احمدرضا حجارزاده | اعتماد


زهرا رسول‌زاده‌نمین، مجسمه‌ساز، گالری‌دار و استاد دانشگاه، نزد اهالی هنرهای تجسمی نامی آشناست. او بیش از هر چیز به اعتبار معرفی و گسترش هنر «تاپستری» در ایران شناخته می‌شود و اتفاقا خودش تنها کتاب موجود درباره این هنر را نوشته و منتشر کرده که به عنوان اثری مهم و مرجع از آن استفاده و تدریس می‌شود. رسول‌زاده این ‌روزها با دو کتاب جدید خود در کانون توجه علاقه‌مندان به هنرهای تجسمی قرار گرفته است. کتاب «اسرار گِل رُس» که اثری جامع و کامل درباره هنر سفالگری و همه‌ چیزهایی است که یک سفالگر باید درباره گِل مناسب و مورد نیاز برای کار هنری بداند و کتاب «ناگفته‌های هنر تاپستری» که اثر قابل ‌توجهی است برای دوستداران هنر بافندگی.

زهرا رسول‌زاده‌نمین، خلاصه کتاب ناگفته‌های هنر تاپستری

هر دو کتاب، توسط کتابسرای میردشتی چاپ شده‌اند. در فصل‌های نخستین کتاب «ناگفته‌های هنر تاپستری»، خواننده با شناخت انواع مواد در هنر تاپستری آشنا می‌شود. همچنین اطلاعات مفیدی درباره‌ رنگرزی انواع الیاف و نحوه رنگرزی در کتاب آمده است. از دیگر ویژگی‌های کتاب، این نکته‌ آموزشی است که با اغلب موادی که در زندگی روزمره با آنها سر و کار داریم، می‌توان آثار هنری زیبایی خلق کرد و احتیاجی به هزینه‌های اضافی و تحقیقات زیاد در این زمینه نیست. انواع تکنیک‌های بافت تاپستری مدرن با ذکر تمام جزییات بخش دیگری از کتاب است. به بهانه‌ چاپ این دو کتاب به گالری زرنا رفتیم و با زهرا رسول‌زاده‌نمین گفت‌وگو کردیم.

ابتدا بفرمایید نگارش کتاب «اسرار گِل رُس» را که به تازگی منتشر شده، از چه زمانی و با چه هدفی شروع کرده بودید؟
کتاب «اسرار گِل رُس» حاصل 27 سال تدریس من در رشته سفالگری است، یعنی سفالگری با دست و بعد با چرخ. به نظرم کار با دست خیلی مهم‌تر است. سال‌هاست در زندگی صنعتی و شهری آدم‌ها با دست‌شان کار نمی‌کنند. سفال تنها هنری است که دست‌ها را وادار به حرکت می‌کند. یعنی اگر شما کمی آدمِ اهل دلی باشید و کمی گِل دم دست‌تان باشد، برمی‌دارید و با آن کار می‌کنید.کتاب «اسرار...» خیلی برای من ارزش دارد. سرفصل‌های خوبی هم دارد. از «هنر چیست؟» و «آفرینش‌های هنری» شروع کرده‌ام و رسیده‌ام به «هنردرمانی چیست؟» و «نیروهای زمین» و انرژی‌هایی را که زمین به ما می‌دهند، نوشته‌ام. در ادامه اجزای خاک را بررسی کرده‌ام و بعد طرز ساختن گِل را توضیح داده‌ام. مثلا اگر شما رفتید جایی و آنجا خاک خوشگلِ رنگی بود، خودتان بتوانید گِل درست کنید. فواید گِل‌بازی، تنوع ابزارها و تولید چیزهایی که می‌توان با دست ساخت، ظروف کاربردی، زیورآلات و تزیینات دیواری را طبق طرح ‌درسی که خودم درس می‌دهم، نوشتم.

