوجین اونیل [Eugene O'Neill] که تا مدت‌ها تصور می‌شد گم شده، پیدا شد که با ترجمه مسعود فرهمندفر در دسترس مخاطبان ایرانی اونیل قرار گرفت.

جن‌گیری» [Exorcism : a play in one act] اثر یوجین اونیل [Eugene O'Neill]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، یکی از نمایشنامه‌های یوجین اُونیل، که مدت‌ها تصور می‌شد گم شده، به‌تازگی پیدا شده است. اُونیل این‌نمایشنامه تک‌پرده‌ای را با نام «جن‌گیری» سال ۱۹۱۹، در ۳۱ سالگی‌، نوشت که مبتنی بر رویدادهای زندگی شخصی‌اش است.

پس از اجرای «جن‌گیری» در سال ۱۹۲۰، اُونیل سعی کرد تمام نسخه‌های این اثر را از بین ببرد ولی پس از ۹۰ سال، نسخه‌ای از این نمایشنامه‌ در کتابخانه فیلمنامه‌نویس مشهور هالیوود فیلیپ‌ یُوردن‌ پیدا می‌شود. یوردن از دوستان‌ همسر دوم اونیل، اَگنِس بُولتون، بود. بولتون پس از جدایی از اونیل چندین دست‌نوشته او را پیش خود نگه می‌دارد و هرگز به اونیل بازنمی‌گرداند.

دست‌نوشته جن‌گیری را هم بولتون سال‌ها بعد به‌عنوان هدیه کریسمس به فیلیپ یوردن می‌دهد. کتابخانه دانشگاه ییل دست‌نویسِ نمایشنامه را به قیمت نامشخص از یک دلال کتاب خرید که نماینده بیوه یوردن بود. نمایشنامه درون پاکت نامه‌ای بود که دستخط همسر دوم اونیل یعنی اگنس بولتون روی آن دیده می‌شد. همسر اونیل نوشته بود: «چیزی که دلت می‌خواست داشته باشی.»

منتقدان بر این باورند که با کشف و تحلیل «جن‌گیری» به حلقه گمشده درکِ درستِ نمایشنامه خودزندگینامه‌ایِ «سیر روز در شب» (شاهکار اونیل) دست یافته‌اند. نمایشنامه «سیر روز در شب» پس از مرگ اونیل در سال ۱۹۵۳ منتشر شد.

یوجین گِلَدِستُون اُونیل (۱۸۸۸-۱۹۵۳)، فرزند جیمز اُونیل و اِلا کویین‌لَن‌، در نیویورک به دنیا آمد؛ پدرش بازیگر تئاتر بود و مجبور بود برای اجرای نمایش از این شهر به آن شهر سفر کند و در این سفرها خانواده‌اش را نیز همراه خود می‌برد. برای همین مفهوم «خانه» و «تعلق‌داشتن به جایی» برای یوجین که دوران کودکی‌اش را در هتل‌ها و مسافرخانه‌ها گذرانده‌ بود مفهومی‌ همواره‌ چالش‌انگیز بود. یگانه‌ خانه‌ ثابتی‌ که‌ مدتی‌ را در آن گذراند کلبه‌ای‌ تابستانی‌ در کنتیکِت‌ بود که‌ بعدها تبدیل شد به محل وقوع‌ رویدادهای نمایشِ تراژیکِ‌ سیر روز در شب (۱۹۴۱)، که جایزه ادبی پولیتزر را برای او به ارمغان آورد.

می‌گویند آخرین جمله‌ای که اُونیل پیش از مرگ در هتل بوستون به زبان آورد این بود: «می‌دانستم. می‌دانستم. در هتل به دنیا آمدم و حالا در هتل هم دارم می‌میرم.» اونیل یگانه نمایشنامه‌نویس‌ آمریکاییِ برنده جایزه‌ نوبل‌ است و چهار مرتبه‌ نیز جایزه پولیتزر را از آن خود کرده‌ است. قدرت و صداقت در بیان احساسات، به‌خصوص‌ در موقعیت‌های‌ تراژیک، از ویژگی‌های نوشتار اونیل است.

نمایشنامه تک‌پرده‌ایِ جن‌گیری اثر یوجین اُونیل و با پیش‌گفتاری از ادوارد آلبی، با برگردان فارسی مسعود فرهمندفر (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) و توسط انتشارات سیاهرود منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...