مراسم رونمایی از کتاب قصه دلبری که روایت همسرانه شهید محمدخانی را به رشته تحریر درآورده در دبیرستان فرهنگ برگزار شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، کتاب «قصه دلبری» که از تازه ترین آثار انتشارات روایت فتح است، برای اولین بار در مدارس و در سطح متوسطه در دبیرستان دخترانه فرهنگ7 رونمایی شد. «قصه دلبری» روایت نو، جوان پسند و متفاوت از عاشقانه های همسر شهید مدافع حرم، محمدحسین محمدخانی است که توسط محمدعلی جعفری به رشته تحریر درآمده است.

حجت الاسلام والمسلمین صداقت یکی از دوستان صمیمی شهید محمدخانی که نامش بارها در کتاب «قصه دلبری» ذکر شده به بیان خاطرات و ویژگیهای وی و وجه تمایزش با دیگر دوستانشان پرداخت. وی نقطه بارز شهید را "عاشقی" نامید و میگفت محمد حسین در هر عرصه ایی که وارد می‌شد عاشقانه عمل میکرد و همین امر باعث شد تا روز به روز قیمتی تر بشود تا جایی که پیراهن شهادت بر قامتش نقش ببندد.

مهمان ویژه برنامه خانم محمدخانی خواهر شهید بود که با حضور خود یاد و خاطره شهید را زنده کرد. وی با بیان خاطراتی از دوران نوجوانی و جوانی شهید حال و هوای جمع را تغییر داد و به پرسشهای مجری در مورد شیوه زندگی و مشی اجتماعی شهید پاسخ داد.

برپایه این‌گزارش، کتاب «عمار حلب» روایت زندگی شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی، به روایت خانواده، دوستان و همرزمان ،پیش از این توسط انتشارات روایت فتح و به قلم محمدعلی جعفری به انتشار درآمده بود.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...