پاورقی روزنامه کیهان در مورد خاطرات یک زن بهایی که به دین مبین اسلام بازگشت، در کتابی با عنوان سایه شوم به قلم مهناز رئوفی منتشر شد.

«سایه شوم» جلد 26 از مجموعه کتابهای «نیمه پنهان»، بیان خاطرات زنی است که شجاعانه از دروغ ها و سیاهی ها روی برمی تابد تا در آئینه شفاف قلب خویش به حقیقت ناب اسلام، سلام گوید.

در مجموعه خاطرات مهناز رئوفی می خوانیم که وی چگونه از فعالیت های گسترده، هدفمند و تخریبی فرقه بهائیان بر ذهن و ضمیر پاک کودکان پرده برمی دارد و در رنج نامه خود به روابط آلوده، هنجارشکنی های اخلاقی عناصر این فرقه استعماری و شعار تساوی حقوق زن و مرد توسط اعضای این فرقه می پردازد و از آنها به عنوان اسیران و بردگان طاعت کور یاد می کند.

افشاگری پیرامون شخصیت و اطرافیان سرکرده بهائیان، اعضای محافل مختلف این فرقه در برخی از شهرهای کشور، فرهنگ جاسوس پروری در میان اعضای فرقه بهایی، مراقبت های تشکیلاتی و ترس از یکدیگر، شادمانی آنها از ویرانی کشور توسط صدام در سالهای دفاع مقدس و آرزوی پیروزی برای او در جنگ هشت ساله، خشنودی آنها از رحلت حضرت امام(ره) به عنوان روز فروپاشی نظام جمهوری اسلامی از دیگر مباحث خواندنی و جذاب کتاب «سایه شوم» است.

کتاب «سایه شوم با تلاش «دفتر پژوهش های موسسه کیهان» گردآوری و توسط شرکت انتشارات کیهان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...