آشتی عقل و ایمان | ایبنا


کتاب «درباره پادشاهی؛ به همراه ضمائمی از جامع الهیات، شرح کتاب جمل و درباره حکومت بر یهودیان» [Aquinas: Political Writings] نوشته توماس آکوئینی [Thomas Aquinas]، با ترجمه و مقدمه‌ای مبسوط از سعید ماخانی، از سوی نشر کرگدن منتشر شده است. این اثر، یکی از متون مهم در تاریخ اندیشه سیاسی مسیحی است که کوشیده است نسبت میان عقل طبیعی، ایمان مسیحی و نظم سیاسی را واکاوی کند و پیوندی میان اندیشه یونانی، به‌ویژه ارسطویی، و سنت الهیاتی مسیحی برقرار سازد.

درباره پادشاهی؛ به همراه ضمائمی از جامع الهیات، شرح کتاب جمل و درباره حکومت بر یهودیان» [Aquinas: Political Writings] نوشته توماس آکوئینی [Thomas Aquinas]،

تا پیش از سده سیزدهم، سیاست به‌عنوان دانشی مستقل و واجد منطق درونی، در اندیشه مسیحی غربی چندان مجال بروز نیافته بود. اما ترجمه آثار ارسطو به لاتین و نفوذ پرشتاب اندیشه‌های او در فضای فکری اروپا، زمینه‌ساز دگرگونی مهمی در برداشت از سیاست شد. برای نخستین‌بار پس از سقوط امپراتوری روم، این ایده در غرب رواج یافت که جامعه سیاسی می‌تواند و باید دارای اصالت مستقل و «طبیعی» باشد؛ امری که دیگر صرفاً به اراده الهی یا آموزه کلیسایی وابسته نیست، بلکه از ضروریات عقل و تجربه انسانی نیز برمی‌خیزد.

در این فضای فکری، آموزه‌های ارسطو تأکید می‌کردند که انسان تنها در بستر اجتماع مدنی (پولیس) می‌تواند به «زندگی خیر» برسد؛ زندگی‌ای که آمیخته با فضیلت و تحقق عقل عملی است. اما این نگاه، با اصول راست‌آیین مسیحی که کمال انسان را در مشارکت در جامعه دینی و پیروی از تعالیم مسیح می‌دید، در تعارض می‌افتاد. این تعارض سؤالی جدی برای متألهان برمی‌انگیخت: آیا می‌توان آموزه سیاسی ارسطو را با ایمان مسیحی و الهیات کلیسایی جمع کرد؟

توماس آکوئینی، فیلسوف و متأله بزرگ سده سیزدهم، در این کتاب تلاش می‌کند تا به این مسئله پاسخ دهد. وی ضمن وفاداری به اصول الهیات مسیحی، از مفاهیم فلسفی ارسطو بهره می‌برد تا نشان دهد که نظم سیاسی نه‌تنها با ایمان در تعارض نیست، بلکه می‌تواند مقدمه‌ای برای تحقق حیات مؤمنانه نیز باشد. در نگاه او، پادشاهی عادلانه که بر پایه عقل و فضیلت استوار باشد، ابزار هدایت انسان به سوی کمال نهایی یعنی سعادت اخروی نیز خواهد بود.

این کتاب، افزون بر متن «درباره پادشاهی»، شامل ضمائمی از مهم‌ترین آثار دیگر آکوئینی همچون «جامع الهیات» و «شرح کتاب جمل» است که به غنای فکری اثر می‌افزاید. افزوده‌ها و مقدمه تحلیلی سعید ماخانی نیز خواننده را با بستر تاریخی و فلسفی نوشته‌ها آشنا می‌کند و امکان فهم دقیق‌تر اندیشه‌های آکوئینی را فراهم می‌آورد.

در مجموع، «درباره پادشاهی» تنها بازخوانی یک نظریه سیاسی نیست، بلکه تلاشی است برای آشتی دادن عقل و ایمان، تجربه و وحی، سیاست و الهیات؛ تلاشی که نه‌تنها در زمانه آکوئینی، بلکه در هر دوره‌ای که دین و قدرت با یکدیگر در گفت‌وگو یا تنش‌اند، معنا و ضرورتی تازه می‌یابد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...