یک شازده و هزار قصه | آرمان ملی


دفتر زندگی دکتر محمد مصدق، نه در14 اسفند 1345، که در 28 مرداد 1332 به پایان آمد، اما نام و زندگی پرفرازونشیب او در طول این هفت دهه، به همه حوزه‌ها راه یافته است. از شعر و ادبیات گرفته تا کتاب‌های بسیاری که در داخل و خارج ایران به زبان فارسی و دیگر زبان‌ها درباره زندگی شخصی و سیاسی او و کودتای 28 مرداد نوشته شده است.

برای بازسازی چهره‌ شخصیتی که بیش از نیم‌قرن پیش، عکسش روی مجله‌ تایم رفت و جنبش او، موجب تحرک‌های فراوان سیاسی-اقتصادی در شرقِ استعمارزده -مثل مصر و اندونزی و پاکستان و...- شد و همچنین بعد از گذشت نزدیک به هفتاد سال، هنوز مساله‌ «مصدق» نوعی تابو محسوب می‌شود، خواندن کتاب‌هایی در سیمای شخصیت مصدق -در کنار کتاب‌های تاریخی چپ و راست یا علمی- می‌تواند برای عامه‌ مردم، همچنین پژوهشگران تاریخی-ادبی-اجتماعی، بسیار راهگشا باشد؛ هرچند به تمامی این کتاب‌ها به دیده‌ شک بنگریم، باز شخصیت مصدق را الگوی مناسب اخلاقی برای جامعه‌ امروزین اخلاق‌گریز -در هر زمینه‌ای- می‌یابیم.

5 کتاب درباره مصدق | معین شاکری

«آشوب» یکی از مهم‌ترین و دقیق‌ترین کتاب‌ها درباره‌ زندگی محمد مصدق نوشته احمد بنی‌جمال است؛ کتابی که حاتم قادری به آن مقدمه نوشته است. آشوب، ماه‌عسلِ نثری روان و نگاهی بدیع، به همراه تکیه بر اسناد معتبر و تاریخی است. بنی‌جمال در این کتاب سعی داشته با تمرکز به زندگی شخصی و شخصیت زندگی دکتر مصدق، سیمایی تازه از رهبر جبهه‌ ملی نشان دهد. سیمای که ما از مصدق در این کتاب می‌بینیم، تصویر شاهزاده‌ای قاجاری‌ است که به‌رغم دلبستگی‌های خود به زمانه‌ قاجار، اصلاح‌طلب است و ایران مترقی را حمایت می‌کند. ترقی که بر پایه‌ دموکراسی و با استفاده از ظرفیت داخلی است نه وابسته به اردوگاه شرق یا غرب. نویسنده در کتاب خود نشان می‌دهد که برای فهم بهتر تصمیمات سیاسی مصدق، باید در زندگی شخصی او غور کنیم و تمام زندگی‌اش را مورد مطالعه قرار دهیم نه‌فقط دو سال نخست‌وزیری را.

کتاب‌های زیادی درباره‌ مصدق بر پایه‌ اسناد و مدارک نوشته شده و برخی نیز بسیار ارزنده‌اند، اما «در خلوت مصدق»، کتابی‌ است که نویسنده‌ آن، این امتیاز را داشته تا با زندگی با مصدق، «پیشوایش» را درک کند. شیرین سمیعی که همسر سابق محمود مصدق - نوه‌ دکتر مصدق- است، در کتاب خود خاطراتی را از دیدار خود با مصدق و سایر اعضای خانواده او را شرح می‌کند. نگاه سمیعی به مصدق در این کتاب، برخلاف نگاه به همسر خود، بسیار مثبت و ستایش‌گونه است و او را فردی می‌داند که در زندگی‌اش جز حق نگفت و به ناحق نپیوست. دغدغه‌ نویسنده، بیان تاریخ نیست و توجه بسیار کمی به وقایع تاریخی دارد و تمرکز خود را بر زندگی شخصی مصدق و دیدارهای خود با او گذاشته است.

برای رسیدن به فهم و درک نسبتا خوبی از دوره‌ سلطنت پهلوی در ایران، نمی‌توان کتاب‌های آبراهامیان را نادیده گرفت. نویسنده‌ای که چندین کتاب در این زمینه دارد که برخی از آن‌ها مثل «ایران بین دو انقلاب» مرجع محسوب می‌شود؛ اما کتاب «کودتا»ی او، یکی از جدیدترین اثرها درباره‌ کودتای 28 مرداد است. نویسنده در این اثر، نخست به ریشه‌های ملی‌شدن نفت در ایران می‌پردازد و با ارائه‌ سابقه‌ کوتاهی از مبارزات نفت در ایران، به دوره‌ نخست‌وزیری مصدق وارد می‌شود و کشمکش‌های ایران و انگلیس را شرح می‌دهد. نویسنده با نگاهی موشکافانه و با استفاده از اسناد معتبر و به روز، سعی داشته تا روایات بسیار جامعی را از مساله‌ ملی‌شدن نفت ایران و کودتای 28 مرداد شرح دهد.

«کارنامه مصدق» یکی دیگر از کتاب‌هایی است که مورد استقبال علاقه‌مندان تاریخ معاصر ایران قرار گرفته است. نگارنده -ارسلان پوریا - در زمان ملی‌شدن صنعت نفت، عضو حزب بوده است. آقای پوریا که خود شاهد عینی دوران مصدق به حساب می‌آید، سعی کرد با نگارش این کتاب، برداشت و فهم خود را از اتفاقات و حوادث این برهه از تاریخ ایران بنوسید و در کتابی -که نام اولیه‌ آن «کارنامه مصدق و حزب توده» بود- منتشر کند.

در حوزه ادبیات داستانی، «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» یکی از مهم‌ترین آثاری است که در آن مصدق به‌عنوان یک شخصیت داستانی حضور دارد. این رمان را شهرام رحیمیان نوشته و در سال 1380 برنده جایزه گلشیری برای بهترین رمان سال شد. داستان در دهه سی‌وچهل می‌گذرد. دکتر نون (کاراکتر اصلی رمان) علاوه بر نسبت فامیلی با دکتر مصدق، (نخست‌وزیر وقت) معاون او نیز بود و بعد از کودتا دستگیر شد و تحت انواع شکنجه‌ها قرار گرفت. او به پاس عهدی که با مصدق بسته بود همه فشارها را تحمل کرد تا آنکه ماموران با صحنه‌سازی او را به گمان اینکه زنش مورد تعرض قرار خواهد گرفت وادار به مصاحبه‌ای رادیویی و اظهار انزجار از مصدق کردند...

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...