آیا کتاب «اسرار...» کاربرد آموزشی هم دارد یا خواندن این کتاب، فقط موجب آشنایی با هنر سفالگری می‌شود؟
به نظرم وقتی کسی می‌خواهد هنری را کار بکند، وقتی تئوری آن را بلد باشد، مثلا بداند خاک چیست و نیروهای خاک و اجزای آن چیست و اصلا هنر چه کمکی به انسان می‌کند، آگاهانه انتخاب می‌کند که با گِل بازی بکند. این کتاب در وهله‌ اول جنبه‌ اطلاع‌رسانی دارد. بعد که اطلاعات آن فرد علاقه‌مند، افزایش پیدا می‌کند، گل را در دست می‌گیرد و به راحتی می‌تواند با گل ارتباط برقرار بکند. حالا او یک گِل دارد و می‌خواهد چیزی درست بکند. یک‌تکه، دوتکه، سه‌تکه و انواع اینها.

پس کتاب‌تان برای علاقه‌مندان به سفالگری هم که با این هنر آشنایی ندارند، می‌تواند مفید و جذاب باشد.
بله، به راحتی می‌تواند کتاب را مقابلش بگذارد و مثل روزنامه بخواند و بعد برود یک کیلو گِل تهیه بکند و مشغول به کار با آن بشود.

شما پیش از کتاب «ناگفته‌های هنر تاپستری» اثر دیگری مرتبط با این هنر و به نام «تاپستری» نوشته بودید که تنها مرجع هنر تاپستری در ایران است و تدریس هم می‌شود. چه شد کتاب دیگری درباره این هنر مهجور نوشتید؟ در این کتاب، به کدام جنبه‌های ناگفته هنر تاپستری پرداختید؟
کتاب اول «تاپستری» را با تاریخچه شروع کردم. تاریخچه تاپستری را از سال 1945 یا 46 شروع به نوشتن کردم و آدم‌ها را بیشتر با نگاه و مواد تاپستری آشنا کردم. خیلی کوتاه روش‌ها را توضیح دادم. آن کتاب در واقع اطلاعات علمی دارد، نه آموزشی.کتاب دوم را به این دلیل شروع کردم که همه دنبال یادگیری تکنیک‌ها بودند، یعنی اطلاعات‌شان با آن کتاب قبلی بالا رفته و حالا می‌خواهند یاد بگیرند. در کتاب «ناگفته‌ها...» که به نسبت کتاب «اسرار...» صفحات بیشتری دارد، هنر مدرن را در پنج فصل توضیح داده‌ام. حتا تاریخچه‌ تاپستری را از سال 1980 یا 1990 نوشته‌ام. یک تاریخچه مدرن برایش نوشتم. زمانی که تاپستری از فرم قبلی‌اش بیرون می‌آید، تاریخ هنر مدرن می‌شود. مثلا از فایبر آرت (هنر الیاف) شروع کردم. بعد سیر تحول تاپستری را نوشتم. از فصل سوم، انواع تاپستری شروع می‌شود. تکنیک‌‎های تمام چیزهایی که روی کره زمین و حتا کسانی که آن سر دنیا تحت عنوان تاپستری می‌بافند، در این کتاب است. شاید ما در کشورمان بعضی مواد را نداشته باشیم، ولی جایگزین داریم.

