کتاب «ماوراء مرز» (یادداشت‌هایی از دو ماه زندگی در بخشی از خراسان و ماوراءالنهر که امروز تاجیکستان نام دارد) نوشته احسان صفرزاده منتشر شد.

ماوراء مرز احسان صفرزاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۲۲۰ صفحه و با قیمت ۳۶ هزار تومان در شرکت چاپ و نشر بین‌الملل راهی بازار کتاب شده است.

در معرفی این کتاب آمده است:

«ماوراء مرز» شرح سفرهایی است در شهرها و روستاهای بخشی از خراسان تاریخی که این روزها تاجیکستان نام دارد.
ماجراهای کتاب که گاهی حال و هوای طنز پیدا می‌کند در برخورد با مردمانی شکل می‌گیرد که صدها کیلومتر دورتر از مرزهای ایران زندگی کرده و به گویشی از فارسی صحبت می‌کنند، آن‌ها خود را خویشاوند ایرانی‌ها می‌دانند و از خاطرات مشترکی که در طول تاریخ با ما داشته‌اند، سخن می‌گویند.
فصل نخست کتاب، از مزارشریف در بلخ افغانستان شروع می‌شود و پس از عبور نویسنده از رودخانه جیحون، در ماوراءالنهر ادامه پیدا می‌کند و دوباره بازمی‌گردد و در حوالی روستاهای جنوب تاجیکستان خاتمه می‌یابد.
فصل دوم هم که با فاصله ۱۰ سال از سفر اول، در زمستان ۱۳۹۵ و بهار ۱۳۹۶ انجام شده چالش‌ها و ماجراهایی است که از برخورد و گفت‌وگو با سلفیه و اسماعیلیه و ایران‌دوستان و ایران‌ستیزان و... پدید می‌آید.
کتاب نثری داستانی و روان دارد. نویسنده علاوه بر متن، تصاویر و نقشه‌هایی را هم به پیوست آورده که اثرش را برای مخاطب ملموس‌تر می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...