کتاب «آفاق فکرت در سپهر فطرت» شامل گفتگو حامد زارع با غلامرضا اعوانی توسط نشر ققنوس منتشر شد.

به گزارش مهر، «آفاق حکمت در سپهر سنت» (گفتگو با سید حسین نصر)، «آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ» (گفتگو با رضا داوری اردکانی) و «آفاق معرفت در سپهر معنویت» (گفتگو غلامحسین ابراهیمی دینانی) کتاب‌هایی هستند که پیش‌تر در قالب گفتگوهای حامد زارع توسط این‌ناشر چاپ شده‌اند.

زارع درباره اعوانی می‌گوید بدون‌تردید اعوانی را باید در زمره چهره‌های حکمی و در ادامه نگرش و روش شیخ اشراق رتبه‌بندی کرد. اعوانی نه‌تنها به حقانیت و جامعیت حکمت الهی در برابر فلسفه‌های اسلامی و غربی باور دارد، بلکه ابرام مثال‌زدنی بر این باور خود دارد. شاید به همین دلیل است که بیان و زبان او در طول سنواتی که از تاثیرگذاری او بر مجامع فکری می‌گذرد تقریبا ثابت و بدون تغییر مانده است.

مولف کتاب پیش‌رو همچنین در معرفی اعوانی از این‌جملات استفاده کرده که غلامرضا اعوانی با گام‌گذاشتن در مسیر سلوک سهروردی به مثابه سرسلسله افلاطونیان پارس، نماینده نگاه حکمایی در سپهر فلسفی ایران معاصر ارزیابی می‌شود.

مطالب و گفتگوهای این‌کتاب در قالب ۴ فصل گردآوری و تدوین شده‌اند: «فصل اول: سالشمار زندگی»، «فصل دوم: نگرش علمی»،‌ «فصل سوم: رویکرد حکمی» و «فصل چهارم: حکیمان الهی». پیش از این‌فصول هم ۳ مطلبِ «مقدمه» به قلم حامد زارع، «درباره غلامرضا اعوانی» به قلم شهین اعوانی و «پیشگفتار» به قلم خودِ اعوانی درج شده‌اند.

در فصل اول این‌کتاب، درباره سال‌های ابتدای زندگی در سمنان، سال‌های دانشجویی در بیروت، سال‌های تحصیل در تهران، سال‌های میانی زندگی، سال‌های ریاست در انجمن فلسفه و سال‌های فراغت از انجمن گفتگو شده است. در فصل دوم هم که درباره نگرش علمی اعوانی است، درباره فلسفه و هستی‌شناسی، تاریخ و معرفت‌شناسی و علم‌وحکمت‌شناسی صحبت شده است. گفتگوی سومین فصل کتاب هم درباره این‌موضوعات است: سید حسین نصر و سنت‌گرایی، گذشته و آینده حکمت اسلامی، حکمت و حکیم اسلامی، جایگاه حکمت در نظام دانشگاهی، نسبت حکمت و علوم انسانی و حکمت در عرصه مطالعه تطبیقی.

فصل چهارم کتاب هم دربرگیرنده صحبت‌های اعوانی درباره ابن‌سینا و حکمت مشائی، سهروردی و حکمت اشراقی، ابن‌عربی و حکمت عرفانی، ملاصدرا و حکمت متعالی و علامه طباطبایی و حکمت قرآنی است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

* پس شما خود را حکمت‌گرا می‌دانید؟

بله. من حکمت‌گرا هستم و شاید بهتر باشد بگویم که حکمت متعالیه‌گرا و البته حکمت‌ الهی‌گرا هستم. این چیزی است که دنیای امروز ندارد و این‌حکمت در دنیا بسیار کمیاب است. با وجود این‌که امروز فلسفه‌های زیادی وجود دارد، حکمت جاویدان وجود ندارد. این در حالی است که حکمت جاویدان، جاویدان و فرازمانی و فرامکانی است و مربوط به یک عصر و زمان نیست. حکمت جاویدانْ باطن دین و فلسفه راستین است. اما متاسفانه مثل اکسیر احمر نایاب است. به هر حال من از شما می‌خواهم لفظ سنت‌گرا را حکمت‌گرا تفسیر کنید، چراکه سنت به معنای حکمت الهی است. حکمت هم خود مراتبی دارد، ضمن این‌که حکمت جاویدان باطن وحی و معرفت اصیل است. این معنایی است که مورد قبول من است. از لفظ سنت‌گرا تفسیرهای زیادی می‌شود که من اصلا قبول ندارم. آن تفسیری مورد قبول من است که حکمت الهی در کانون آن قرار دارد و البته که نایاب است.

این‌کتاب با ۱۹۱ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۱ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...