مثلا ما الیافی به نام «سیسال» داریم که نوعی گونی است. در کشورمان داریم اما نمی‌شناسیمش. شما در این کتاب با انواع الیافی که دور و برتان هستند و به آنها توجهی نمی‌کنید، آشنا می‌شوید (به تصویر گیاه سیسال در کتاب اشاره می‌کند) . این گیاه را در تمام فضاهای شهری می‌بینید. وقتی آن را می‌کنید، ریش‌ریش می‌شود و از آن طناب و بندهایی درست می‌کنند. جالب اینکه طبق چیزهایی که در کتاب جدیدم گفته‌ام، اغلب الیاف گیاهی در صنایع کشتیرانی هستند یا جاهایی که با آب سر و کار دارند، چون وقتی آب وارد الیاف گیاهی می‌شود، ضخیم و محکم می‌شوند. بعد از خواندنِ این کتاب، آدم‌ها وقتی می‌روند گونی بخرند، می‌گویند این گیاه سیسال است. یعنی به معلومات‌شان اضافه می‌شود. آنها می‌توانند با در دست ‌داشتن کتاب «ناگفته‌ها...»، هر چه را اطراف‌شان دارند، تبدیل به بافت بکنند. مثلا تکنیکی داریم که فقط با جین می‌بافند. شلوار و لباس‌های جین را به صورت نوار درمی‌آورند و با آنها بافته‌های بسیار زیبایی می‌بافند که الان در دنیا خیلی معروفند یا مثلا ما بافتی داریم به نام «بوهمی» که همه‌ جا زیاد است، ولی کسی اسمش را نمی‌داند. بوهمی رشته‌های نخِ آویزان روی دیوار است.

ناگفته‌های هنر تاپستری

با توجه به اینکه شما هر از گاهی کارگاه‌های آموزش تاپستری برگزار می‌کنید، آیا فردی هم که کتاب «ناگفته‌ها...» را بخواند، نیاز است آن دوره‌های آموزشی عملی را بگذراند یا مطالعه‌ همین کتاب برای یادگیری تاپستری کفایت می‌کند؟
اگر فرد علاقه‌مند به تاپستری آدم خلاقی باشد، این کتاب را می‌خواند و تکنیکی را که دوست دارد، با کمک اطلاعاتی که در کتاب آمده، ادامه می‌دهد. تکنیک‌ها در هر هنری ـ نقاشی، گرافیک، طراحی، مجسمه‌سازی و ... ـ راه را برای آدم‌ها کوتاه می‌کنند. شما وقتی تکنیک‌ها را می‌خوانید، فقط یکی از آنها متعلق به شماست و به دردتان می‌خورد. می‌گویید من همین را دوست دارم. همان را ادامه می‌دهید و جلو می‌روید. تنوع تکنیک‌ها کمک بزرگی به آدم می‌کند تا سلیقه فردی‌اش را پیدا بکند. بنابراین اگر فرد علاقه‌مندی این کتاب را با همین رویکرد بخواند، هنر تاپستری را یاد می‌گیرد.کما اینکه کتاب قبلی هم که فقط یک اشاره به تاپستری بود، به خیلی‌ها کمک کرده بود.کتاب قبل را آموزش فنی‌ و حرفه‌ای برداشته به صورت جزوه طرح درسش کرده! بدون اینکه از من اجازه بگیرند! و بابت آموزش آن مدرک هم می‌دهد! تنها لطفی که کرده‌اند، زیر جزوه، منبع را درج کرده‌اند.

فکر می‌کنید این کتاب دوم تاپستری هم قابلیت ورود به مراکز آموزشی را دارد؟
واقعیت این است که هنر تاپستری کمی گمنام است و البته همه فکر می‌کنند اینکه کاری ندارد! همه می‌خواهند سریع پیشرفت بکنند و کارشان دیده بشود و به فروش برسانند. نمی‌آیند قدم به قدم کار بکنند. در حالی که اول باید بافت ساده را یاد بگیرند و بعد بافت مدرن و مواد را. حالا با این ‌همه‌ چیزی که بلدند، آنچه خودشان دوست دارند، خلق کنند. چنین آدمی نداریم.

