کتاب «روایت در مجموعه عکس مستند» نوشته‌ فرهاد مطاعی منتشر شد.

روایت در مجموعه عکس مستند فرهاد مطاعی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در معرفی کتاب «روایت در مجموعه عکس مستند» عنوان شده است: این کتاب با بررسی ساختارهای روایتی در مجموعه عکس و واکاوی و تطبیق آن با ساختارهای روایی رایج در ادبیات و سینما، به اهمیت و نحوه استفاده از روایت، در مجموعه عکس مستند اجتماعی می‌پردازد. کتاب حاضر راهنمایی برای عکاسان در تهیه مجموعه عکس مستند اجتماعی‌ست و عکاسان را از ایده تا پژوهش و انتخاب موضوع، مراحل عکاسی، انتخاب ساختار روایتی حین عکاسی، نحوه استفاده از عناصر انسجام، ویرایش بصری و تدوین عکس‌ها در قالب ساختار روایتی و درنهایت آمادگی برای انتشار، همراهی می‌کند.

کتاب برای عکاسان مستند و خبری، گالری‌داران، ناشران، سردبیران و ویراستاران خبرگزاری‌ها، آژانس‌ها، مجلات تخصصی و همچنین دوستداران عکاسی مستند اجتماعی سودمند خواهد بود.

فرهاد مطاعی متولد ۱۳۶۷ کارشناس‌ارشد عکاسی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه عکاسی، طی پژوهشی که در باب روایت در مجموعه عکس مستند انجام داده آن را در قالب این کتاب در ۲۷۶ صفحه در قطع وزیری در نشر کتاب پرگار به چاپ رسانده‌است.

................ هر روز با کتاب ................

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...