درباره سابقه نمایش به ویژه در قرن اخیر در ایران... محمد حجازی (مطیع الدوله) با نمایشنامه محمود آقا را وکیل کنید، رفیع حالتی با لمبک آب فروش، حسینقلی مستعان با شوهرهای مریم خانم، شجاع الدین شفا با کاندیدا، علی دریابیگی با امان از دست شوهرم، میرزاده عشقی با رستاخیز سلاطین ایران از جمله نمایشنامه‌نویسان این دوران‌اند.

بنیاد نمایش در ایران | ابوالقاسم جنتی عطائی
بنیاد نمایش در ایران.
کتابی درباره سابقه نمایش به ویژه در قرن اخیر در ایران، تألیف ابوالقاسم جنتی عطائی (1296 -1372) که در اسفند 1333 منتشر شد. نویسنده در آغاز با استناد به متون کهن چون کارنامه اردشیر بابکان و عنوان‌هایی چون مویه زال، هفت خوان، کین سیاوش، کین ایرج همچنین جشن‌های مهرگان، سده نوروز و نمایش‌های مردمی چون کوسه برنشین، فرض را بر این می‌گذارد که در ایران باستان نیز چون یونان و روم باستان نمایش وجود داشته است.

بخش‌های بعدی اختصاص دارد به شرح تعزیه با ویژگی‌های آن، تئاتر روحوضی با ذکر تمام هنرمندان آن از جمله کریم شیره‌ای و شیخ شیپور و مهدی مصری و ذبیح و نخستین ترجمه‌ها و اقتباس‌ها از نمایشنامه‌های اروپایی خاصله مولیر. نویسنده همچنین از اولین روزنامه تیاتر به مدیریت میرزا رضا خان طباطبایی نائینی که در 1908 انتشار یافته است و از مجله تئاتر به مدیریت عطاء الله زاهد و مهدی امینی یاد می‌کند.

سپس به شرح گروه‌های نخستین تئاتر کمدی ایران و کمدی اخوان می‌پردازد و از "رفیع حالتی" نام می‌برد که تئاتر "جامعه باربد" را پایه می‌ریزد (1305) و هنرمندانی چون ملوک وزیری، چهره آزاد، لرتا، رضا کمال شهرزاد، حسن مقدم، ذبیح بهروز و نوشین با او همکاری می‌کنند همچنین از ارباب افلاطون شاهرخ بنیان‌گذار تئاتر نکیسا یاد می‌کند که هنرمندانی چون ظهیرالدینی، معزالدیوان فکری، علی اصغر گرمسیری، نصرت الله محتشم، ایران دفتری و نیکتاج صبری در آن نمایش اجرا می‌کنند.

در 1318 مدرسه تئاتر به همت نوشین و دریابیگی و فکری، شروع به کار می‌کند. محمد حجازی (مطیع الدوله) با نمایشنامه محمود آقا را وکیل کنید، رفیع حالتی با لمبک آب فروش، حسینقلی مستعان با شوهرهای مریم خانم، شجاع الدین شفا با کاندیدا، علی دریابیگی با امان از دست شوهرم، میرزاده عشقی با رستاخیز سلاطین ایران از جمله نمایشنامه‌نویسان این دوران‌اند. نویسنده سپس فهرستی از 33 نمایشنامه‌نویس با آثارشان به دست می‌دهد که مشهورترین آنان صادق هدایت با سه نمایشنامه پروین، دختر ساسان، افسانه آفرینش و مازیار، ذبیح الله بهروز با نمایشنامه جیجک علیشاه یا اوضاع دربار در چند سال پیش احمد محمودی با حاجی ریائی خان یا تارئوف شرقی، رضا کمال شهرزاد با حرم خلیفه هارون الرشید یا عزیز و عزیزه، ابوالقاسم لاهوتی با کاوه آهنگر، علی اصغر گرمسیری با لج و لجبازی‌اند.

در بخش دیگر نویسنده فهرست 236 نمایشنامه‌نویس و مترجم را با ذکر آثار آن‌ها به دست داده است. وی در پایان کتاب، متن کامل نمایشنامه های زیر را چاپ کرده است:
تئاتر حکومت زمان خان از پرنس میرزا ملکم خان ناظم الملک (ناظم الدوله)، بقال بازی در حضور [که نویسنده اش شناخته نیست]، عروسی جناب میرزا از حاج محمد طاهر میرزا، حاجی ریائی خان یا تارتوف شرقی از احمد محمودی (کمال الوزراه) حکام قدیم – حکام جدید از مرتضی قلی فکری (مؤید الممالک) شیدوش و ناهید از ابوالحسن فروغی و عروسی حسین آقا از سید علیخان نصر.

ایرج زهری. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...