بین شاگردان‌تان یا افرادی که کتاب اول تاپستری را خوانده‌اند، کسی را سراغ دارید که موفق شده باشد این هنر را در حد خودتان یا حداقل نیمه‌حرفه‌ای آموخته باشد و ادامه بدهد؟
نه، تاپستری در عین اینکه ساده به نظر می‌رسد، خیلی داستان پیچیده‌ای دارد. مثل بحث رنگرزی که من در کتابم خیلی خوب توضیح داده‌ام. اگر بخواهند، به راحتی و با همین رنگ‌هایی که کنار دست‌شان است، می‌توانند رنگرزی بکنند؛ ولی حوصله‌اش را ندارند. انگار آسان‌ترین راه، خریدن است. حوصله ندارند بیایند، یاد بگیرند، بعد کار بلد باشند و آن چیزی را که خودشان می‌خواهند خلق بکنند. نه، نیستند. متاسفانه آدم‌ها همه ‌چیز را می‌خواهند اما نمی‌خواهند برایش زحمت بکشند. ما در هنر چنین چیزی نداریم. هنر می‌تواند شامل نویسندگی باشد یا تئاتر یا چیزهای دیگر. باید زحمت بکشید تا به جایی برسید. خودم وقتی تاپستری را شروع کردم، هیچ منبعی نداشتم. فقط بافت زیر و رو بلد بودم، ولی وقتی دیدم خیلی کارم را بلدم، کتاب اول را نوشتم که خیلی سر و صدا کرد، چون تنها مرجع موجود درباره‌ این هنر بود. در کتابخانه‌ ملی ثبتش کرده بودم.کتاب «ناگفته‌ها...» نیز همین‌طور است. تکنیک‌هایی که در این کتاب توضیح داده‌ام، هیچ‌ جا موجود نیست. به سرفصل‌های این کتاب دقت بکنید. مثلا «بافت با فضای خالی»، «تکنیک پیچاندن»، «بافت تاپستری‌های گِرد». اصلا تاپستری گِرد چیست و چرا انجام می‌دهیم؟

پس همه‌ آموزش‌ها و تکنیک‌هایی که در این کتاب عرضه شده‌اند، جدیدند و برای اولین‌بار معرفی می‌شوند؟
بله، برای اولین‌بار. در واقع تقسیم‌بندی آنها ابداع من است که یعنی مشخصه‌ بافته‌های گِرد چیست، یا می‌خواهیم یک بافت انجام بدهیم اما ‌دار نداریم. چه کار بکنیم؟ در کتاب توضیح داده‌ام که اگر چهار تا تکه چوب داشته باشیم، می‌توانیم خودمان‌ دار درست بکنیم و بنشینیم در آن ببافیم. آن هم می‌شود قاب کارمان و می‌زنیم به دیوار، یا یکی از ویژگی‌های هنر تاپستری، به عبارتی استفاده از وسایل دورریز است؛ شال‌ها، پارچه‌ها، مواد گیاهی یا هر چیزی که دور و بر ماست، بیشتر به خاطر حفاظت از محیط زیست.

فکر می‌کنم تعریف اولیه و عمومی تاپستری، بافت مدرن با گیاهان بود. درست است؟
نه، بافت با گیاهان، بخشی از تاپستری است. ببینید، بافت اولیه تاپستری از زیر و رو است؛ پارچه‌بافی، پتوبافی، سبدبافی و هر چیزی که زیر و رو است و انعطاف دارد برای بافتن. الان آنقدر مواد پیشرفت کرده که آن‌ سوی دنیا با سیم‌های نوری کار می‌کنند و می‌شود آنها را بافت. با انواع چیزهایی که انعطاف دارد، می‌توان بافت انجام داد.

آیا محصولات هنر تاپستری، صرفا جنبه تزئینی دارند یا کاربردی هم هستند؟
نه، خروجی تاپستری می‌تواند انواع پادری یا پرده و پارتیشن باشد. یک بخش مهم در این کتاب، تاپستری روی مد و لباس است. یعنی چیزی که در دنیا روی آن مانور می‌دهند و در ایران به اسم «پارچه‌بافی» شناخته می‌شود، اما در واقع یک تاپستری است. انواع کارهایی را که می‌توان روی پارچه انجام داد، تحت عنوان پارچه‌بافی در طراحی لباس به کار گرفته‌اند. آن سر دنیا، تاپستری می‌شود بخش تزئین لباس. حتا الگوهایی برای دوخت لباس و به صورت چوبی تهیه می‌کنند و خودشان پارچه را می‌بافند؛ به اندازه الگویی که برای یک نفر لباس می‌دوزند.

