امپراتوری 500 ساله | اعتماد


پنج قرن شوخی نیست. امپراتوری عثمانی از سال 1453 تا 1922 بر سرزمین‌های وسیعی از شمال‌غرب آسیا و جنوب‌شرقی اروپا حکم راند. از همین نظر هم که موضوع را نگاه کنیم، مطالعه علل و عوامل دیرپایی این قدرت جهانی اهمیت زیادی دارد، خواه برای دانشجویان علوم سیاسی و روابط بین‌الملل و خواه برای علاقه‌مندان به تاریخ. غیر از آنچه گفته شد، شناخت این امپراتوری از جهات فراوان دیگری هم ضرورت دارد. به نوشته مسعود صدرمحمدی «این امپراتوری در ملتقای شرق و غرب قرار گرفته و به نوعی با تاثیرات بنیادینی که در تاریخ اروپا به همراه داشت، تاریخ جهان را متحول کرد. تقریبا نمی‌توان از تاریخ اروپای پیش از رنسانس و پس از آن و حتی اروپای دوره متاخر جنگ جهانی اول سخن گفت و به حکومت عثمانی و تاثیراتی که این دولت در سرنوشت اروپا داشت، اشاره‌ای نکرد.»

 امپراتوری عثمانی: تاریخ، فرهنگ و تمدن مسعود صدرمحمدی

شناخت امپراتوری عثمانی از منظر تاریخ اسلام هم ضروری است. این امپراتوری «میراث‌دار دولت‌های قدیمی مثل امویان، عباسیان و سلجوقيان بود و مرحله مهمی از تحول و دگرگونی قوم ترک به عنوان یکی از اقوام اصلی اسلامی است.» اهمیت و ضرورت شناخت عثمانی‌ها برای ایرانیان هم که اظهر من الشمس است. از عصر صفوی (1500) تا فروپاشی این امپراتوری در اواخر عصر قاجار، عثمانی همواره یکی از قوی‌ترین و مناقشه‌برانگیزترین همسایگان ایران بوده و داد و ستد و ستیز و سازش با آن تاثیرات فراوانی در سیاست و فرهنگ و اجتماع ایران گذاشته است. اکنون هم که دولت ترکیه خود را وارث عثمانی و مدعی احیای مجد و شکوه آن می‌داند، این کشور کماکان یکی از اصلی‌ترین و مقتدرترین همسایه‌های ایران در منطقه تلقی می‌شود.

همه اینها دلایل خوبی است برای اینکه فارسی‌زبان‌ها با جدیت و دقت بیشتری تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی عثمانی را دنبال کنند، به خصوص که به دلیل اشتراکات فراوان فرهنگی و نزدیکی‌های زبانی به ویژه با منابع دیوانی و ادبی عثمانی، چه بسا راحت‌تر از خود ترک‌ها از پس این کار بر آیند. این درحالی است که متاسفانه ترکیه‌شناسی و عثمانی‌شناسی در ایران پیشرفت چندانی نکرده و آثار پژوهشی و تحقیقی در این زمینه بسیار اندک و ناچیز است. البته نباید انکار کرد که خوشبختانه در دهه‌های اخیر شماری از پژوهشگران و محققان متوجه این نقیصه شده‌اند و به مطالعه جنبه‌های مختلف عثمانی پرداخته‌اند و امید است با انتشار کتاب‌ها و مقالات تالیفی و ترجمه‌ای در این زمینه، بر غنای این حوزه مطالعاتی در ایران افزوده شود.

کتاب امپراتوری عثمانی: تاریخ، فرهنگ و تمدن، از این جهت کتابی بسیار مفید و آموزنده و پراطلاع است و می‌تواند به عنوان یک مقدمه جامع و کامل برای شناخت امپراتوری عثمانی مورد استفاده قرار گیرد. این کتاب نوشته جمعی از هیات نویسندگان دايره‌المعارف اسلامی ترکیه و در واقع ترجمه مدخل «عثمانیان» این دایره‌المعارف است که در 21 فصل به بررسی جنبه‌های مختلف تاریخ دولت عثمانی می‌پردازد. بخش اول کتاب به تاریخ سیاسی عثمانیان اختصاص دارد که خود شامل دو مقاله است. مقاله اول که درباره دوره کلاسیک (1774-1300) تاریخ سیاسی عثمانیان است، از شکل‌گیری بیگ‌نشین عثمانی توسط عثمان بیگ آغاز کرده و پیدایش امپراتوری عثمانی را شرح می‌دهد و مقاله دوران متاخر این امپراتوری از 1774 تا 1922 را روایت می‌کند.

بخش دوم کتاب به تاریخ تمدن امپراتوری عثمانی اختصاص دارد. دو مقاله نخست این بخش به توصیف تشکیلات سیاسی و اداری عثمانی در دوران کلاسیک و دوران مدرن می‌پردازد. مقالات بعدی به ترتیب به شرح تشکیلات نظامی، دریانوردی، ساختار حقوقی-قضایی، ساختار مالی، ساختار اقتصادی و تجاری، حیات اجتماعی، حیات دینی و تصوف و طریقت‌ها اختصاص دارد. بخش سوم کتاب شامل مقالاتی راجع به علم و فرهنگ عثمانیان است. مقالات این بخش به ترتیب درباره این موضوعات است: حیات فکری و دانش، ادبیات، شعر تکیه، شعر مردمی، نثر، آموزش و نهادهای آموزشی، هنر خط، موسیقی و معماری.

نویسندگان مقالات کتاب شماری از برجسته‌ترین پژوهشگران و استادان در زمینه شناخت تاریخ و فرهنگ و سیاست و اقتصاد عثمانی و ترکیه هستند، ازجمله فریدون امجان، استاد بازنشسته دانشگاه استانبول و نویسنده بیش از 15 اثر تالیفی و بیش از صد مقاله علمی در زمینه تاریخ سیاسی و اجتماعی دوره آغازین و میانه امپراتوری عثمانی و کمال بیدلی استاد بازنشسته تاریخ دانشگاه استانبول و محد اپشیرلی سندپژوه و استاد دانشگاه استانبول و علی آک ییلدیز، از سرشناس‌ترین اساتید حوزه بیوگرافی‌نویسی در ترکیه و برنده چندین جایزه علمی ملی و بین‌المللی و عبدالقادر اوزجان موسس گروه تاریخ دانشگاه محمد فاتح استانبول و ادریس بوستان شناخته شده‌ترین استاد تاریخ نیروی دریایی عثمانی و...

مطالعه این کتاب به خواننده کمک می‌کند نه فقط جنبه‌های مختلف امپراتوری عثمانی را بشناسد، بلکه علت دیرپایی و ماندگاری این قدرت بزرگ را دریابد، ضمن آنکه ریشه بسیاری از ویژگی‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی امروزی ترکیه را متوجه می‌شود. کتاب امپراتوری عثمانی: تاریخ، فرهنگ و تمدن را مسعود صدر محمدی به فارسی ترجمه و انتشارات دانشگاه مذاهب اسلامی در 480 صفحه منتشر کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...