«به‌ راستی کیست این قلندر یک‌ لا قبای کفرگو که در تاریک‌ترین ادوار سلطه ریاکاران زهدفروش، در نهاربازار زاهدنمایان و در عصری که حتی جلادان آدمی‌خوار مغروری چون امیرمبارزالدین و پسرش شاه ‌شجاع بنیان حکومت آنچنانی خود را بر حد زدن و خم‌ شکستن و نهی از منکر و غزوات مذهبی نهاده‌اند، یک ‌تنه وعده رستاخیز را انکار می‌کند، خدا را عاشق و شیطان را عقل می‌خواند؟» این جملات منسوب به احمد شاملو شاعر بزرگ عصر ماست.

خلاص کتاب دین حافظ» نوشته عظیم محمودآبادی

جملاتی که در دهه چهل در قالب کتاب «حافظ شیراز» به چاپ رسید. کتابی که نسبتش با این جملات عموم و خصوص من وجه بود. همین امر باعث شد که منظر دیگری را مرحوم معلم شهید استاد مرتضی مطهری برگزیند و البته با تاخت بر بیان شاملو آنچه مقدماتش منظر نظر دیگری را می‌طلبد به تبیین و تحلیل ساختار فکری اشعار حافظ اقدام کند. البته این مورد به تنهایی ثبت نشد. اما یکی از مهم‌ترین نزاع‌های فکری در باب مرام و مسلک حافظ یا همان دین حافظ در دهه 40 بود. در دهه‌های بعد نیز حافظ و مرام و مسلکش باز مطمح نظر بسیاری بود و حتی برخی آن را مساله ذهنی خود کرده بودند. مناظره مرحوم دکتر وزین‌پور و مرحوم معظمه‌اقبال نیز یکی دیگر از خاستگاه‌های نظری مرام و مسلک حافظ شد.

این موضوع که چرا مرام و مسلک یا از این پس واضح‌تر بگوییم دین حافظ تا به این حد مورد نظر و مطمح توجه اندیشمندان و متخصصان تاریخ ادبیات بوده و هست، بی‌شک مقوله‌ای است که باید در شخصیت جناب حافظ و غزل‌هایش جست‌وجو کرد. کتاب «دین حافظ» نوشته عظیم محمودآبادی برگرفته از چنین ذات دغدغه‌مند تاریخی است. گویی نویسنده نماینده نسل‌های گذشته و کسانی است که دغدغه دین‌ورزی و دین‌داری مدرن را در سر دارند، یک پا در سنت دارد و از دور و با احتیاط به سنت فکری و فلسفی غربی نظر دارد و این‌بار برخلاف ایده‌پردازی همنوعانش در تاریخ به دل مساله‌ای مهم زده و دیدگاه‌های فکری و کلامی- فلسفی حافظ را به چالش تحلیلی کشیده است.

هرچند نام این کتاب «دین حافظ» است؛ اما منظور از واژه «دین» لزوماً آن آیین و مذهبی نیست که حافظ رسما به پیروی از آن شناخته می‌شده است؛ چراکه اساساً این مساله پرسش جدیدی نیست و از قرن‌ها پیش تاکنون در این مورد، نوشته‌ها و مقالات متعددی منتشر شده که در فصل اول این کتاب نیز به آن پرداخته شده است. مضاف برآنکه تو گویی نویسنده از حافظ طلب کرده که به تعبیر امروزی‌ها بر روی صندلی داغ بنشیند و این‌بار شفاف‌تر از کلیه آموزه‌های رندانه قرون ششم و هفتم با مخاطب کتاب یک دل و یک‌رنگ سخن بگوید.

کتاب از این منظر هم کاری درخور تأمل است. به خصوص آنکه منابع استفاده شده برای نویسنده، منابعی به‌طور کلی درجه یک محسوب می‌شوند شاید از برای مفسران و شارحان مهم معاصر، منابع بسیار متقن یا دارای قطعیت در گزاره‌های تاریخی نداشته باشند اما جرأت استفاده از آنها از سوی مولف اثر به نوبه خود می‌تواند نشان از عدم ایستایی در پرداختن به مسائل مهم تاریخ ادبیات یا تاریخ کلامی ما داشته باشد، چراکه به هر حال تا گزاره‌ای علمی یا تاریخی صورتی از حیات و بیان حقیقت نیابد، نمی‌توان آن را ابطال کرد و به گزاره‌ای مناسب‌تر روی آورد.

کتاب دین حافظ اگر تحقیق باشد یا تحقیقی که به کتاب تبدیل شده باشد به هر حال با نگاهی فلسفی به دیوان حافظ و البته تحلیلی از اوضاع فرهنگی، رفتار‌شناسی اجتماعی و سیاسی زمانه این نادره روزگار را در خود داشته و لحاظ کرده است. نگاه مولف عمداً نگاهی عام‌گرایی اصولی یا همان پلورالستیک نگاه کردن به دایره درک معنایی غزلیات حافظ است. به معنایی اینجاست که قلندر یک لاقبای مرحوم شاملو معنا می‌یابد. نگاهی ژرف از سر اعتقاد راسخ به وحدانیت و ملاطفت حضرت پروردگار که گویی شفیع همه و همراه همگان در روز محشر خواهد بود. حتی اگر رند داستان ما در شب قدر هم صبوحی کرده باشد و دستش اندر ساغر ساقی سیمین ساق باشد. دین حافظ از این روی کاری بسیار ارزشمند است و شاید در یک معنا به راستی بتوان گفت که فضای آکادمیک و دانشگاهی ما فقرهایی از این دست بسیار دارد. به معنایی بسیار دقیق‌تر سنی یا شیعه مذهب بودن جناب حافظ یا شعرایی در سطح ایشان نه تنها مشکل نیست که به تبع آن مشکلی را نیز بنا نیست حل کند. اما توجه به دایره دینداری شاعر یا متفکر نگاه به منظومه اعتقادی و رفتارشناسی آنها دارد.

شناخت ما از رفتار اجتماعی و فردی بزرگان‌مان این روزها یکی از لازم‌ترین و در عین حال وافی و نه کافی‌ترین منابع موجود در اختیار ماست که به واسطه فهم آن دامنه درک تاریخ ادبیات و تاریخ درک کلام دینی ما به نحوی گویا و لازم توسعه معنایی خواهد یافت. تلاش عظیم محمودآبادی نویسنده این کتاب اگرچه بسیار ستودنی است ولیکن به نظر می‌رسد هم به لحاظ کمی و هم کیفی کافی نیست. دامنه توجه به امهات فکری متفکران ما در سنت از چنان اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که با تألیف یک کتاب آن هم در این حجم و اندازه نه تنها بیانگر نیاز بسیار ما به چنین تألیف‌ها و تحقیقاتی است، بلکه دامنه شمول چنین تألیف‌ها و تحقیقاتی که بتوانند از منظرهایی دیگر یا با شاکله‌های اعتقادی متفاوت به درک متفاوتی از مرام و مسلک بزرگان ما برسند به ‌شدت حس می‌شوند. کتاب دین حافظ اگرچه سعی کرده تا جایگاهی مناسب شأن خود و جناب حافظ در جهان سنت ادبی ما داشته باشد؛ اما در عمل نیز نباید فراموش کند سازمان و شاکله ادبیات ما به طرزی باورنکردنی بسته به خلقیات مذهبی و گرایش‌های کلامی- دینی دارد. امری که شاید تنها حافظ بتواند از آزمون آن رندانه و سرفراز بیرون بیاید.

اعتماد

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...