زهرا رسول زاده نمین اسرار گل رس

خانم رسول‌زاده، آیا از توزیع کتاب «ناگفته‌های هنر تاپستری» راضی بودید؟ به اندازه‌ای که توقع داشتید، دیده و خوانده شده؟
بله، ولی وقتی کتاب از زیر چاپ درآمد، اوضاع مساعد نبود و ما منتظر ماندیم اوضاع مناسب بشود. حتی هنوز برای کتابم رونمایی برگزار نکرده‌ام. کتاب تاپستری اول جزو پرفروش‌ترین‌ها بود. این دو کتاب جدید، به تازگی رفته روی سایت و خودم هم یکی، ‌دو ویدیو کوتاه برای تبلیغ با هزار زحمت تهیه و در اینترنت بارگذاری کردم. به همین دلیل، ما دست به‌ دامن رسانه‌ها می‌شویم. هر چند در رسانه‌ها هم به خاطر عدم دسترسی مناسب به اینترنت، اطلاع‌رسانی چندانی نشده است.

با توجه به اینکه تاپستری در جهان ،هنری شناخته ‌شده است، آیا کتاب‌های شما در این مورد می‌تواند برای مخاطب خارجی هم جذاب و کاربردی باشد؟ آیا تصمیمی برای ترجمه کتاب‌تان به زبان‌های دیگر دارید؟
بله، اتفاقا با یکی از دوستان که با کشور ترکیه در ارتباط است، صحبت می‌کردم، متوجه شدم این کتاب اصلا به زبانِ تُرکی موجود نیست. اگر بگویم کتاب تاپستری بافت مدرن در دنیا نداریم، شاید اشتباه نکرده باشم! در کشورهای اروپایی، چاپ‌ کردن کتاب خیلی راحت است. آنجا هر کسی به تکنیکی می‌رسد، درباره‌ تکنیکش کتاب می‌نویسد و خیلی از آن استقبال می‌شود. حتا بابت آن کتاب، به او پول می‌دهند، ولی اینجا این‌طور نیست، چون این هنر ناشناخته است. خیلی از ناشرانی که به آنها مراجعه کردم، جلد اول تاپستری را برای من چاپ نکردند. دو ناشر خیلی معروف که کتاب‌های هنری منتشر می‌کنند، به من گفتند: «ما به جای کتاب شما، سعدی و حافظ و شاهنامه چاپ می‌کنیم و سریع هم به فروش می‌رسد و در انبار هم نمی‌ماند»! با این‌ حال اگر راهی باشد، بدم نمی‌آید کتابم ترجمه بشود. طبق رایزنی‌هایی که کرده‌ایم، احتمال اینکه کتاب «ناگفته‌ها...» را به زبان ترکی استانبولی چاپ کنیم، خیلی زیاد است، چون آنجا چنین کتابی را ندارند که همه تکنیک‌ها را توضیح داده باشد.

تاپستری از لحاظ فرهنگی، آیا جغرافیای خاصی را در برمی‌گیرد؟
نه، تاپستری را همه‌ جا داریم. حتا در عشایر خودمان تاپستری داریم. لباس‌های کهنه‌شان را نواری می‌بُرند و با آن، نمکدان، خورجین و پادری درست می‌کنند. این هم نوعی تاپستری است. بنابراین همه‌ جای دنیا تاپستری داریم، ولی هر کسی به شیوه خودش. مثلا انواع سبدبافی اما اگر به سبدبافی‌های مدرن (Art)، آرت اضافه بشود و نگاه جدیدی به سبدبافی بشود، آن می‌شود تاپستری!

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...